تبیان، دستیار زندگی
نوشتار حاضر در پی به دست دادن توصیفی مختصر از نظام آموزشی حوزه و روش شناسی (متدولوژی) آن است. در آغاز، کلیاتی در باره اهداف و کارکردهای نظام آموزشی حوزه ارائه خواهد شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روش شناسی نظام آموزشی حوزه
روش شناسی

نوشتار حاضر در پی به دست دادن توصیفی مختصر از نظام آموزشی حوزه و روش شناسی (متدولوژی) آن است. در آغاز، کلیاتی در باره اهداف و کارکردهای نظام آموزشی حوزه ارائه خواهد شد.

سپس به روش های آموزشی در حوزه علمیه، از دو بعد روش های فرایندی و روش های ساختی خواهیم پرداخت.

«روش شناسی نظام آموزشی حوزه»،اطلاعات لازم را در شناسایی نقاط قوت و ضعف روش های به کار رفته، به دست می دهد. این اطلاعات، می تواند دست مایه و کمک کار برنامه ریزان آموزشی و درسی، و در نهایت مدیریت محترم نظام آموزشی حوزه علمیه، برای افزایش کیفیّت فعّالیت های آموزشی و پژوهشی باشد.

مفاهیم و اصطلاحات

1.روش

روش روش را در معنا، با کلماتی چون: شیوه، متد و فن، برابر دانسته اند. در فرهنگ فارسی دکتر معین، روش به اسلوب، راه و طریقه نیز معنا شده است. در یک برداشت کلی، «راه انجام دادن هر کاری» را روش می گویند.

2. نظام

معمولاً در یک نظام، با مفاهیمی چون: اجزا،کل، رابطه و تأثیر دو جانبه اجزا و کل، وحدت و هماهنگی و نقش اجزا و کل سروکار داریم؛ بدین سان، می توان نظام را این گونه تعریف کرد: «نظام، مجموعه ای از اجزاست که در رابطه و تأثیر متقابل با یکدیگر قرار دارند و یک کل یکپارچه را تشکیل می دهند و برای رسیدن به هدفی مشخص در حال تکامل اند.»

3.نظام آموزشی

با توجه به مفهوم نظام، «نظام آموزشی، مجموعه ای پیچیده و مرکب از اجزا و زیرنظام ها است که به گونه ای سازمان یافته که تا در اثر تکامل مداوم، هدف های از پیش تعیین شده را تحقق بخشد». زیر نظام ها شامل مدارس، کلاس ها، ادارات و غیره.

کارکرد نظام آموزشی حوزه

کارکردها و وظایف نظام آموزشی حوزه را می توان در سه زمینه اصلی و عمده زیر، برشمرد: کارکرد آموزشی، کارکرد پژوهشی و کارکرد تربیت نیروهای انسانی است.

1. کارکرد آموزشی

«آموزش» یکی از کارکردهای اصلی هر نظام آموزشی است و به طور معمول طی فرایندی به نام « تدریس ـ یادگیری» صورت می گیرد. در فرایند تدریس ـ یادگیری، استاد و مربی در یک طرف طیف و مخاطبان آموزشی در طرف دیگر طیف آموزش قرار دارند. فرایند آموزشی را استاد پیش بینی و برنامه ریزی می کند. محصول این برنامه ریزی تهیه «طرح درس» است. استاد براساس طرح درس، خود را از قبل، برای تدریس آماده می سازد و گام های تدریس ـ یادگیری را در همان مسیر مشخص شده در طرح درس می پیماید. یادگیری محصول نهایی فرایند تدریس ـ یادگیری است که به طور معمول، به صورت تغییراتی در ساخت شناختی، گرایش ها و توانش های یادگیرندگان ظهور می یابد.

2. کارکرد پژوهشی

در قرآن کریم، بارها بر جنبه های عقلانی و فکری انسان اشاره و تأکید شده است. تأکید اسلام بر این جنبه های عقلانی، بهره گیری از ابعاد فکری و عقلی، در فرایند کسب دانش و معلومات دینی و حل مسائل علمی و دینی پیش آمده را اهمیت ویژه ای داده است. قرآن انسان را از پذیرش آنچه که به آن علم ندارد، نهی می کند: وَلا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْم؛ به آنچه که علم نداری، پای بند مباش.بهره گیری از تفکر و گرایش به عقلانیّت، سابقه ای طولانی در حوزه علمیه دارد. به طور کلی، در کنار کارکرد آموزشی و تعلیمی، آنجا که پای حل مسائل دینی، تفقّه، بیان مسائل مربوط به احکام عملی و غیره به میان آمده، حوزه علمیه به کارکرد پژوهشی پرداخته است. بهره گیری از روش های قیاس، استقرا، مباحثه، سؤال و جواب، مناظره، جدل، مناقشه و در مراتب بالاتر، فقاهت و اجتهاد، از مصادیق کارکرد پژوهشی حوزه به شمار می روند.

3 . کارکرد تربیت نیروی انسانی

تربیت نیروی انسانی از جمله کارکردهای اصلی همه نظام های آموزشی است. به طور معمول، فارغ التحصیلان هر نظام آموزشی، برون داد اصلی این نظام ها شمرده می شوند.

در حوزه علمیه نیز، طلاب را پس از گذراندن مقاطع تحصیلی می توان برون داد نظام آموزشی حوزه به حساب آورد. هر چند طلاب پس از اتمام مقاطع تحصیلی نیز همچنان به کسب معارف و دانش های دینی ادامه می دهند، ولی نظام آموزشی حوزه از یک طرف و ملاحظات معیشتی از سوی دیگر، باعث می شود طلاب در مناصبی متناسب با کسوت طلبگی به اشتغال بپردازند. این فعالیت ها در دو زمینه کلی تعلیم و تربیت عمومی، و وعظ و ارشاد صورت می گیرد. حوزه های علمیه، نیروهای لازم برای مساجد، مجالس مذهبی، مدارس دینی، سازمان های آموزشی و فرهنگی، نیروهای مسلح، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه، قوه مقنّنه، مرجعیّت، و تحقیق و تدریس را تأمین می کنند. بنابراین، می توان گفت که یکی از کارکردهای اصلی نظام آموزشی حوزه علمیه، تربیت نیروی انسانی لازم برای حوزه های علمیه و سایر نهادها و ارگان ها است.

کاربرد روش در نظام آموزشی حوزه علمیه

روش های موجود به کار گرفته شده در نظام های آموزشی تا حد زیادی مشابه هم اند؛ لیکن در بهره گیری از این روش ها، تفاوت هایی وجود دارد. نظام آموزشی حوزه علمیه، تا حدی در به کارگیری روش ها، متفاوت با سایر نظام ها عمل می کند. به طور کلی، روش های نظام آموزشی در حوزه به دو دسته روش های فرایندی و روش های ساختی تقسیم می شود.

الف) روش های فرایندی

روش های فرایندی، شامل روش هایی است که در طول فرآیند اصلی آموزش، یعنی فرایند تدریس ـ یادگیری و فرایند مطالعه ـ تحقیق به کار می رود. در زیر به بررسی مصادیق این روش ها می پردازیم:

1 ـ روش سخنرانی

در روش سخنرانی، از بیان شفاهی برای توضیح و تفهیم مطالب استفاده می شود. بهره گرفتن از شیوه سخنرانی، سابقه ای بسیار طولانی در نظام آموزشی حوزه علمیه دارد و در دوران صدر اسلام، در مساجد و منابر استفاده از این شیوه رایج بود. در روش سخنرانی، استاد بدون وقفه، در کلاس درس صحبت می کند و مخاطبان آموزشی به سخنان او گوش می دهند و احیانا یادداشت بر می دارند.

آنجا که هدف اصلی آموزش، انتقال معلومات و دانش است و همچنین، زمانی که مطالب پراکنده ای در اختیار استاد قرار دارد و نگهداری مطالب در حافظه به مدتی طولانی ضروری نیست، روش سخنرانی کاربرد دارد.

2 ـ روش تقریر

تقریر به معنای نوشتن است و به تنهایی، روش مستقلی شمرده نمی شود؛ امّا در درس های خارج، کاربردی ویژه دارد. البته نوشتن، در دیگر روش ها نیز به کار گرفته می شود؛ امّا منظور از تقریر در اینجا نوشتن درس های خارج حوزه است.

در این روش، مخاطبان آموزشی گفته های استاد را که در منبع خاصی وجود ندارد، تقریر می کنند. این مطالب، یافته ها و نتایج مطالعات استاد از منابع و مآخذ مربوط به بحث است و موضوع آنها به طور عمده، استنباط احکام فرعی شرعی است. در این روش، استاد نخست آرا و نظرات گوناگون را درباره مسأله، مطرح می کند و سپس به نقد و بررسی آنها می پردازد. آن گاه ادّله موضوع بحث را بیان می کند و آن ها را نیز برمی رسد. سرانجام، نتیجه را که فتوای استاد نیز هست، بیان می کند. این مباحث را مخاطبان آموزشی تقریر می کنند که ممکن است بعدها به صورت کتاب یا کتابچه ای با عنوان «تقریرات درس استاد» منتشر شود. همچنین، این تقریرات مبنای محاسبه نمره طلاب در درس خارج هم هست.

3 ـ روش سماعی (سمعی)

سماع از ریشه سمع به معنای شنیدن است. در حوزه علمیه، برخی از طلاب به روش سمعی یا سماعی و به عبارت دیگر، از طریق مواد شنیداری دروس خود را فرا می گیرند. البته این روش برخلاف نظر بعضی ها، شیوه ای تازه نیست. براساس شواهد تاریخی، روایت علم در سدّه اوّل، تنها مبتنی بر سماع بود؛ زیرا کار تدوین و نویسندگی در این دوره از تاریخ، هنوز در جامعه عربی رواج نداشت، و با اینکه متون مدوّن و پراکنده ای در عصر پیامبر وجود داشت، امّا اقدامی جامع و فراگیر در این عرصه صورت نگرفته بود. حتی برخی، از این نگرانی که مبادا نوشته های افراد با قرآن مشتبه شود، از نویسندگی روگردان بوده اند، از این رو، دانش و معلومات تنها به طور شفاهی و سینه به سینه نقل می شده است.

بنابر روایت یاقوت حموی، خلف احمر، نخستین کسی بود که سماع ادب را در بصره پدید آورد. بعدها آنچه که از روش سماع در سینه ها انباشته شده بود، به نوشته در آمد از طریق کتابت به دیگران منتقل شود و از بین نرود.

روش سماعی، امروزه، در حوزه علمیه به کار می رود؛ اما نه بنا به دلایلی که در شکل گیری این روش در صدر اسلام ذکر گردید، بلکه دلیل اصلی روی آوردن طلاب به این روش، برخی اشتغالات، یا سرعت در رسیدن به هدف های آموزشی، یا تکمیل مطالعات است.

4 ـ روش مباحثه

مباحثه، روش و یژه ای است که طلاب حوزه علمیه در فرایند تحصیلی آن را به کار می گیرند. در این روش، دست کم، دو نفر به صورت رودرور می نشستند و در باره مطالب علمی به بحث می پردازند. سابقه این روش به زمان سقراط، فیلسوف یونانی که در فاصله سال های 470 ـ 399 قبل از میلاد مسیح علیه السلام می زیسته، برمی گردد. در این روش برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان، ابتدا سؤال و جواب و مجادله شکل می گیرد؛ سپس خطاهای مخاطب مشخص می گردد و تا رسیدن به حقیقت، مکالمه و پرسش و پاسخ ادامه پیدا می یابد.

گفتنی است، روش مباحثه با روش بحث گروهی که در برخی از منابع توصیف شده، تفاوت دارد. به کاربردن روش مباحثه امروزه، فقط در حوزه های علمیه رواج دارد و نظام های آموزشی دیگر در برنامه های رسمی خود از این روش استفاده نمی کنند.

5 ـ روش روایت

روایت یکی از پایه های برنامه آموزشی اسلامی است. به گمان برخی، توجه زیاد به روایت، ریشه در طبیعت عقل عرب و توانایی کامل این قوم در نگهداری مطالب مربوط دارد، و یکی از علل آن، بی سوادی فراگیر اعراب صدر اسلام بود، به طوری که آنان راهی جز حفظ و روایت، پیش روی خود نمی دیدند.

با طلوع خورشید اسلام، قرآن و به ویژه حدیث نبوی، عمده ترین ماده روایت در میان مسلمان گردید. آنان آیات قرآن و آنچه را که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می شنیدند، برای دیگران روایت می کردند. شیوه روایت، هنوز هم در جلسات درس اساتید و مدرسان حوزه علمیه، محرک اصلی آغاز مباحث و آماده ساختن ذهن طلاب برای وارد شدن در مطلب و پیگیری مباحث به شمار می آید. روایت، ممکن است استناد به آیه یا آیاتی از قرآن کریم، یا حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، یا ائمه اطهار علیهم السلام باشد.البته، جایگاه روایت تنها آغاز مباحث حوزوی نیست و ممکن است در طول بحث نیز روایت های گوناگونی نقل شود. نکته مهم در این روش، تکوین مباحث درسی بر اساس روایت است.

ادامه دارد....


منبع:حوزه نت          فرآوری:نقدی-حوزه علمیه تبیان

روش شناسی