تبیان، دستیار زندگی
همراه با فرزندتان در یك محل تاریك بایستید و تا عدد 3 بشمارید. كم‌كم این زمان را طولانی‌تر كنید تا به 60 ثانیه برسید. او را از صمیم قلب تحسین كنید. به تدریج صدایتان را پایین‌تر بیاورید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من از مردن می ترسم

برخی كودكان هیچگاه به‌طور جدی معنای ترس را درك نمی‌كنند اما بسیاری از آنها با مجموعه‌ای از تجربه‌های ترسناك در طول زندگی شان روبه‌رو می‌شوند. آنها از افراد غریبه، تاریكی، حیوانات، توفان، توالت، مكان‌های بسته، مرگ یا هر چیز جدید یا متفاوتی می‌ترسند. این‌گونه ترس‌ها در برخی سنین یا دوره‌هایی خاص تشدید می‌شوند؛ مثلا ترس از زلزله كه در بعضی دوران زندگی كودك رخ می‌دهد بیشتر ناشی از این است كه كودك احساس می‌كند مبادا والدینش را از دست بدهد یا خودش بمیرد.

                                                                    ترس از مرگ

کودک

ترس از مرگ یكی از ترس‌های معمول در كودكان به شمار می‌رود و ممكن است به‌صورت اضطراب شدید از تنها ماندن، ناتوانی در خوابیدن یا صحبت همیشگی درباره مرگ تظاهر پیدا كند. در 5 یا 6 سالگی بیشتر كودكان سؤالاتی درباره مرگ می‌پرسند، اما از آنجا كه مفهوم چرخه زندگی را به‌طور كامل درك نكرده‌اند مرگ را مرتبط با پیری می‌دانند و خود را در خطر نمی‌بینند. در 7 سالگی مشكوك می‌شوند كه مرگ فقط به پیرمردان و پیرزنان اختصاص ندارد و برای آنها نیز محتمل است و در نتیجه،در این سن بیشتر سؤالاتشان درباره بیماری‌ها و عوارض آنها متمركز می‌شود. بیشتر كودكان 9 یا 10 ساله انتظار دارند پاسخ سؤالات خود را به‌طور دقیق دریافت كنند. ما نباید واقعیت‌ها را از فرزندانمان مخفی كنیم حتی واقعیت تلخی چون مرگ را.‌ وقتی فرزند 4 ساله شما می‌پرسد عمو وقتی مرد كجا رفت؟ از پاسخ‌های پیچیده خودداری كنید. پاسخ شما می‌تواند براساس اعتقادات مذهبی استوار باشد.

برای نمونه می‌توانید از این پاسخ ساده استفاده كنید: «رفت به دنیای دیگه پیش خدا» از به كار بردن واژه‌هایی مانند كشته شدن یا مردن خودداری نكنید، زیرا كودك معنی آنها را درك می‌كند. روی زندگی تمركز كنید، پس از آنكه به كودك اجازه دادید احساس خود را بیان كند و پاسخ سؤالاتش را بگیرد، روی زنده بودن و زندگی تمركز كنید. درباره روش‌های سالم زندگی كه موجب طول عمر می‌شود بحث كنید. برای مثال تغذیه صحیح، معاینات پزشكی مرتب، ورزش منظم و.... چرخه زندگی را برای كودك شرح دهید. بهترین راه برای افزایش آگاهی كودك درباره مرگ درك زندگی است.

اگر فرزندتان به سن مناسب رسیده است اجازه دهید گیاهی را بكارد و مراحل مختلف حیات را مشاهده كند.

به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد اما احساسات او را به‌عنوان احمقانه و بچگانه بودن مسخره نكنید.

وقتی یكی از نزدیكان یا دوستان بیمار است بزرگترها اغلب كودكان خود را در جریان وضعیت بیمار قرار نمی‌دهند و می‌كوشند در حضور آنها صحبت خاصی پیش نیاید، اما بهتر است با توجه به سن و شخصیت كودك تا حدی آنها را در جریان بگذارید. اجازه دهید كودك احساساتش را بیان كند. وقتی فرزند شما از بیماری یا مرگ كسی خبردار می‌شود احساسات زیادی بروز خواهد داد؛ ممكن است احساس انكار، ناراحتی، ناامیدی، تقصیر یا ترس داشته باشد، به‌ویژه ممكن است بترسد كه مبادا چنین اتفاقی برای خودش یا كسانی كه دوستشان دارد رخ دهد. بگذارید درباره احساسش با شما گفت‌وگو كند. شما نیز به جای انكار احساساتش به او اطمینان دهید و از او حمایت كنید. درباره اینكه كودك را به مراسم تشییع جنازه یا تدفین ببرید خودتان براساس سن و شخصیت كودك و موقعیت او تصمیم بگیرید. بسیاری از روان شناسان براین باورند كه حضور در مراسم تدفین برای كودكان زیر 5 تا 6 سال و همین‌طور برای كودكان بزرگ‌تری كه حساس هستند مناسب نیست. اگر كودك تمایل دارد كه در این مراسم شركت نكند به خواست او احترام بگذارید و ناراحت نشوید.  برنامه‌های این مراسم را برای كودك تشریح كنید. برنامه‌هایی كه در قبرستان، مجلس ختم و در نهایت در خانه متوفی انجام می‌شود را از پیش به كودكتان توضیح دهید كه سایر مردم در این مراسم چگونه عمل می‌كنند و او با چه صحنه‌هایی روبه‌رو خواهد شد.

کودک

ترس از تاریكی

تقریبا همه كودكان حداقل برای مدتی از تاریكی می‌ترسند. این ترس اغلب در سن 2 تا 3 سالگی ظاهر می‌شود. ترس از تاریكی در میان كودكان متفاوت و در حال تغییر است. یك شب از هیولا و شب دیگر از دزد می‌ترسند. معمولا اطمینان دادن به كودك(هر چند جزئی)مانع تشدید و مزمن شدن ترس می‌شود، اما گاهی ترس در كودك باقی می‌ماند، در این صورت پیشنهاد‌های زیر شما را در غلبه بر مشكل یاری خواهد داد. در باره ترس بحث كنید.

هیچ‌گاه روی احساساتی مثل ترس سرپوش نگذارید . به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد اما احساسات او را به‌عنوان احمقانه و بچگانه بودن مسخره نكنید. از كودك بپرسید در تاریكی از چه چیزی می‌ترسد؟

در یك اتاق تاریك كنار او بنشینید و بخواهید علت ترس خود را شرح دهد. كودك را در برابر ترس مقاوم كنید. مجموعه‌ای از بازی‌ها می‌توانند كودك را به تاریكی عادت دهند. به برخی از این بازی‌ها توجه كنید.

دنبال بازی: خودتان نقش راهنما را به‌عهده بگیرید و از كودك بخواهید شما را دنبال كند. بهتر است با دست‌تان او را راهنمایی كنید. ابتدا بازی را در روشنایی انجام دهید و فقط گاهی وارد تاریكی شوید، اما به تدریج مدت زمان بیشتری را در تاریكی بگذرانید. اگر كودك خواست، جای خود را با او عوض كنید.

شب هنگام قبل از خواب درها و پنجره‌ها را با همكاری كودك قفل كنید. توضیح دهید كه دزد به ندرت در خانه‌ای كه كسی در آن است وارد می‌شود و همین‌طور بگویید كه اگر دزدی وارد خانه شما شود شما زودتر بیدار خواهید شد.

بشمار بازی: همراه با فرزندتان در یك محل تاریك بایستید و تا عدد 3 بشمارید. كم‌كم این زمان را طولانی‌تر كنید تا به 60 ثانیه برسید. او را از صمیم قلب تحسین كنید. به تدریج صدایتان را پایین‌تر بیاورید. برای یك كودك بزرگ‌تر می‌توانید این زمان را تا چند دقیقه نیز افزایش دهید. در تاریكی گرگم به هوا بازی كنید.  هر كدام به نوبت گرگ شوید و حین بازی حسابی سروصدا كنید. اتاقی مخصوص بازی بسازید. برای نمونه روی میز پتویی بیندازید و به كودك اجازه بدهید‌ به زیر آن برود و برایش در و پنجره درست كنید. این مكان فضای مناسبی برای بازی كردن در تاریكی است.

قایم‌باشك بازی : شیئی خاص را در یك مكان تاریك مخفی كنید و از او بخواهید آن را پیدا كند تا در این صورت یك علامت مثبت به دست آورد. می‌توانید برای هر سه علامت مثبت هدیه‌ای كوچك به او بدهید. به كودك اطمینان دهید كه در تاریكی خطری او را تهدید نمی‌كند. هدف از این بازی ها این است که کود ک به تدریج با موضوع ترس خود مواجه شود و ترسش را از بین ببرد . در روان شناسی به این موضوع حساسیت زدایی می گویند.

همراه با كودك‌تان در حالی‌كه یك چراغ قوه در دست دارید به اتاق تاریكی وارد شوید و نقش پلیس‌ها را بازی كنید.

به فرزندتان بیاموزید در تاریكی با خودش صحبت كند. وقتی او جمله‌هایی نظیر «من نمی‌ترسم» و «هیچ‌چیز نمی‌تواند به من ضربه بزند» را تكرار كند می‌تواند خودش را شجاع بداند‌.

استفاده از تقویت‌كننده‌ها

هر گاه كودك را در غلبه بر ترسش موفق دیدید موفقیت او را تحسین كنید. یك جدول شجاعت طراحی كنید. منظور از شجاعت انجام وظیفه محول شده در تاریكی است‌(حتی با وجود احساس ترس). بهتر است در مراحل نخست، اتاق كاملا تاریك نباشد. برای مثال یك چراغ قوه به دست كودك بدهید. برای شب اول دو دقیقه در تاریكی كافی است، اما هر شب یك دقیقه به این زمان بیفزایید. این كار را تا آنجا ادامه دهید كه كودك بتواند قبل از به خواب رفتن به راحتی در رختخوابش دراز بكشد. درصورت موفقیت كودك یك علامت مثبت در جدول بگذارید و بگویید اگر تعداد این علامت‌ها برای مثال به 5 برسد هدیه‌ای خوب به او خواهید داد.

کتاب"  چطور کودکمان را از مکیدن انگشت بازداریم" نوشته المیرا صدیقی برای مطالعه شما عزیزان در کتابخانه تبیان موجود است.

همشهری

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

می خوام اما نمی تونم

مامان هیولاها جون دارن

شب ها در تاریکی چه می گذرد؟

هیولایی زیر تختخواب!!

خیلی تاریکه ، پیشم بمون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.