رسیدن به خیر، آقا!
آسمان، دگرگون شده است. فرشتهها مُدام، بین زمین و آسمان در آمد و شدند؛ جبرییل نیز.
قرار است جشن باشکوهی برگزار شود؛ جشن میلاد نوزادی باشکوه.
در همهمه فرشتگان، نام «مدینه» میشنوم! باز هم مدینه، این خاک خورشیدخیز، که نامش در تمام صفحات تاریخ به چشم میخورد.
هوای مدینه، جان میدهد.
هوای مدینه، دل را جوان میکند.
هوای مدینه بوی یاس میدهد بوی خوش قدم های محمد صلی الله علیه و آله وسلم را.
هوای مدینه، طراوتش را مدیون رایحه مناجات علی علیه السلام است!
و امشب، دوباره مدینه از عطر خوش گلی محمدی سرشار است!
خانه پیشوای ششم، کعبه آمال است.
انبوه فرشتگان، خانه امام صادق علیه السلام، این قبله دلها را همچون نگین انگشتری، در میان گرفتند.
ستاره ها، از آن بالا، سر خم کرده و خانه را که حالا دیگر مهبط ملایک است، سرک میکشند.
آسمان، متبسم است؛
آخر، انتظار گلی را میکشد که قرار است خشم و غضب، شرمنده صبر بی نهایتش باشد.
آهنگ شکوفایی گل صنوبر فاطمه، در عرش میپیچد و جبرییل، دومین مژدگانی را از دست مهربان پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم دریافت میکند.
هفت آسمان میهمان خاک میشود؛ میهمان مدینه.
و خانه امام صادق علیه السلام، فرودگاه جماعت عظیم حوریان است، که به پای بوسی گل نو رسیده آمدهاند.
امشب، تمام درها گشوده خواهد شد، تمام قفسها خواهد شکست؛ تمام پرندهها رها میشوند و تمام گلها شکوفا! تمام رودها جاری و تمام لب ها، در حضور خنده گم میشوند و تمام...
سلام، ای فرزند بهشت!
سلام، معصوم مظلوم!
سلام، آبروی مدینه!
سلام، نور کل نور!
سلام، کلید درهای بسته!
سلام، اعتبار زندانهای بی گناه اسلام،آتشفشان صبر!
سلام، آرامش خشمهای توفانی!
سلام، باب الحوایج!
سلام، آقا!
قطعهای از : خدیجه پنجی
تنظیم: گروه دین و اندیشه - عسگری