تبیان، دستیار زندگی
چرخ ماشین اگر با زمین همراه نبوده و ارتباط نداشته باشد هر چند که هزاران بار هم بچرخد هرگز به پیش نخواهد رفت، زبان نیز درست مثل چرخ ماشین است و دل چیزی شبیه زمین، پس زبان نیز اگر با دل همراه نبوده و یکی نباشد هرگز آدمی را پیش نمی برد. ای من فدای آنکه دلش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باران حکمت(41)

(تفسیر تمثیلی قرآن)

زبان

گردش زبان با زاویه دل

اشاره:

درسلسله مباحث تفسیری "باران حکمت"، که به صورت روزانه پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.

تفسیر آیه شریفه:

 وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ(البقرة/8)

گروهی از مردم کسانی هستند که می‌گویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده‌ایم.» در حالی که ایمان ندارند.

ای من فدای آنکه دلش با زبان یکیست

چرخ ماشین اگر با زمین همراه نبوده و ارتباط نداشته باشد هر چند که هزاران بار هم بچرخد هرگز به پیش نخواهد رفت، زبان نیز درست مثل چرخ ماشین است و دل چیزی شبیه زمین، پس زبان نیز اگر با دل همراه نبوده و یکی نباشد هرگز آدمی را پیش نمی برد.

ای من فدای آنکه دلش با زبان یکیست

حال بر اساس همین آیه ی شریفه ی پاره ای از مردم که در نگاه قرآن کریم به منافقین یاد می شوند هرگز زبان شان با دل شان یکی نبوده و با زبان سخنی می گویند که در دل به آن سخن پای بند نیستند، یعنی به زبان می گویند ما به خدا و روز قیامت(2) ایمان و باور داریم حال آنکه در دل چنین نبوده و هیچگونه باور و اعتقادی ندارند و طبیعی است کسی که زبان و دلش با هم یکی نباشد اهل عمل و اقدام نیز نخواهد بود.

زیرا که زبان و دل در صورتی که با یکدیگر زوج و جفت شوند فرزند صالحی به نام عمل پدید می آید.

و از یاد نبریم بهترین فصل ازدواج روزگار جوانی است، وگرنه در پیری ازدواج سر نمی گیرد، اگر هم اتفاق بیافتد بسیار نادر است، ندیده ای که گاه تلویزیون ازدواج پیرمرد هشتاد ساله را با پیرزن هفتاد ساله گزارش می کند، و این خود نشان می دهد که چنین اتفاقی کم  نادر است.

و تازه چنین ازدواجی اگر هم سر بگیرد فرزندی به دنبال ندارد، و اگر هم داشته باشد بسیار کمیاب و نادر است، و به همین سبب خداوند از فرزنددار شدن زکریا در پیری سخن می گوید.

حال ماجرای زبان و دل هم از همین قرار است. انسان باید بکوشد در جوانی زبان و دلش یکی شود وگرنه در پیری یا ممکن نیست یا به دنبال آن عمل و اقدامی صورت نمی پذیرد.

(مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می فرمود :

گاهی با خود میخواندم «ای من فدای آن که زبان و دلش یکی است.»

در عالم معنا، سلمان را به من نشان دادند و گفتند: این شخص زبان و دلش یکی است و می خواهیم تو را فدای او بکنیم.

من گفتم : حاضر نیستم فدای سلمان شوم، من فدای پیامبر و امام می شوم. فهمیدم حرفهایی که می زنیم همه حساب دارد و بایستی آنها را راست بگوییم. از آن جا که حاضر بودم نوکری سلمان را به جا آورم، از آن پس می خواندم :

«ای من غلام آنکه زبان و دلش یکی است.»)


تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر

فرآوری: گروه دین و اندیشه_شکوری