تبیان، دستیار زندگی
شبی نقبی زد و به خزانه دریم بن نصر رفت و زر و جواهر بی شمار به هم بست، به وقت بیرون آمدن پایش به چیزی خورد و گوهری پنداشت. برداشته جهت امتحان به زبان زد و آن خود نمک نیشابور بود. آنگاه او را رعایت حق نمک، بر، گرفتن اموال غالب آمد، آنچه در هم بسته بود ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آب و ن م ک

تحلیل تطبیقی فتوت و عیاری

بخش اول ، بخش دوم :

آب و ن م ک

دکتر مهرداد بهار می نویسد: «آئین عیاران و اهل زورخانه با آئین مهر و میترائیسم ربط پیدا می کند ... . بنا به افسانه های رومی، مهر، پس از زاده شدن بر آن شد تا نیروی خود را بسنجد. بدین روی نخست با ایزد خورشید زورآزمایی کرد و کشتی گرفت. در این کشتی گرفتن خورشید تاب نیروی مهر را نیاورد و بر زمین افتاد؛ سپس مهر او را یاری داد تا برخیزد؛ آنگاه دست راست خویش را به سوی خورشید دراز کرد، دو ایزد با یکدیگر دست دادند و این نشانه بیعت خورشید با مهر بود. سپس مهر، تاجی بر سر خورشید نهاد و از آن پس آن دو یاران وفادار یکدیگر ماندند.

و سپس ادامه می دهد: نکته اصلی در کار زورخانه کشتی گرفتن است و چون پهلوانی فرو افتد دقیقاً همان آداب دست دادن را دو پهلوان به جای می آورند و با دست های چپ، بازوهای راست یکدیگر را می گیرند و با دست های راست با یکدیگر دست می دهند و همان گونه که مهر و خورشید با هم پیمان دوستی بستند، دو کشتی گیر نیز هرگز با یکدیگر دشمنی نمی ورزند و اگر کینه ای پدید آید، باید یکدیگر را ببوسند و آشتی کنند و دوست بمانند.

گروهی که ملقب به فتوت هستند همان گروه عیارانند، پس آئین جوانمردی از نظر صوفیان و عیاران چند تفاوت دارد که ذکر می کنیم:یک تفاوت مهم بین اصول عیاران و فتوت اهل تصوف آن است که در تصوف هدف اصلی کاستن از خود و رسیدن به حق مطلق است. اینجا دشمن انسان، نفس اوست، اما هدف اصلی پهلوان و عیار، جنگیدن با ظلم است. عیاری نوعی جنبش است که تشکیلات آن از گروه های جنگجوی و راهزن و گریزی و خواستاران لذت و عیش بوده است؛ اما این مربوط به دوره ای است که حکومت حاکمان ضعیف شده و تسلطی بر مردم جامعه نداشته اند؛ آنگاه است که عیاران در چهره های عیاش، خوش گذران و دزد و ... ظاهر می شده اند و بارها در شهرهای خلفا مخصوصاً در بغداد اتفاق افتاده است. در جایی دیگر نیز عیاران با کمک مردم عوام علیه ستمگران و لشکرهای بیگانه قیام می کنند و مردم را حمایت می کنند و به پیروزی می رسند و نمونه های آن در تاریخ ایران بسیار است از جملع یعقوب لیث صفار و ابومسلم خراسانی. در مورد آنان آمده است: اگر جوانمردان ایران بجز ابومسلم خراسانی و یعقوب پسر رویگر سیستانی دیگر کسی را نپرورده بودند همین فخر و شرف برای ایرانیان بس بود.

درباره اصول اخلاقی این عیاران می توان به داستان های عامیانه مانند ابومسلم نامه، سمک عیار و حسین کرد مراجعه کرد. از اینجا می توان نتیجه گرفت که عیاری یک جنبش ظاهری و عملی بوده و تفکرهای تصوف و فتوت. جنبش باطنی یک نکته خیلی جالب که در مطالعات آئین فتوت بدان دست یافتم این است که جوانمردان هنگام ورود به عضویت فتیان جوان. برای نشان دادن احترام به تشکیلات فتوت و ثابت کردن وفای خود به دوستان و برادران آب و نمک می خوردند. نوشیدن آب بدان جهت است که معتقدند آب اصل زندگی و مایه قوام و استحکام آن است و همه نجاست ها و پلیدی ها را پاک می کند. علت آمیختن نمک به آب نیز آن است که نمک هر چیزی را از فساد حفظ و از دگرگونی و تغییر دور می کند؛ پس نمک خوردن رمزی است از دوام حال و ثبات قدم جوانمرد در آیین خویش و بازنگشتن از آن و نیز آب شیرین و گوارا است و شوری ضد گوارایی و مایه ناگوار شدن آب و آمیختن نمک به آب اشاره بدان است که جوانمرد باید در برابر سختی و سستی و فراز و نشیب زندگی شکیبا باشد و بلا را تحمل کند و نعمت های حق تعالی را شکر گوید و بار رفیق خویش را در هر حال خواه تنگی و عسرت و خواه در فراغ نعمت بکشد.

یک تفاوت مهم بین اصول عیاران و فتوت اهل تصوف آن است که در تصوف هدف اصلی کاستن از خود و رسیدن به حق مطلق است. اینجا دشمن انسان، نفس اوست، اما هدف اصلی پهلوان و عیار، جنگیدن با ظلم است.

اما در آئین عیاری چیز دیگری می بینیم، اینجا به جای آب و نمک شراب می خورند اسم این مراسم شادی خوردن است. نخستین قدم برای درآمدن در سلک عیاران «شادی خوردن» است این کار معادل است با پیمان بستن و سر سپردن و حلقه ارادت در گوش کردن. عیار نو باید از جای برخیزد و قدح شراب را بردارد و برابر سر خود بالا ببرد و نام استاد را بگوید و آنگاه قدح را یک باره بنوشد ... کسانی که همشأن هستند؛ شادی رفیقی و شادی برادری یکدیگر می خورند و این به منزله نو کردن عهد و پیمان یا تایید آن است.

پس این مراسم هم یک بار دیگر تاکید می کند که عیاری یک روش و شیوه دنیایی بوده است که حتی در مراسم خاص مانند جشن ها شراب می خوردند، اما فتیان که به این مراسم اهمیت بسیار می دادند فقط آب و نمک می خوردندو این هم رمز خاصی داشت که توضیح دادیم؛اگرچه مراسم آب و نمک خوردن در آیین عیاری نیست، اما در مواد اصلی مرام نامه و شیوه عیاران یک نکته قابل توجه است که شاید با مراسم آب و نمک خوردن فتیان رابطه ای دارد و آن اینکه از خصلت و اخلاق عیاران است که بر آن سفره که نان و نمک خورده باشد بد نکند. داستانی به لیث پدر یعقوب نسبت می دهند که «شبی نقبی زد و به خزانه دریم بن نصر رفت و زر و جواهر بی شمار به هم بست، به وقت بیرون آمدن پایش به چیزی خورد و گوهری پنداشت. برداشته جهت امتحان به زبان زد و آن خود نمک نیشابور بود. آنگاه او را رعایت حق نمک، بر، گرفتن اموال غالب آمد، آنچه در هم بسته بود گذاشته به منزل رفت. وقتی از او پرسیدند که چرا این کار را کردی؟ گفت: رعایت حق نمک مرا از تصرف در آن جهات مانع آمد. »در آئین عیاری رسم است که وقتی کسی در صفت عیاران یا به خدمت ایشان در می آید باید سوگند بخورد که خباثت نکند و با دوست ایشان دوست باشد و با دشمن ایشان دشمن. نویسنده مقاله در ادامه، بعضی از صفات و مرام نامه عیاران را برمی شمرد و داستان ها و روایاتی را در خصوص عیاران و جوانمردان می آورد که به علت تطویل بحث از بیان آن خودداری شد و در پایان می نویسد: تقسیم بندی مرثیه عیاران و اهل فتوت نیز با همدیگر فرق داشته است: «تشکیلات و سازمان های عیاران بسیار منظم و مرتب بود و هر ده تن عیار یک سرپرست داشت که عریف نامیده می شد و هر ده تن یک نقیب داشت و هر ده نقیب یک قائد (سرهنگ) و هر ده قائد یک امر (اسفهسالار، سپهسالار).

همچنانکه می بینیم تقسیم بندی گروه عیاران تقسیم بندی نظامی بوده است؛ یعنی چنان که سربازان زیردست سرلشگری جمع می شوند؛ اما نزد اهل فتوت اینگونه نیست و بسیار فرق دارد. در فتوت نامه سلطانی نیز از نقیب، پدر عهدالله، استاد شد و شاگرد سخن گفته شده و آمده است: نقیب کسی است که قول و فصل این طایفه را بر محک امتحان زند و کامل عیار را از ناقص و کم عیار جدا سازد و برای نقیب، نیک خواهی و سخاوت و خوش خویی و حق گویی لازم است و پدر عهدالله کسی است که «فرزند» را به عهدخواهی در آورد و کیفیت این عهد آن است که نخست از او پرسد که به عهدخواهی درآمدی که متابعت شیطان نکنی و از مناهی و مکروهات بپرهیزی و فرزند گوید در آمدم و عهد کردم که خلاف امر خدا نکنم. استاد شد آن کسی است که هنگام مراسم میان بستن، بند را به پشت شاگرد می بندد. این مراسم میان بستن پیش اهل فتوت معنی فوق العاده مهمی داشته و احتمالاً ریشه های آن از آئین زرتشتی باقی مانده است. در دین زرتشتی باید کمر هر زرتشتی که به هفت سالگی می رسد با بندی بسته گردد که اسم این بند کشتی یا کتی بوده است. یکی دیگر از مهمترین کسوت های اهل فتوت سراویل یا شلوار بوده و به کسی که می خواست به سلوک فتوت درآید شلوار می پوشاندند.

دکتر حاکمی در این باره می نویسد: ... پایه فتوت از ایران است زیرا شلوار مختص به آن دسته از اقوام آسیایی است که سوارکار ی از جمله آداب و رسوم آنها به شمار  می رفته است و شلوار در ایران لااقل از زمان هخامنشیان متداول بوه، در صورتی که اعراب بدان احتیاجی نداشته اند.

اما آیا پایه فتوت از ایر ان است؟ ما دیدیم که تا ظهور اسلام و هم بعد از آن در ایران اندیشه های فتوت مستقل وجود داشته و بعد از ظهور  اسلام عنوان فتوت به خود گرفته است. پس می توان گفت که فتوت از ایرانیان به عرب ها سپرده شده است و همچنان که مولف کتاب سازمان فتیان می نویسد: «فتوت روشی از زندگی بوده که هم در میان ایرانیان و هم اعراب وجود داشته است با این تفاوت که در ایران این آیین کمال مطلوب حیات مدنی و نزد اعراب کمال مطلوب بدوی بوده است. و همچنانکه گفتیم بین فتوت اسلامی و فتوت ایرانی تفاوت هایی وجود دارد.

جوانمردی و راستی پیشه کن/ همه نیکویی اندر اندیشه کن

پایان

خاچیک گئورگیان

تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی