تبیان، دستیار زندگی
هزاران " امام صادق علیه السلام می فرماید :« ریا كار سه نشانه دارد ؛ وقتی در زمان عبادت مردم او را ببینند به نشاط آید و هرگاه تنها باشد كسل شود و در هر كاری دوست دارد كه او را بستایند .» ( اصول كافی ، ج 3، ص 402 ) امت اس...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وصف تو را نگفتیم " الا یك از هزاران "

امام صادق علیه السلام می فرماید :« ریا كار سه نشانه دارد ؛ وقتی در زمان عبادت مردم او را ببینند به نشاط آید و هرگاه تنها باشد كسل شود و در هر كاری دوست دارد كه او را بستایند .» ( اصول كافی ، ج 3، ص 402 )

امت اسلام درهفدهم ربیع الاول، یكصد و سی و ششمین سالگرد ولادت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را جشن گرفته بودند و در همین زمان در خانه رسالت موجی از سرور و شادی جریان داشت: این خانه چشم به راه آمدن كرامت و افتخار بود تا او را  چون گوهری در برگیرد .

در آن شب و در آن فضای مبارك، امام صادق علیه السلام چشم به جهان گشود. او شراره درخشانی بود كه آسمان سخاوت ، او را به زمینیان بخشیده بود تا از پرتو آن نور گیرند و در زیر درخشش تابناكش راه خود را به سوی خیر و نیكی باز یابند.

جعفربن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام، ششمین امام شیعیان است. كنیه ایشان "ابوعبدالله" و لقب مشهورشان "صادق" است. القاب دیگر ایشان عبارتند از : صابر، طاهر و فاضل.

اما وجه تسمیه ایشان به " صادق" به این دلیل است كه فقیهان و محدثان معاصر ایشان كه شیعه امام هم نبوده اند، حضرت را به درستی حدیث و راستگویی در نقل روایت، ستوده اند، لذا ایشان به لقب " صادق" شهرت یافته اند.(1)

از آغاز ولادت تا هنگام شهادت این امام بزرگوار، ده تن از امویان و دو تن از عباسیان بر حوزه اسلامی حكومت داشتند.

آغاز امامت ایشان با حكومت "هشام پسر عبدالملك " و پایان آن، با دوازدهمین سال از حكومت " ابوجعفر منصور" مشهور به " دوانیقی " ( دومین خلیفه عباسی )مصادف بود.

اوضاع اجتماعی- سیاسی زمان امام

پس از رحلت رسول اكرم صلوات الله علیه و دوران خلافت خلفا، هر گاه در مسأله ی فقهی ، كار بر خلیفه یا صحابه پیامبر اكرم (ص) دشوار می شد، به حضرت علی علیه السلام رجوع می كردند و ایشان مشكل آنان را برطرف می كرد. چون امام علی  (ع ) به شهادت رسید، دشمنان كار را بر فرزندان و شیعیان ایشان تنگ كردند و میان مردم و آنان جدایی افكندند. از سوی دیگر، دین به دنیا فروختگان نیز برای خشنودی حاكمان وقت و یا سود خود، به ساختن روایت های جعلی پرداختند، تا آنجا كه شناخت حدیث صحیح از غیرصحیح بر فقیهان دشوار شد.

می توان گفت از سال چهلم هجری تا نزدیك به پایان سده نخست هجرت، جز معدودی از صحابه و تابعان از فقه درست- فقه آل محمد(ص)- بی بهره بودند.

در زمان امام باقر علیه السلام اندكی گشایش پدید آمد و سالیان 148-114 ( دوران امام صادق علیه السلام) عصر انتشار فقه آل محمد یا به تعبیر دیگر، روزگار تعلیم و تدریس فقه جعفری بود. در این سالها بود كه مدینه چهره دیگری یافت.

پس از قتل عام در شهر مقدس مدینه به دست سربازان مسلم پسر عقبه ، بازماندگان این حادثه و در مجموع ساكنان مدینه، به حالتی شبیه به نومیدی دچار آمدند، تا آنجا كه سست اعتقادان برای زدودن این حالت از خویش، به خنیاگری روی آوردند و مدینه در سالهای 80-65 هجری مركزی برای صدور آواز خوانان و گرفتار تباهی اخلاق و فساد عمومی شد. اما با گذشت زمان آن حالت از میان رفت و دیگر بار مردم به مذهب روی آوردند و محدثان و فقیهان روی كار آمدند.(2)

تتبع در اخبار فقه شیعه نشان می دهد كه  روایت های رسیده از امام صادق علیه السلام در مسائل مختلف فقهی و كلامی ، مجموعه ای گسترده و متنوع است و به این علت است كه مذهب شیعه را مذهب جعفری خوانده اند. گشایشی كه در آغاز دهه سوم سده دوم هجری پدید آمد، موجب شد مردم آزادانه تر به امام صادق علیه السلام روی آورند و گشودن مشكلات فقهی و غیر فقهی را از ایشان بخواهند.

تكیه اصلی شیعه، از نظر فكری و عقیدتی، بر امام صادق علیه السلام بوده و بخش بزرگی از احادیث و علوم اهل بیت، توسط این امام گسترش یافته است. امام صادق حد فاصل فرقه هایی كه در شیعه به وجود آمده بود ، قرار گرفتند و وظیفه مهم حفظ و صیانت مذهب تشیع را از انحرافات در رأس برنامه خویش قرار دادند و آن را از تأثیر پذیری در برابر انحرافات موجود ، كه خلوص فكری وعقیدتی و استقلال مكتبی مذهب را به طور مداوم مورد تهدید قرار می داد، بازداشتند.

دانشگاه حضرت صادق علیه السلام

دانشمندان از هیچ یك از خاندان رسول خدا به مقدار آنچه از " ابوعبدالله " روایت دارند ، نقل نكرده اند و هیچ یك از ائمه، متعلمان و شاگردانی به اندازه شاگردان ایشان نداشته اند و روایات هیچ یك از ایشان برابر با روایت های رسیده از امام صادق نیست. نشانه آشكار امامت ایشان ، خردها را حیران می كند و زبان مخالفان را از طعن و شبهه به لكنت می اندازد. اصحاب حدیث، نام راویان و شاگردان امام را تا چهار هزار تن نوشته اند و مقصود كسانی هستند كه در مدت افاضه امام ، به تناوب و تفریق و در طول زمان از امام علم فراگرفته اند.

مؤلف " كشف الغمه"  نام شماری از راویان حدیث از امام صادق علیه السلام را ذكر نموده است. از آن جمله: یحیی بن سعید انصاری، ایوب سختیانی، ابان بن تغلب، سفیان ثوری، حاتم بن اسماعیل، جابربن حیان كوفی.(3)

در میان اصحاب و پیروان امام، كسانی بودند كه شیعه واقعی آن حضرت به حساب آمده و در حفظ آثار علمی و روایی حضرت تلاش های مداوم و خستگی ناپذیری از خود نشان می دادند.

امام صادق علیه السلام خود در این رابطه می فرماید:

«جز زراره و ابو بصیر لیث مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی كسی ولایت ما و احادیث پدرم را زنده نكرد. اگر اینها نبودند كسی از ما و احادیث ما اطلاع پیدا نمی كرد. اینها حافظان دین و اشخاص محل اعتماد پدرم بر حلال و حرام خدا هستند، همانگونه كه در دنیا به طرف ما پیشی گرفتند در آخرت نیز به سوی ما سبقت خواهند جست.»(4)

در جای دیگری حضرت فرمود: « خداوند زرارة بن اعین را بیامرزد، اگر زراره و امثال او نبودند، احادیث پدرم از میان می رفت.»

شخصیت اخلاقی و فقهی امام صادق علیه السلام

درباره شخصیت علمی امام صادق (ع) شواهد فراوانی وجود دارد. حضرت در میان اهل تسنن، از نظر روایت حدیث و فقاهت و استفتاء از موقعیت شامخی برخوردار بوده، به طوری كه ایشان را از شیوخ مسلم ابو حنیفه و مالك بن انس و شمار فراوانی از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده اند.

مالك بن انس از جمله كسانی است كه مدتی در محضر امام تلمذ كرده و درباره شخصیت آن حضرت چنین می گوید:

« مدتی خدمت جعفر بن محمد مشرف می شدم. آن حضرت اهل مزاح بود و همواره تبسم ملایمی بر لبهایش نقش می بست. هنگامی كه در محضر او نامی از رسول خدا صلوات الله علیه برده می شد رنگش به سبزی و سپس به زردی می گرایید .در مدتی كه به خانه آن حضرت رفت و آمد داشتم او را خارج از سه حال ندیدم. یا نماز می خواند یا روزه بود و یا به قرائت قرآن مشغول بود . ایشان از آن دسته از علمای زاهدی بود كه ترس از خدا سراسر وجودش را فراگرفته بود. هرگز به خدمت او شرفیاب نشدم جز این كه زیر اندازش را از زیر پای خود بر می داشت و زیر پای من می گذاشت.»(5)

جاحظ از علمای مشهور قرن سوم درباره آن امام چنین می گوید:« جعفر بن محمد كسی بود كه علم و فقهش عالم را فرا گرفته و گفته می شود كه ابوحنیفه از شاگردان ایشان بود و همچنین ثوری و تلمذ این دو نزد آن حضرت در عظمت علمی او كافی است.» (6)

شهرستانی نویسنده كتاب مشهور" ملل و نحل" درباره شخصیت علمی و اخلاقی آن حضرت می نویسد:« ایشان در امور و مسائل دینی از دانشی بی پایان و در حكمت از ادبی كامل و نسبت به امور دنیا و زرق و برق های آن از زهدی نیرومند برخوردار بود و از شهوت های نفسانی دوری می گزید.»(7)

ابوحنیفه در باره امام می گفت:« من هرگز فقیه تر از جعفربن محمد ندیده ام، ایشان مسلم اعلم امت اسلامی است.»(8)

شیخ مفید درباره آن حضرت می گوید:« علمای اسلام از احدی به اندازه آن حضرت حدیث نقل نكرده اند.»(9)

و بالاخره ابو زهره در مورد شخصیت امام می گوید:

«بالاتر از همه علوم، امام صادق علیه السلام در زمینه اخلاق و علل و انگیزه های فساد آن، آگاهی های بسیار ارزنده ای داشت.»(10)

پی نوشتها:

1- زندگانی امام صادق علیه السلام، سید جعفر شهیدی، ص 3.

2- تاریخ الادب العربی، ج 2، ص 347.

3- كشف الغمه، ج 2، ص 186.

4- وسایل الشیعه، ج 18، صص104-103.

5- المناقب، ص 41 به نقل از ابوزهره.

6- رسائل الجاحظ، ص 106.

7- الملل و النحل، ج1، ص 17.

8- جامع المسانید، ج 1،ص222.

9- كشف الغمه، ج 2، ص 166.

10- الامام الصادق، ص 66.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.