مهر درخشان |
ندیده چشم فلك، رهبرى مدبر و لایق
ز بعد باقر علم نبى، چو جعفر صادق
طلوع كرد ز طرف افق، چو مهر درخشان
براى دامن مادر، ولى حضرت خالق
بداد، پیك سعادت نوید عالمیان را
كه باب رحمت حق باز شد به روى خلایق
گشود دیده به دنیا فروغ دیده زهرا رئیس مذهب و هادى دین، چراغ سرادق(1) گشود عقده هر مشكلى ز امت احمد ببست راه به اعداء دین ز سابق و لاحق(2) ششم وصى رسول خدا محمد محمود چراغ راه هدى، ماه آسمان حقایق |
یگانه منجى قرآن و دین، امام معظم
كه فضل و دانش او هست فوق كل خوارق(3)
گشود و بست ره عدل و داد و جور و ستم را
به دوستان موافق، به دشمنان منافق
مغیث(4) شیعه بحر سخا و منبع احسان
وصى دین پیمبر، امام لاحق و سابق
ز فرّ و دولت آن آفتاب شرع، فرو ریخت بناى كینه و جور ستمگران منافق نهال قامت دین راست شد ز یُمن وجودش به طرف گلشن قرآن دمید، یاس و شقایق هزار شكر، كه از سعى آن موید آیین شده است دین نبى تا ابد چو اختر بارق |
بود امید كه «مردانى» از مدیحت صادق
شود به لطف عمیمش هماره واصل و واثق
محمدعلى مردانى
1- سرادق: سراپرده ، خیمه؛2- لاحق : آنكه پس از چیزی آید و بدو پیوندد ، مقابل سابق؛
3- خوارق :جمع خارق ، خلاف عادات مردم ، كرامات اولیا؛
4- مغیث : فریادرس