سلام بر سجادهای که از اشکٓهایت خیس میشد
ای کاظم آل محمّد! ای مهار حکمت و حلم، بر دهان کف آلود خشونت و خشم!
غضب، از حلم تو خشمگین میشد، صبر از تو بی طاقت میگشت،
و زندانبانان، اسیر صفا و عبّودیت تو میشدند و محبس به محبس، شب زنده داری تو را جابجا میکردند
و زندان به زندان، ایمان ذکر و تهجّد تو را به بند میکشیدند.
سلام بر تو، که وارث نیکان و آبروبخش نیاکانی!
سلام بر تو، که نیازمندان را باب الحوایجی!
سلام بر سجادهای که از اشکهایت خیس میشد،
و بر زمینی که پیشانی و صورت بر آن مینهادی،
و بر آن دستها، که به درگاه خدا میگشودی!
سلام بر کُند و زنجیری که از بوسه بر دست و پایت، قداست یافت!
سلام بر مرقد نورافشانت، که آسمان تیره عراق را روشن ساخته است!
قطعهای از : حجةالاسلام جواد محدثی
تنظیم : گروه دین و اندیشه - عسگری