تبیان، دستیار زندگی
خانواده همواره شاخص و معیاری برای محبت، صمیمیت و روابط قدرتمند عاطفی معرفی می‌شود كه در دنیای امروز، كاركردها و نقش‌هایی نظیر كاهش تنش‌های فردی و ضربه‌گیر فشارهای پرشمار و اجتماعی نیز دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولین قدم برای صلح جهانی

نگاهی به انواع خشونت‌های خانوادگی

خشونت

خانواده همواره شاخص و معیاری برای محبت، صمیمیت و روابط قدرتمند عاطفی معرفی می‌شود كه در دنیای امروز، كاركردها و نقش‌هایی نظیر كاهش تنش‌های فردی و ضربه‌گیر فشارهای پرشمار و اجتماعی نیز دارد ، اما مطالعه خشونت خانگی، این تصویر آرمانی را مخدوش می‌كند.

تحقیقات گسترده و جامع در این باره از 4 دهه قبل آغاز شده و آمار بالای خشونت خانگی به اشكال گوناگون كه اغلب نیز به مدت طولانی پنهان می‌مانند، نشان می‌دهد كودكان، زنان و سالخوردگان قربانیان اصلی آن هستند. این پدیده شوم برخلاف تصور عمومی به خانواده‌های سطح پایین و فقیر اختصاص ندارد، بلكه در خانواده‌های متوسط و حتی مرفه نیز مشاهده می‌شود.

تعریف و ابعاد خشونت خانگی

خشونت بدنی، ساده‌ترین نوع خشونت است و بر این اساس، متقدمین خشونت را به صورت رفتاری با قصد و نیت آشكار یا پوشیده اما قابل درك برای وارد كردن آسیب بدنی به فردی دیگر تعریف كرده‌اند. رفتارشناسان و روانكاوان امروزه خشونت را در ابعاد گوناگونی بررسی و ریشه‌یابی می‌كنند كه مواردی پنهان و ناملموس نظیر بدرفتاری، بداخلاقی، گفتار ناخوشایند، توهین كلامی و ارتباطی، تنبیه‌های جزئی، تحریم امكانات، محدود كردن روابط و آزادی‌ها و ... را شامل می‌شود.

گاهی تهدید، دشنام، استهزا، بی‌توجهی به نیازهای جسمی و روانی، مسخره كردن در جمع، خرد كردن شخصیت و ... بویژه برای كودكان جزو خشونت خانگی به شمار می‌رود و آثار زیانباری مشابه انواع فیزیكی خشونت دارد.

در هر حال، در 2 نكته هیچ اختلافی نیست، اول این كه خشونت یكی از مهم‌ترین جنبه‌های خصوصی زندگی خانوادگی است كه در اغلب خانواده‌ها با شدت و ضعف نسبی وجود داشته و تاثیری عمومی در اجتماع دارد. دیگر این كه خشونت خانگی ریشه‌ نهایی و اصیل اغلب بزهكاری‌های اجتماعی است.

دكتر هاشم مهدوی، روان‌شناس بالینی و آسیب‌شناس اجتماعی در این‌باره خشونت خانگی را ریشه انواع خشونت اجتماعی می‌داند و چنین توضیح می‌دهد: مواجهه با خشونت خانگی بویژه از نوع شدید و فیزیكی در صورتی كه برای مدت طولانی اعمال شود، فرد را مستبد، قانون‌گریز، تهاجمی، پرخاشگر و متمایل به رفتارهای نادرست اخلاقی بار می‌آورد. فرزندان خانواده‌های پدرسالار خشونت گرا یا افسرده هستند.

تحقیقات نشان می‌دهد هنگامی كه فرزند كتك می‌خورد و با خشونت كلامی والدین یا یكی از اعضای خانواده مواجه می‌شود، به‌تنها چیزی كه نمی‌اندیشد، دلیل كتك خوردن و تعرض است و تنها تحقیر و توهین شخصیتی این رفتار را به یاد می‌سپارد.

نتیجه یك بررسی روانكاوی میدانی در ایالات متحده تصریح می‌كند بیش از 60 درصد كودكان خشونت‌دیده بعدها پدر و مادر را در سنین سالمندی در شرایط خشونت‌آمیز و حتی انتقام‌‌جویانه قرار می‌دهند. در برخی جوامع، خشونت خانگی بخشی از رفتار عرفی والدین محسوب می‌شود و با توجیه از طریق ضرورت‌های تعلیم و تربیت عملا تطهیر می‌‌‌گردد. یعنی جامعه می‌پذیرد كه والدین چون مسوول تربیت فرزندان هستند پس باید این كار را با هر شیوه ممكن كه خود تشخیص می‌دهند به نتیجه برسانند و به نوعی می‌توان گفت هدف، وسیله را توجیه می‌كند. در جوامع سنتی و رو به توسعه، این دلیل‌تراشی برای بروز خشونت خانگی بویژه به شكل كتك‌زدن، ناسزا گفتن یا تهدید رایج‌تر است. در جوامع پیشرفته، خشونت خانگی خاستگاه‌های دیگری دارد كه احتمالا عصبیت‌های اجتماعی، نارضایتی‌های خانوادگی، مصرف مشروبات الكلی و روانگردان‌ها و عقده‌ها و بیماری‌های روانی مهم‌ترین آنهاست.

دیگر آن كه اگر فرهنگ یك جامعه بر مبنای زور و اقتدارگرایی باشد و منطق حكم نكند، آن‌گاه ارتباط خشونت‌آمیز به شیوه رایج رفتاری با كسانی تبدیل می‌شود كه تمرد می‌كنند یا به هر پدیده عرفی «نه» می‌گویند. خشونت همواره به دلیلی نیاز دارد كه همچون جرقه‌ای انبار باروتی را شعله‌ور كند و این توجیه برای اعضای یك جامعه اقتدارگرا بسهولت مهیا می‌شود. خشونت‌ خانگی بویژه خشونت والدین نسبت به فرزندان عصیان و عصبیت اجتماعی را نهادینه و برای نسل‌های بعدی بازتولید می‌كند.با این شرایط، شاید بی‌دلیل نباشد كه گفته‌اند از بین رفتن خشونت خانگی اولین قدم برای تحقق صلح جهانی است.

خاستگاه خشونت خانگی

خشونت خانگی مانند هر پدیده اجتماعی دیگر معلول دلایلی است و مقابله با آن، بیش از هر چیز به ریشه‌یابی علت‌های شكل‌گیری و تجلی آن نیاز دارد. این آسیب‌شناس اجتماعی درباره دلایل خشونت خانگی می‌گوید: خشونت با محرومیت ارتباط معناداری برقرار می‌كند.

محرومیت‌ها در هر حوزه‌ای كه باشند، محركی برای انباشت عقده‌ها و ایجاد حالت تهاجمی محسوب می‌شوند كه زمینه‌ساز بروز خشونت هستند.

مواجهه با خشونت خانگی بویژه از نوع شدید و فیزیكی در صورتی كه برای مدت طولانی اعمال شود، فرد را مستبد قانون‌گریز، تهاجمی پرخاشگر و متمایل به رفتارهای نادرست اخلاقی بار می‌آورد.

خشونت

راهكارهای پیشگیری از خشونت خانگی

با در نظر گرفتن تمامی جوانب، درمان خشونت تنها در پیشگیری از بروز آن خلاصه می‌شود. خشونت در همه اشكال آن در تعارض ذاتی با اخلاق انسانی محسوب می‌شود و در ادیان و مكاتب بشری نیز بشدت نهی شده است. معانی متعالی نظیر عشق، محبت، صمیمیت، عاطفه، ایثار و... كه جزو فضایل انسانی شمرده می‌شوند در مقابل خشونت صف‌آرایی می‌كنند و مظاهر آن را قبیح جلوه می‌دهند. در این میان، خشونت خانگی طردشده‌ترین نوع آن است كه با شوون بنیادین رفتار خانوادگی انسان تناقض اساسی دارد.

فراهم آوردن بستری برای آرامش روانی، رشد عاطفی و تكامل روحی، ارزش‌های خانواده را شكل می‌دهد، در حالی كه خشونت‌ حتی به صورت جزئی و موردی می‌تواند این ارزش‌ها را كمرنگ كند و فضایی وهم‌آلود و تهدیدآمیز در محیط خانه رقم بزند.

توجه به نیازهای عاطفی كودك و نوجوان و دیگر اعضای خانواده بویژه همسر راهكاری است كه دكتر مهدوی برای پیشگیری از بروز خشونت در خانواده در اولویت قرار می‌دهد .

تنش‌زدایی از روابط خانوادگی، استفاده مستمر یا قطعی از مشاوره پزشكی و اجتماعی، درمان بیماری‌های روانی با مراجعه به روانپزشك و روانكاو، استفاده از شیوه‌های تربیتی و آموزشی ملایمت‌آمیز و... اصولی هستند كه با رعایت آنها می‌توان خشونت را از محیط خانه دور كرد. جامعه نیز در این حوزه‌ها نقش‌های قدرتمندی به عهده دارد.

به گفته دكتر مهدوی، كانون مسوولیت اجتماعی درباره خشونت خانگی را باید در مدارس جستجو كرد. مدرسه اولین محیط اجتماعی است كه فرد از دوران كودكی به آن قدم می‌گذارد و سال‌های نوجوانی را در آن طی می‌كند. تنش‌زدایی از محیط مدرسه در زمینه‌های فیزیكی و روانی، افزایش آگاهی‌ها درباره زندگی خانوادگی، آموزش مهارت‌های زندگی دركلاس‌های درس، سالم‌سازی روابط مربیان با دانش‌آموزان و ... وظایفی هستند كه مدارس به عهده دارند و بدون پذیرفتن بار این مسوولیت فراگیر مقابله با جریان‌های قدرتمند خشونت خانگی بویژه در جوامع رو به توسعه امكانپذیر نیست. مهارت‌های زندگی در حوزه ارتباطات، اخلاق فردی و گروهی، شیوه‌های حل مساله، تقویت خلاقیت و بهداشت تن و روان اهمیت بیشتری دارد. در حقیقت افرادی كه از مهارت‌های ضروری و آنچه به آن نیاز مبرم دارند محرومند بیشتر درمانده و مستاصل می‌شوند و خشونت در آنان قوت می‌گیرد. دیگر نهادهای اجتماعی نیز در این باره مسوولیت تاثیرگذار دارند. مهم‌ترین كار نیز به عهده نهادهای قانونی و مدنی است كه باید با تدوین قوانین مشخص، مدون و هدفمند و اجرای دقیق و هوشمندانه آنان و از طریق پافشاری و قطعیت برای حفظ حقوق افراد در هر شرایط و موقعیتی راه را بر بروز انواع خشونت ببندند. آنجا كه قانون پشتوانه اجرایی قدرتمند آن حریم خصوصی و اجتماعی افراد را با دقت و وسواس تعیین می‌كند، خشونت كمتر مجال بروز می‌یابد حتی در پشت درهای بسته!

منبع : جام جم آنلاین - با تغییر و تلخیص

تنظیم برای تبیان :داوودی

در باره ی معضل خشونت های خانگی و همچنین راه های کمتر شدن مصادیق آن می توانید در انجمن های تخصصی تبیان نظرتان را به اشتراک بگذارید.

مقالات مرتبط :

خشونت خانگی

برای پرهیز از خشونت ، به نوجوانان مهارت های زندگی بیاموزیم

چرا فرزندم با خشونت رفتار می كند ؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.