تبیان، دستیار زندگی
تحلیلی بر نقش سیاسی عالمان شیعی در پیدایش انقلاب اسلامی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیوه مبارزه روحانیون با شاه
روحانیت

تحلیلی بر نقش سیاسی عالمان شیعی در پیدایش انقلاب اسلامی

برای دست یابی به مهمترین مرحله مبارزه روحانیون یعنی حرکت به سوی مبارزه ای متمرکز که مهمترین بخش آن یافتن رهبری واحد و آرمانهایی مشخص و قابل انتقال بود، موانع زیادی در برابر روحانیون وجود داشت که گذشتن از آنها خود نیازمند مبارزه ای متفاوت بود.

به نظر می رسد آن چه سبب ساز توفیق روحانیون در دست یابی به یک مبارزه متمرکز و منسجم شد از یک سو به کوشش های آنها در فراهم نمودن زمینه های درونی مبارزه و از سوی دیگر به استفاده از این زمینه ها در راه دست یابی به یک مبارزه شفاف باز می گردد.تا آنجا که به زمینه چینیهای درونی مبارزه مربوط می شود روحانیون طرفدار انقلاب با مشکلاتی روبرو بودند از جمله انتقال دیدگاههای سیاسی خود مبتنی بر آمیختگی دینداری و مملکت داری به جامعه مذهبی ایران، پس از آن روشن کردن مواضع خود در برابر روحانیون مخالف با دیدگاه یادشده که البته این کار باید بدون دامن زدن به اختلافاتی که می توانست اصل مبارزه را نابود کند، انجام می گرفت.درباره متن مبارزه نیز باید گفت روحانیون بناگزیر باید مبارزه سیاسی را از نقطه ای آغاز می کردند که برای توده های مذهبی جامعه ایران نقطه مشخص و قابل فهمی باشد.فقط از این راه بود که روحانیون قادر می شدند مبارزه ای را که می توانست در حالت زیر زمینی و چریکی به یک مبارزه طولانی و خسته کننده و با آینده ای نامشخص تبدیل شود به گونه ای شفاف به سطح جامعه بکشند، که در ادامه بحث بدان خواهیم پرداخت.

نکته ای که باید در بخش تاریخی مبارزه روحانیون بدان اشاره نماییم موفقیت آنها در قبولاندن این نکته به جامعه مذهبی ایران بود که نه تنها می توانند بدون آن که کوچکترین فاصله ای از اعتقادات مذهبی و سنت های ریشه دار خود بگیرند به مبارزه برای تغییر وضع سیاسی موجود وارد شوند بلکه اساسا اگر دین دارند باید به چنین جنبشی بگروند، یعنی مبارزه جنبه تکلیف دینی هم پیدا کرد به عبارتی: «اگر کسی بگوید من در این جور مسائل سیاسی دخالت نمی کنم، معنی اش این است که بعضی از مسائل اسلام را کناری می گذارم » .

واقعیت این بود که به طور کلی انقلاب از بطن اصلاح طلبی های ناکام بیرون آمد و این موضوع شامل حال حرکتی که روحانیون آغاز کردند و همچنین ناکامی اصلاحات مورد نظرشان نیز می شد.

مشخص ترین نقطه ای که می توان به عنوان واکنش جدی جامعه روحانیت در برابر حکومت نشان داد مساله اصلاحات ارضی بود.

 در آغاز، شیوه برخورد روحانیون در این مورد نیز به گونه ای آرام و در قالب مکالماتی نه چندان آشکار میان ایت ا...بروجردی و شاه جریان یافت.نقل شده است که در این دوره شاه پیغامی در پاسخ یکی از نامه های آیت ا...بروجردی می فرستند که «به آقا بگویید این کارها را عبد الناصر در مصر انجام داده است، آنجا علمای اهل تسنن حرفی نمی زنند ولی ما هنوز کاری نکرده ایم آقا اراحت شده اند.

آیت ا...نیز در پاسخ پیغام داد «در آنجا اول رژیم سلطنتی را بر چیدند و بعد دست به این کارها زدند» .

در سال 1339 یعنی یک سال پیش از درگذشت آیت ا...بروجردی متن نامه وی به آیت ا...بهبهانی به عنوان فتوای او علیه اصلاحات ارضی منتشر شد.

پس از درگذشت آیت ا...بروجردی و مطرح شدن تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی حرکت روحانیون همچنان قالب اندرزگونه خود را حفظ و به قولی: «به طور مسالمت آمیز قیام نمودند» .

با این حال روحانیون جوان تر این رخداد را به فال نیک گرفتند و یا آن گونه که می گفتند: «از اینکه روحانیت یک تکانی خورده است نشاط زاید الوصفی داشتیم » .

بدین ترتیب شیوه ای که روحانیون برای مبارزه برگزیده بودند کاملا مبتنی بر قانون اساسی مشروطیت بود و با مطرح کردن اختلاف نظر خود از این زاویه که چند نفر، آن هم در خارج از چهارچوبه قانون اساسی نمی توانند برای یک مملکت تصمیم بگیرند منطقی را دنبال کردند که یک مشروعیت غیر قابل انکار به مبارزه آنها می داد.از این رو کوششی که دولت برای ارتجاعی نشان دادن واکنش روحانیون انجام داد در برابر علامت سؤالی قرارگرفت که از اساس مشروعیت قانونی مصوبات هیات دولت را گرفتار تردید می کرد.

این گونه بود که پایه مبارزه روحانیون بر اساس یک سری انتظارات قانونی ریخته شد از این رو آغازگر یک حرکت اصیل گردید.

در این میان سخنرانی های یکی از مراجع تقلید که در آینده رهبری حرکت را به دست گرفت - بدون آن که بخواهد پای خود را از چهارچوب قانون بیرون بگذارد - تفاوتهایی با خواسته های مراجع دیگر داشت که همین تفاوتها را می توان نقطه آغاز حرکت امام خمینی دانست.تفاوت در اینجا بود که گویا برای امام خمینی اعتراض به تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی صرفا یک بهانه ای بیش نبود و خواسته های اصلی ایشان چیزهای دیگری بود که در پس این اعتراض قرار داشت.به عبارتی: «در سخنرانی ها و اعلامیه های خودشان به سرعت صورت مساله را تغییر داده و از صرف اعتراض به یک لایحه فراتر رفته و مسائلی همچون تعطیل بودن مجلس (که بر خلاف قانون اساسی بوده)، آزادی انتخابات، استبداد، اعمال غیر منطقی حکومت، نفوذ آمریکاییها و صهیونیست ها در ایران، فقر و پریشانی اقتصادی مردم و مسائلی از این دست را وارد مناقشه با حکومت می نمایند.در حالی که اعتراض مراجع دیگر صرفا محدود بود به همان مساله لایحه انجمن ملی ایالتی و ولایتی » .

ادامه دارد...


منبع:حوزه نت                                                   فراوری:نقدی -حوزه علمیه تبیان

تبیان