تبیان، دستیار زندگی
در سوره مبارکه «ق‏» فاصله انسان با خالق خود را مشخص می کند و می فرماید: «و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به ‏نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید» در این نوع سوم سخن این‏نیست که خدا به ما از دیگران نزدیک‏تر است‏بلکه سخن بر این است‏که خدا به ما از آن رگ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

او نزدیک نزدیک است

قرب به خداَ

خداوند به انسان چقدر نزدیک است؟

شانزدهمین آیه از سوره مبارک «ق‏»، فاصله انسان با خالق یکتا را مشخص می کند و می فرماید: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» «ما انسان را آفریدیم و وسوسه‏هاى نفس او را مى‏دانیم‏، و ما به او از رگ قلبش نزدیكتریم‏!» در این آیه شریفه سخن این ‏نیست که خدا به ما از دیگران نزدیک‏تر است ‏بلکه سخن بر این است‏ که خدا به ما، حتی از رگ حیات ما نیز نزدیک‏تر است. البته این «نزدیکی» تنها جهت مادی و بُعد مکانی را شامل نمی شود، بلکه نزدیکی انسان از جهات معنوی و روحی، به مراتب در اولویت است؛ و شاید این صورت از نزدیکی، بیشتر مورد نظر باشد؛ یعنی، هر آن زمان که انسان دچار تنهایی می شود و خود را نیازمند می بیندند، خداوند مهربان است که به انسان نزدیکترین است؛ و فقط کافی است او را بخوانیم.

علت نزدیکی انسان به خدا

اصرار قرآن بر نزدیکی خدا به انسان ، به چه دلیل است؟

در جواب سوال فوق به دو نکته زیر توجه کنیم:

1) نکته اول آن که، قرب الهی، هرگونه شرک و دوگانه پرستی را از بین می برد؛ یعنی، از آن جایی که مشرکان، خداوند را حقیقتی دست نیافتنی می پندارند (نه او را می‏توان شناخت و نه پرستید)، و بر این تصور باطل، می انگارند که باید موجودات مقدسی را پرستید تا واسطه های ایشان و خدا باشند که: «مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى‏» «این بت‏هارا عبادت نمی‏کنیم مگر این که وسیله تقرب باشند»(زمر/3)، و بدین وسیله به خدا نزدیک شوند.

روزی کسی به امام موسی کاظم سلام الله علیه اعتراض‏کرد، که مناسب نیست شما در محیط پرازدحام نماز بخوانید؛ جایی نماز بخوانید که خلوت باشد، امام علیه السلام فرمود: «کسی را که‏ من عبادتش می‏کنم، به من از همه نزدیک‏تر است.»

2) نکته دیگر آن است که، هیچ‏موجودی مثل انسان نمی‏تواند قرب خدا را درک کند. انسان مشرک در کلام خداوند، از موجودات بی جان هم، بدتر توصیف شده است: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِیَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَة‏»«سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ‏، یا سخت‏تر!»(بقره/74)، از دیگر سوی، انسان به ‏جایی می‏رسد که هیچ موجودی مثل او قادر به تسبیح و سپاسگویی پروردگار نیست. اوست که می‏تواند بفهمد: 1- خدا نزدیک است؛ 2-  خدا به او از دیگران نزدیک‏تر است؛ 3-  خدا به او از رگ گردنش به او نزدیک‏تر است؛ 4-  خدا به او از او نزدیک‏تر است. این چهار نوع قرب، فقط برای انسان‏آمده است.

...و حقیقت وسیله به درگاه خدا مراعات راه خدا است، به اینكه اولا به احكام او علم پیدا كنى و در ثانى به بندگى او بپردازى، و ثالثا در جستجوى مكارم و عمل به مستحبات شریعت باشى

نقش توسل در قرب به خدا

توسل فواید بسیاری دارد، یکی از آن‏ها این است که حجاب را کنار می‏زند و حقایق را به ما نشان می‏دهد؛ نه این که اولیا و انبیا ومعصومان علیهم السلام بین ما و خدای ما هستند تا ما را به‏خدا نزدیک کنند، بلکه ما به برکت آنها خدا را می‏بینیم.  «َ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَة»،«و وسیله‏اى براى تقرب به او بجوئید!»(مائده/35)، علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می فرماید: « ... و حقیقت وسیله به درگاه خدا مراعات راه خدا است، به اینكه اولا به احكام او علم پیدا كنى و در ثانى به بندگى او بپردازى، و ثالثا در جستجوى مكارم و عمل به مستحبات شریعت باشى ...».

این وسیله نه برای آن است که‏ بین ما و بین خدای ما باشد بلکه این توسل برای آن است که این‏حجاب برداشته شود تا اوئی را که از رگ گردن هم به ما نزدیک‏تراست مشاهده کنیم، آن کسی که حایل بین انسان و قلب اوست, دیده شود، «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِ ‏»« و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل مى‏شود»(انفال/24). و این مشاهده تنها از قلوب پاک و نفس های خودساخته برمی آید.

بارالها، معرفت و شناخت پاکانت را برایمان ارزانی گردان تا با چراغ هدایت ایشان، چشم قلب ما به دیدارت روشن گردد.

گروه دین و اندیشه - مهدی سیف جمالی