تبیان، دستیار زندگی
حالا دیگر به سنت «مرده پرستی» مان هم وفادار نیستیم ........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پهلوانان نمی میرند

جهان پهلوان تختی

حالا دیگر سنت «مرده پرستی» مان هم وفادار نیستیم، وقتی به جای زندگی سرشار از مردانگی جهان پهلوان، مرگ مشکوک به خودکشی و اختلافات تایید نشده در زندگی اش را پیش می کشیم تا به خیال خود پرده از رازی برداریم!

قرار بود از منش آقا تختی درس بگیریم و مرگش بهانه ای باشد برای به یاد آوردن مردی که نامش استعاره پهلوانی بود.

قرار بود از خصلت های مان کمی فاصله بگیریم تا دست کم اسطوره اسطوره مردی و مردانگی از زخم زبان هایمان در امان باشند، اما قرار ها هم دیگر به قولشان پایبند نیستند.

پسر آقا تختی از حرف و حدیت ها دلخور نیست؛ ترس از فراموش شدن زندگی جهان پهلوان است که آزارش می دهد. می گوید: «به جای اینکه از زندگی اش بنویسند، علل مرگش را بررسی می کنند که ببینند خودکشی کرده یا نه!»

بابک تختی پسر جهان پهلوان تختی

شاید بابک آقاتختی نمی داند بعضی از ما از تکرار فراری هستیم و آنچه را که خود ما دوست داریم ، می سازیم، نه آن چه را که برای مان ساخته اند؛ پس همه آنچه را که از تختی برایمان ساخته بودند نابود می کنند تا یکی جدیدش را به دنیا عرضه کنند. بابک حق دارد نگران حال پدرش باشد، وقتی قصد کرده اند لبخند شیرین اسطوره را هم از توی قاب بردارند و وادار به اخم و تخمش کنند. همان موقع ها هم که زورشان به پهلوانی اش نمی رسید روحش را می آزردند؛ خسته اش کرده بودند با خاله زنک باز های مردانه !

می خواستند ضربه اش کنند تا جبران مافات کرده باشند و الحق ، خوب جبرانش کردند؛ فارغ از این که ضربه آقا تختی، فنی بود و مال اینها روحی!.....

جهان پهلوان تختی

مگر دیگر برای کسی فرقی هم می کند؟ نگرانی دوستداران تختی ، شلوغی یا خلوتی مقبره اش در ابن بابویه نیست ، تخریب اسطوره ای است که نسل های بعدی از او چهره ای نامتعادل در ذهن شان ترسیم می کنند.اسطوره ای که از ترس مردن دست به خود کشی می زند. پهلوانی که مشکلات شخصی امانش را بریده اند تا همه شجاعت و جسارتش را در خودکشی خلاصه کنند ......

آقا تختی و یک دنیا ترس و  واهمه کجای دلمان بگذاریم. وقتی نام چهان پهلوان را یدک می کشد؟ هر دفعه پرده از رازی نو برداشته می شود تا خواندنش برای خلق ا.... پر از هیجان باشد. از خون خودکشی که سیراب شدیم ، دامن زدیم به دامنی که کفاف عفاف مان را نمی داد. اما کافی نبود تا پای بی اخلاقی بسوزانیمش که حسابی نابود شود و کسی پهلوانی را جهان پهلوان را به خاطر نیاورد، و همه زندگی اسطوره را پر از چرک های ذهنی مان کنیم، که حالا چیزی برای نابود کردن نمانده است بنویسیم «می دانستید ماشین آقاتختی هم دزدی بوده»؟

تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری   برگرفته از مجله : تماشاگر