بازی با پدر بزرگ یزید!

ابنعباس گوید: ابوسفیان (پدر معاویه و پدربزرگ یزید) در آخر عمرش نابینا شده بود روزی در مجلسی نشسته بودیم و حضرت علی بن ابیطالب- علیهالسلام الملک الغالب- نیز در آن مجلس بود. پس موذّن اذان گفت چون «اشهد انّ محمدا رسول الله» گفت، ابوسفیان گفت: آیا کسی در این مجلس هست که باید از او ملاحظه (پروا) کرد؟
شخصی از حاضران گفت: نه.
ابوسفیان گفت: ببینید این مرد هاشمی (رسول اکرم صلیالله علیه واله وسلم) نام خود را در کجا قرار داده است.
پس حضرت امیرالمومنین علیهالسلام گفت: خدا دیده تو را گریان گرداند ای ابوسفیان! خدا چنین کرده است او(رسول اکرم صلیالله علیه واله وسلم) نکرده است؛ زیرا که حقّ تعالی فرمود: (ورفعنا لک ذکرک)1.
ابوسفیان گفت: خدا بگریاند دیده کسی را که گفت در اینجا کسی نیست که از او ملاحظه باید کرد و مرا بازی داد. 2
انا عبد لفتی انزل فیه هل اتی الی متی اکتمه اکتمه الی متی
پینوشتها:
1- انشراح/ 4، ترجمه: و نام نیکوی تو را (به رغم دشمنان) در عالم بلند کردیم.
2- ر. ک: منتهی الآمال 1/54.
تنظیم: شکوری_کارشناس بخش قرآن