کلینیک آرامش تبیان
سلام. من حسین عسگری هستم؛ خوش آمدید!
و چه جای خوبی آمدید. خیالتان مثل تختخواب فنری راحت باشد که ما از شما در این دوره هیچ پولی نخواهیم گرفت (ترسیدم اگر این نکته را تذکر ندهم همین باعث نگرانی بعضیها شود!). فقط شما به ما قول دهید که در این دوره 100 جلسهای اصلا زیرآبی نروید. من با شما به همین راحتی حرف میزنم. پس شما هم با من راحت باشید. آرامِ آرام.
هر سوالی هم که پیش آمد همین پایین، در قسمت نظرات بنویسید تا جوابتان را بدهم.
برنامه ما این است که در هر جلسه یک تکنیک را آموزش میدهیم. هر تکنیک یک داروی مستقل است که سعی میکنم همان اول مطلب نسخهاش را برایتان بپیچم. شما نباید آن را در طی این دوره به هیچ وجه فراموش کنید.
تکنیک 2- بخشش دیگران
نسخه :
از این به بعد شعار شما این است: میبخشم، کیف میکنم، پس بزرگم!
هرگاه کسی گفت ببخشید، نگویید خواهش میکنم، واقعا ببخشیدش.
خواهش میکنم را بگذارید برای وقتی که او عذرخواهی نکرد.
یکی از زمینههای بروز ناراحتی و خشم و ناآرامی در زندگی، خطاها، ظلمها و بدیهای دیگران نسبت به ما میباشد. بنابراین هرچه بیشتر دیگران را در برابر بدیها و خطاهایشان ببخشیم، به همان میزان بر راحتی و آرامش ما افزوده میشود. اگر این عفو و بخشش نباشد، یا باید با آنها مشاجره کرده و درگیر شویم- که نتیجه طبیعی آن ناآرامی و سلب آرامش از ماست- یا اینکه کینه و بدخواهی آنان را به دل بگیریم و مدتها در درون خود کلنجار رفته و روح و روان خویش را ناراحت و ناآرام کنیم.
بنابراین اگر ماشینی از شما نادرست سبقت گرفت و شما ناراحت کرد؛ اگر صدای بلند رادیو یا ضبط صوت همسایه شما را آزرد؛ یا از همکلاسی خود در مدرسه یا دانشگاه بیادبی و بیحرمتی دیدید؛ اگر در گفتگو با کسی، حرف ناراحت کنندهای به شما زده شد و خلاصه هر گونه اذیت و آزاری به شما رسید؛ تا میتوانید طرف مقابل را مورد عفو و لطف خود قرار دهید و او را ببخشید، تا آرامش بیشتری نصیبتان شود.
از طرف دیگر با عفو و بخشش دیگران، در خود احساس بزرگی، کرامت و عزّت میکنید و همین امر به نوبه خود باعث میشود که از خود احساس رضایت نموده و آرامش و راحتی کسب کنید. رسول اکرم صلیالله علیه و اله وسلم میفرماید: «علیکم بالعفو فانّ العفو لا یزید العبد الا عزّا فتعافوا یعزّکم الله» یعنی «بر شما باد به گذشت، زیرا گذشت جز عزّت، بنده را نیفزاید. از یکدیگر بگذرید تا خدا شما را عزیز کند».
خداوند متعال نیز با تشویق مردم به عفو و گذشت میفرماید: «... و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لکم والله غفور رحیم» یعنی «... و با خلق عفو و صفح پیشه کنند و از بدیها در گذرند، آیا دوست نمیدارید که خدا هم در حق شما مغفرت و احساس کند که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است».
این آیه قرآن به بندگان نوید میدهد که اگر در برابر بدیها و خطاهای دیگران عفو و گذشت پیشه کنید، خداوند هم به پاداش این عمل، بدیها و خطاهای بندگان را میبخشد. بدیهی است با بخشش دیگران که نتیجه آن بخشش بدیها و گناهان انسان توسط خداوند متعال است، آدمی احساس راحتی و آرامش داشته و به آینده خود امیدوارتر میشود. ضربالمثل معروفی است که میگوید: «در عفو و گذشت لذتی وجود دارد که در انتقام نیست». لذت حاصل از عفو چنان راحتی و آرامش در انسان به وجود میآورد که حتی اگر آدمی از خطا کار انتقام هم بگیرد، به چنان سطح رضایت و آرامش نمیرسد.
مرتبه بالاتر از عفو و گذشت در برابر بدیهای دیگران، این است که بدیهای آنان را با خوبی پاسخ دهید. عزت و کرامت حاصل از این برخورد، راحتی و آرامش بیشتری به شما داده و با شرمنده کردن طرف مقابل، نقش تربیتی سازندهای در اصلاح رفتار او در آینده ایفا میکنید، که خود زمینه ساز روابط اجتماعی سالمتر و مناسبات انسانیتر میباشد.
خداوند متعال میفرماید: «و الذین صبروا البتغاء وجه ربّهم و اقاموا الصّلوة و انفقوا ممّا رزقنا هم سرّاً و علانیة و یدرون بالحسنه السیئة اولئک لهم عقبی الدّار» یعنی «کسانی که در طلب رضای خدا راه صبر پیش میگیرند و نماز بپا میدارند و از آنچه نصیبشان کردیم (به فقرا) پنهان و آشکارا انفاق میکنند و در عوض بدیهای مردم، نیکی میکنند، اینان هستند که عاقبت منزلگاه نیکو یافتند».
پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله وسلم نیز میفرمایند: «الا اخبرکم بخیر خلائق الدنیا و الاخرة؟: العفو عمّن ظلمک و تصل من قطعک و الاحسان الی من اساء الیک و اعطاء من حرمک» یعنی «آیا بهترین اخلاق دنیا و آخرت را به شما معرفی کنم؟ عفو و گذشت از کسی که به شما ستم کرده، و برقراری رابطه با کسی که با شما قطع رابطه کرده و نیکی به کسی که به شما بدی کرده و بخشیدن به کسی که شما را محروم ساخته است».
«نقل میکنند روزی شیخ جعفر کاشف الغطاء مبلغی پول بین فقرای اصفهان تقسیم کرد و پس از اتمام پول، به نماز جماعت ایستاد. بین دو نماز که مردم مشغول خواندن تعقیب بودند، سیدی فقیر و بیادب آمد تا به مقابل امام جماعت رسید و گفت: «ای شیخ مال جدم را به من بده. (منظورش سهم سادات از خمس بود). شیخ فرمود: قدری دیر آمدی، متاسفانه چیزی باقی نمانده است. سید بیادب با کمال جسارت آب دهان خود را به ریش شیخ انداخت. شیخ نه تنها هیپچ گونه عکسالعمل خشونت آمیزی از خود نشان نداد، بلکه برخاست و در حالی که دامن خود را گرفته بود، در میان صفوف نمازگزاران گردش کرد و گفت: هر کس ریش شیخ را دوست دارد، به سید کمک کند! مردم که ناظر این صحنه بودند، اطاعت کرده و دامن شیخ را پر از پول کردند. سپس همه پولها را آورده و به سید تقدیم کرد و به نماز عصر ایستاد.»
نسخه:
به من اطمینان داشته باشید، من به شما قول میدهم که اگر تنها 40 نفر را پشت سرهم ببخشید، شما یک حاتم طایی تمام عیار خواهید شد. (یعنی 40 بار جلوی ناراحتی خودتان را بگیرید).
پس روزی سه بار باخود تکرار کنید: میبخشم، کیف میکنم، پس بزرگم!