طالب خون امام حسین(علیهالسلام)
در ادامه شرح زیارت عاشورا به شرح ثارالله رسیدیم که در این مقاله معنای دیگری برای ثار بیان می کنیم.
السلام علیك یا ثارالله وابن ثاره؛ سلام بر تو اى كسیكه خدا خونخواهى تو میكند و پسر كسیكه خدا خونخواهى او میكند.
معناى دوم "ثار"
دومین معنایى كه براى این عبارت میتوان نمود اینست كه ثار را طالب خون بگیریم و بگوییم كه "ثار" مخفف "ثائر" بر وزن "طالب" باشد، مثل "شاك" كه مخفف "شائك" است پس "ثاره" طالب خون كشته شده میشود و چون در این صورت اضافه "ثائر" بر "الله" جایز نیست باید "الله" را اضافه بر "ثائر" كنیم و بگوییم "الله ثائرك" یعنى "طالب دمك من قاتلك" چنانكه در دعاى بعد از نماز آن حضرت وارد است كه: «اشهد ان الله تعالى الطالب بثارك.»
مطالبه كردن خدا از خون حسین(علیهالسلام) در روز قیامت است و در حقیقت خدا ولى خون آن حضرت است و مطالبه خون حسین غیر از خونهاى دیگر است. زیرا خداوند در موضوع خونها نیست بلكه طلب خون میكند از باب آن كه ولایت دارد و ولىّ دم است. پس منظور از "ثار الله" اینست كه صاحب حق خداست و خدا این حق را طلب میكند.
و این عبارت با دعاى ندبه منافات ندارد كه میفرماید: «این الطالب بدم المقتول بكربلا» زیرا حضرت قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) ولىّ دم جدش امام حسین(علیهالسلام) در دنیا، و خدا ولىّ دم او در عالم آخرت است .
دلیل بر این كه آن حضرت ولىّ دم جد مظلومش حسین(علیهالسلام) است آیه مباركه: ولا تقتلوا النفس التى حرم الله الا بالحق و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فى القتل انه كان منصورا (الاسراء/ 33)؛ هرگز نفس محترم را نكشید خداوند قتل را حرام كرده و هر كس مظلوم، كشته شود ما ولىّ او را بر قاتل تسلط دادهایم كه انتقام مقتول را بگیرد در قتل و خونریزى اسراف نكنید كه او از طرف ما مؤید و منصور است .
در كافى از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده كه این آیه در حق امام حسین(علیهالسلام) وارد شده آنچه كه از آیات و اخبار استفاده میشود اینست كه حضرت امام حسین(علیهالسلام) از روى ظلم و جور كشته شده و خداوند ولى خون آن مظلوم را در دنیا فرزندش قائم آل محمد قرار داده كه چون قیام نماید بر دشمنان تسلط پیدا میكند و هر چه از آنها را بُكشد اسراف ننموده تا آن كه مردم گویند عجب این مرد بیمناك میباشد چون حضرت این را بشنود و بالاى منبر رود و بسیار گریه میكند و میفرماید به خداوندى كه مرا بحق مبعوث فرموده كه این كشتگان عوض بند نعلین جدم ابا عبدالله هم نمىشوند.
شرح روایت
این مطلب بدیهی است كسی كه خدا خونبهاء یا خون او باشد؛ كه در زیارتش میخوانیم: "یا من ثاره ثار الله" خون تمام اهل زمین كه صاحب دوستى و ولایت او نباشد ارزشى ندارد چه ارزش هر فردى بقدر مقام قرب او بحق و دوستى او با آل محمد است كه اگر این دوستى و ولایت نباشد ارزشى براى او نیست این كه حضرت قائم میفرماید این جمعیتى كه كشتم تلافى بند نعلین جدم را نمیكند، این مطلب درست و صحیح است زیرا بند نعلین جماد كه تكلیفى بر او نیست بواسطه مجاورت پاى حضرت سیدالشهداء حیات ایمانى و ولایتى پیدا كرده چنانكه در احادیث رجعت وارد شده كه بند نعلین حضرت صاحب الامر لا اله الا الله میگوید به طوری كه همه مردم مىشنوند پس اگر بنا باشد كه بند نعلین به واسطه مجاورت پاى حضرت مرتبه ولایت را قبول كند در صورتی كه تكلیفى بر او نیست؛ ولى انسانی که خداوند دربارهاش فرمود: انا عرضنا الامانة على السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقین منها و حملها الانسان و انه كان ظلوما جهولا(احزاب/ 72)؛ ما بر آسمانها و زمین و كوههاى عالم عرض امانت كردیم و مقام ولایت و امامت را ارائه دادیم، همه از تحمل آن امتناع ورزیدند و اندیشه كردند تا این كه انسان پذیرفت.
در مقام آزمایش و اداء امانت كه امامت باشد، انسان بسیار ستمكار و نادان بود، چرا که با این كه تكلیف را قبول كرده بود زیر بار آن نرفت، پس بند نعلین جماد شرافت بر این انسان اشرف موجودات دارد زیرا اشرفیت مادامی است كه زیر بار ولایت برود و الا ارزشى براى او نیست، از اینجا معلوم میشود كه نزدیك بودن به امام بحسب ظاهر موجب قرب نمیشود و دور بودن هم باعث بُعد نمیگردد.
اویس قرنى ابدا خدمت پیغمبر نرسید و آن مقام قرب را داشت كه پیغمبر فرمود: بوى اویس را استشمام میکنم. ولى آنهائی كه شب و روز خدمت پیغمبر بودند حضرت از آنها دورى میجست. با این كه آن دو نفر در زیر پاى پیغمبر دفن شدند و هارون در نزد حضرت رضا(علیهالسلام)، ولى سلمان در مدائن و ابوذر در بیابان ربذه است نه این قرب آنان را به پیغمبر و امام نزدیك میكند و نه این بُعد مكان آنها را از پیغمبر و امام دور مینماید، بلكه آنچه باعث مقام قرب و بُعد است محبت و ولایت است.
پس معلوم شد كه امام چه ارزشى در عالم امكان دارد كه كشتن این همه خلایق جبران بند نعلین حسین (علیهالسلام) را نمیكند چه رسد به خون خود آن حضرت.
ادامه دارد ...
فراوری از کتاب شرح زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی.