تبیان، دستیار زندگی
آشپز به آرامی با خودش گفت: اگر شریک بن عبدالله بن سنان امروز این غذا را بخورد، تا ابد رستگار نخواهد شد؛ یعنی آشپز هم فهمید شریك با خوردن این ناهار، به چه عاقبت شومی دچار خواهد شد. سرانجام شریک بن عبدالله كه غذای حرام را خورد، هم منصب قاضی‌القضاتی را پذیرف
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لقمه ی حرام کجا را می‌سوزاند؟

گناه حرام‌خواری

آتش

گناه حرام‌خواری، گناهی است که به شکم چنگ می‌اندازد. فضل بن ربیع می‌گوید: شریک بن عبدالله بن سنان نخعیدر روزی كه او را به دربار مهدی عباسی، قبل از هارون، آوردند، مهدی عباسی به او گفت: شریک! نمی‌گذاریم از این دربار بروی، مگر بعد از این که یکی از این سه کار را قبول کنی: یا رئیس قوۀ قضائیه مملکت بشوی (که به تعبیر عربی آن روز، قاضی‌‌القضات می‌شود)، و اگر هم این شغل را قبول نمی‌کنی، به جای آن، شغل معلمی بچه‌هایم را بپذیر. این جا ما به تو اتاقی می‌دهیم و تو هر روز باید بیایی و به بچه‌هایم درس بدهی. اگر این كار را هم نمی‌پذیری، امروز ناهار پیش ما بمان. شریک بن عبدالله بن سنان نخعی به فکر رفت كه اگر در نهایت به هر سه پیشنهاد خلیفه نه بگوید، آخرش این خواهد بود که خلیفه دستور می‌دهد كه جلاد گردنش را بزند و او در این صورت، جزو شهدای اصیل عالم می‌شود، و سخن گفتن با خود را ادامه داد كه: اگر منصب قاضی‌القضاتی مهدی را بپذیرد، با این كار خود را در لبة ی جهنم قرار می‌دهد، و از طرفی، در صورت پذیرفتن پیشنهاد معلمی بچه‌های خلیفه، ممكن است آن‌ها پیش او درس بخوانند و فردا رئیس مملكت بشوند و مثل پدرشان بر تمام اهل مملکت ظلم بکنند، او با این كار خود، شریك ظلم شان می‌شود؛ چون ظالم‌‌پروری كرده و علمش را به دست نااهل داده است، و او نمی‌خواهد ظالم‌‌پروری بكند، امّا پذیرش پیشنهاد خوردن یك ناهار با خلیفه، عیبی ندارد. پس به رئیس آشپزخانه گفت، فقط از مغز استخوان و شکر، چند نوع غذا درست کند و برای ناهار بیاورد. رئیس آشپزخانه که شاهد جریان بود، رفت و بعد از دو ساعت آمد و گفت: غذا آماده است؛ سفره را چیده‌ایم بفرمایید! آشپز به آرامی با خودش گفت: اگر شریک بن عبدالله بن سنان امروز این غذا را بخورد، تا ابد رستگار نخواهد شد؛ یعنی آشپز هم فهمید شریك با خوردن این ناهار، به چه عاقبت شومی دچار خواهد شد. سرانجام شریک بن عبدالله كه غذای حرام را خورد، هم منصب قاضی‌القضاتی را پذیرفت و هم معلمی بچه‌های خلیفه را؛ چون گناه، آدم را زمین‌گیر می‌کند، و لقمه ی حرام، تمام نور خدا را از باطن می‌برد.

خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس حرام نخورید! حرام نپوشید!

در خانۀ حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول نکنید! کار حرام نکنید!

رشوه ی حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک مملکت را اختلاس نکنید!

چرا كه به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید.

روزی برای حقوق یک ماه، به شریك برات دادند و او به یك صرافی رفت تا آن را نقد كند. صراف به او گفت: مقداری از آن را الآن می‌دهم و مقداری دیگر را ده روز بعد، و اندكی از آن را جنس می‌دهم. شریك اصرار کرد که باید همه آن را همین حالا نقد بدهی. صراف كه عصبانی شده بود، گفت: مگر کتان و پارچه قیمتی فروخته‌ای که پولش را نقد می‌خواهی؟ شریك گفت: نه کتان فروخته‌ام و نه پارچة قیمتی، «والله بِعْتُ دِینِی»: به خدا سوگند! من دینم را فروخته‌ام.

ماجرای این عالم، به ما هشدار می‌دهد که خوردن مال حرام، دین‌فروشی می‌آورد. پس حرام نخورید! حرام نپوشید! در خانه ی حرام زندگی نکنید! شغل حرام قبول نکنید! کار حرام نکنید! رشوه حرام نگیرید! به دنبال قصر نروید! مال یک مملکت را

جهنم شیطان آتش

اختلاس نکنید! چرا كه به طور قطع به دین‌فروشی دچار می‌شوید. خیلی جمله ی کوبنده‌ای است و کوه‌ها تحمّلش را ندارند: «وَاللهِ بِعْتُ دِینِی»

شخصی به امام صادق (علیه السلام) گفت: خیلی گرفتارم و تمام زندگی‌ام به هم پیچیده است. امام فرمودند: دین داری؟ عرض کرد: بله، من شیعه‌ام و عاشق شما هستم. حضرت فرمود: چرا پیش من می‌گویی گرفتاری برایم پیدا شده و زندگی‌ام به هم پیچیده شده است؟ چه پیچیدگی؟ زندگی آن‌هایی به هم پیچیده که دین شان از دست رفته، نه تو، «وَ هُوَ بَلَاءٌ قَلیِلٌ مَكْثُهُ.»: و آن ناراحتی است كه زمانش کم می‌باشد و رد می‌شود. پس چرا گلایه می‌کنید؟ این هم نكته‌ای درباره گناه و معصیت.

تنظیم : گروه دین و اندیشه – حسین عسگری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.