تبیان، دستیار زندگی
تفسیر التبیان شیخ طوسی اولین تفسیر شیعه است که در آن همه علوم قرآنی که قرآن شریف حاوی آنهاست یکجا آمده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 مفسر کبیر

مفسر کبیر

تفسير التبيان

علم تفسیر رو بکمال داشت تا اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم هجری که محمد بن جریر طبری از اعاظم دانشمندان سنی مذهب تفسیر پر ارج جامع البیان را بوجود آورد، در این تفسیر برای نخستین بار جمیع علوم قرآنی مورد امعان نظر قرار گرفت، و همگی گفته های مفسران سنت و جماعت در آن جمع آمد ، و بتدریج شهرت جهانی یافت، از این پس نیز این فن شریف همچنان رو بکمال داشت تا نوبت به شیخ جلیل القدر ابوجفعر محمد بن حسن طوسی شیخ الطائفه و رافع اعلام الشریعة و عماد الشیعة و الامامیه رسید و تفسیر کبیر التبیان را تألیف کرد.

شماره کتبی که تا نزدیکی های ولادت شیخ طوسی یعنی تا سال 377 هجری در علوم قرآنی تألیف یافت بنقل ابن ندیم در الفهرست بر دویست و پنجاه و دو بالغ است .

تفسیر التبیان شیخ طوسی اولین تفسیر شیعه است که در آن همه علوم قرآنی که قرآن شریف حاوی آنهاست یکجا آمده است.

شیخ طوسی پس از ائمه علیهم السّلام  پیشوای بلاخلاف شیعه است، چنانکه سالها پس از وی نظریات و فتاوی و احادیث او اصل مسلم و حجت بلامعارض بود و بدان اکتفا می شد، و صدور هر گونه فتوی در قبال فتاوای او نوعی تجاسر و اهانت بساحت شیخ بحساب می آمد ، و نخستین بار شیخ ابن ادریس بود که در این میدان پای نهاد. شیخ طوسی در انواع فنون فضائل از فقه و اصول و تفسیر و حدیث و کلام و ادب بی نظیر بود. او را در اصول و فروع بلکه در همه فنون اسلامی تألیفات فراوان است و نه تنها براحکام مذهب تشیع مسلط بود بلکه بهمه آنچه مربوط به مذهب و دین فرق مختلف اسلامی است تبحر داشت، و کتاب خلاف وی شاهد صادق این دعوی است.

مجموع علوم قرآنی که یک مفسر جامع باید بر آنها احاطه داشته باشد شامل نحو،تصريف،اشتقاق،معاني،بيان،بديع،علم قرائت،كلام،فقه،اصول فقه، قصص و اسباب نزول،الناسخ و المنسوخ و علم حديث مي باشد.و شیخ اعلی الله مقامه تا آن عهد، نخستین مفسری است که بر همه آنها استادانه و بحد کمال تسلط و احاطه داشته اسنت و چنانکه در سابق اشارت رفت تفسیر وی در مذهب تشیع نخستین تفسیری است که تمامت علوم  قرآن را در بر دارد وی خود در این باب در مقدمه التبیان چنین فرمود:

«فان الذی حملنی علی الشروع فی علم هذا الکتاب انی لم اجد احداً من اصاحبنا قدیماً و حدیثا من عمل کتاباً یحتوی علی تفسیر جمیع القرآن، و یشتمل علی فنون معانیه ... و انا ان شاءالله تعالی اشرع فی ذلک علی وجه الایجاز و الاختصار لکل فن من فنونه و لااطیل فیمله الناظر فیه و لا اختصر اختصاراً یتقصر عن معانیه ...» .

در این تفسیر بمطاعن ملحدان و انواع مبطلان همانند مجبره و مشبهه و مجسمه و غیر اینها پاسخ داده شده ، و خاصه استدلال شیعه در اثبات اصول و فروع مذهب خویش در آن بسط یافته است؛ این تفسیر کتابی است ادبی  و فقهی و کلامی و تاریخی و جامع همه معارف اسلامی از عقلی و نقلی و اکابر و مفسران پیشین بدان اقتدا داشتند چنانکه شیخ طبرسی با آن مقام شامخ خویش در علم تقسیر، نسبت به شیخ طوسی در ضمن تعریف از التبیان گفته: «و هو القدوة الستضیء بانواره، و اطأ مواقع آثاره» و در باب تفسیر التبیان بدین گونه اظهار نظر کرده است:

«فانه الکتاب الذط یقتبس منه ضیاء الحق،  و یلوح علیه رواء الصدق؛ قد تضمن من المعانی الأسرار البدیعة، و احتضن من الألفاظ اللغة الوسیعة، و لم یقنع بتدوینها دون تبیینها، و لابتنمیقها دون تحقیقها...» .

مقام تفسیر التبیان شیخ در میان دیگر مصنفات او در پایه ای از بلندی قرار دارد که شیخ محقق محمد بن ادریس متوفی بسال 598 هجری که پس  از وفات شیخ نخستین کسی است که به مخالفت با اقوال او برخاست و پاره ای از آراء و فتاوی و مؤلفات او را رد کرد، و باب رد نظریات شیخ را بگشاد، در برابر التبیان نه تنها توقف کرد و زبان بتجلیل و تبجیل بگشود بلکه اتقان و استواری کار آن بقدری او را خوش افتاد که بتلخیص آن پرداخت و مختصر التبیان را بوجود آورد .

از این تفسیر شریف با همه جلالت قدر و عظم شأن بر خلاف مجمع البیان طبرسی تا این اواخر تنها نامی شنیده می شد و هر پاره ای از آن در جائی بود و همه مجلدات آن را بصورت کامل در هیچ کتابخانه شخصی یا عمومی سراغ نداده اند. مرحوم علامه مجلسی نسخی از آن را در اختیار داشت و نام آن را در فهرست مآخذ بحار بیاورد. و در کتاب الذریعه در ذیل نام این تفسیر درج است که چنانکه از فهرست الازهر در مصر و کتابخانه سلطان محمد فاتح، وکتابخانه عبدالحمید خان و غیر اینها بر می آید در هر کدام نسختی از آن وجود دارد. از اینجا می توان دانست با آنکه ذکر تصانیف شیخ بطون متون و اسماع ارباب فضیلت را پر کرده، در کتب تفاسیر و فقهی و اجازات همه جا نام مجمع البیان طبرسی بیش از التبیان شیخ به چشم می خورد، و همواره بیش از التبیان  از جهت اسناد و استناد و مطالعه مورد توجه بوده است، چون نسخ مجمع البیان قبل از فن طباعت نیز فراوان، و همیشه در دسترس همگان بوده است.

وضع تفسیر التبیان چنین بود تا بسال هزار و سیصد و شصت و چهار هجری قمری به پایمردی مرحوم آیة الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری تبریزی، و عنایت حاج سید عبدالرسول روغنی اصفهانی اجزاء پراکنده آن در یک جا جمع گردید و بسال 1364 و 1365 قمری در دو مجلد بطبع رسید، و بار دیگر در ده مجلد در نجف اشرف بسال 83 و 1376 هجری قمری با مزایای بیشتر تجدید طبع یافت. نگارنده در تألیف خویش «طبرسی و مجمع البیان» این تفسیر را با تفسیر مجمع البیان مورد سنجش و مقایسه قرار داد و بر طبق محاسبه ای که از طبع دو مجلدی التبیان بعمل آورد، این تفسیر با تقریبی دارای شصت و دو هزار و یکصد و پنجاه سطر و یک میلیون وصد و شصت و شش هزار کلمه است و چون شماره کلمات قرآن شریف را که در اواخر صفحه آخر التبیان هفتاد و نه هزار و دویست و هفتاد و هفت کلمه احصاء شده از آن بکاهیم، شماره کلمات شیخ طوسی بدست می آید که یک میلیون و هشتاد و شش هزار و هفتصد و بیست و سه کلمه می شود، و چون این رقم را بر مجموع کلمات قرآن مذکور در سابق تقسیم کنیم نتیجه سیزده و هفت دهم خواهد بود، یعنی شیخ برای هر کلمه از قرآن شریف بطور متوسط «7/13» کلمه تفسیر گفته است، و این نسبت در همه جا یکسان نیست، در اوائل کتاب بیشتر و در اواخر کمتر است.

التبیان نخستین تفسیر شیعه است که در مطاوی آن انواع فنون قرآنی جمع آمده است و پس از آن از این نظر تفسیر مجمع البیان شیخ طبرسی است.

در مجمع البیان فنون مختلف از قراءت و لغت و اعراب و شأن نزول و قصص و معانی هر یک از هم جدا و احکام مربوط بهر کدام مستقل ذکر شده و در بیان مطالب نیز بیشتر رعایت تناسب شده است لکن در التبیان چنین نظم و تناسبی بنظر نمی رسد، و شاید بود که چون اولین کتابی است که با این مزایا و بدین سبک ـ با توجه به آن همه اشغال صارفه وی از تدریس و تألیف و افتاء و ریاستف فرقه شیعه و اداره حوزه علمیه و مواجهه با گرفتاریهای ناشی از منازعات دینی و کشمکشها و عصبیتهای مذهبی و غیر اینها ـ فراهم آمده، در مقام مقایسه با مجمع البیان حاوی همه شرایط و محاسن نیفتاده و در همه ابواب بیک نسبت غور نرفته، و شیخ طبرسی رحمه الله علاوه بر آنکه از فراغ بالی بیشتر برخوردار بوده سرمشقی چون التبیان نیز در دست داشته، که زحمت کار را بر وی آسان می کرده، و در همه جای مجمع البیان آثار  اقتباس از التبیان بوضوح مشهود است که نمونه را بنقل یک مورد از آن همه می پردازد.

در التبیان در ضمن تفسیر آیه شریفه: «و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتو بسورةٍ من مثله» آیه بیست و سه از سوره بقره آمده :

«... فمن ای الفریقین (المؤمنین  الکفار) کانت تکون شهداء لکن یجری ذلک مجری قوله: قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی أن یأتو بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً. و قد اجاز قوم هذا الوجه ایضاً، قالو: لأن العقلاء لا یجوز ان یحملوا نفوسهم علی الشهادة بما یفتضحون به فی کلام انه مثل القرآن.  ولا یکون مثله، کما لایجوز ان یحملوا نفوسهم علی ان یعارضوا مالیس بمعارض فی الحقیقة...».

شیخ طبرسی در همین مقام در مجمع البیان نوشته:

«... فمن ای الفریقین یکون شهداؤهم ولکن یبنغی أن یجری ذلک مجری قوله تعالی: قل لئن الجتمعت الانس و الجن علی أن یأتوا بمثل هذا القرآن لایأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً. و قال قوم ان هذا الوجه جائز ایضاً صحته لأن العقلاء لایجوز ان یحملوا نفوسهم علی الشهادة بما یفتضحون به فی کلام انه مثل القرآن و لا یکون مثله، کما لا یجوز ان یحملوا نفوسهم علی ان عیارضوا مالیس بمعارض علی الحقیقة ...».

چنانکه مشهود است اختلاف دو عبارت ناچیز و دومی با تقریبی همان اولی است، و چنین است وضع در بسیاری از موارد در مجمع البیان که مقتبس از التبیان است. از این رو فضیلت بسبب سبقت و تقدم، شیخ طوسی راست، «و هو بسبق حائز تفضیلاً».

شیخ طوسی در التبیان در بیان وجوه تعبیرات مفردات و مرکبات و مشکلات قرآن به اشعار شاعرن پیشین عرب استشهاد جسته است.

این شیوه از همان صدر اسلام میان مفسران در حل مشکلات قرآن معمول و متداول بوده است.

سیوطی در الاتقان در باب غریب قرآن، و استناد مفسران بشعر عرب از ابن عباس نقل کرده که گفت:

«الشعر دیوان العرب، فاذا خفی علینا الحرف من القرآن الذی انزله الله بلغة العرب، رجعنا الی دیوانها فالتمسنا معرفة ذلک منه».

و نیز از طریق عکرمه از ابن عباس آورده:

«اذا سألتمونی عن غریب القرآن، فالتمسوه فی الشعر، فان الشعر دیوان العرب».

این اشعار از شاعران و نحو دانانی همچون: لبید، زهیر، ابن الانباری حسان، ابوزید، جریر، فرزدق، ابوذؤیب هذلی، عمرو بن کلثوم، اعشی، خنساء و ده ها تن غیر اینها گرفته شده، و اغلب آنها در کتب صرف و نحو و معانی و بیان نیز برای استشهاد در همان مقاصد درج آمده، و همچنین در کتب شواهد نظیر شواهد مجمع البیان و شواهد کبرای شرح رضی بر کافیه موسوم بخزانة الادب، و شواهد عینی، و شواهد مغنی از سیوطی و جامع الشواهد و غیره، و در فرهنگهای بزرگ مانند: تاج العروس و مخصص ابن سیده و لسان العرب و امثال اینها ذکر شده است.

در تفسیر التبیان، از تفاسیر اهل سنت نیز زیاد نقل افتاده شماره رجالی که اقوالشان در التبیان درج افتاده، از عامه وخاصه، در همه رشته های علوم قرآنی، گویا از سیصد و شصت تن افزون است، که ذکر گروهی بیشتر،بترتیب کثرت روایت عبارتند از:

1.ابراهیم بن محمد بن سری بن سهل زجاج، ابو اسحق.

2.ضحاک بن مزاحم بلخی

3.اسماعیل بن عبدالرحمن قرشی تابعی، ابومحمد کوفی، معروف بسدی.

9. عبدالله بن احمد، ابوالقاسم کعبی بلخی: وی رئیس طایفه معتزله بود .

10. عبدالرحمن بن زید بن اسلم مدنی.

11. علی بن عیسی واسطی، ابوالحسن رمانی معتزلی نحوی، مشهور به ابی الحسن وراق

12.سعید بن جبیر بن هشام اسدی.

13.عبدالله بن مسعود.

14. یحیی بن زیاد، ابوزکریا، معروف بفراء دیلمی کوفی.

15. ربیع بن انس بصری.

16. عامر بن عبدالله بن جراح، ابوعبیده.

17. محمد بن جریر طبری.

18. رفیع بن مهران (مصغراً) ابوالعالیه ریاحی.

19. عبدالملک بن عبدالعزیز بن جریج اموی، معروف به ابن جریج.

20. عطاء بن ابی رباح.

نقل از مفسران سنی مخصوص این تفسیر نیست، و در دیگر تفاسیر عمده شیعه نیز وضع بیش و کم بر همین منوال است، چنانکه از بیست تن رجال عمده اول در مجمع البیان شیخ طوسی ده تن و در تفسیر ابوالفتوح هشت تن سنی هستند، این نسبت با مرور دهر کم می شود ولی از بین نمی رود، چنانکه از متأخران نیز کسانی که اصرار می ورزیدند که تنها از منابع شیعه در تفسیر خویش بیاورند، گاه ضرورت، آنها را به نقل مطالبی از منابع عامه واداشته است، تفسیر صافی تألیف ملاحسن فیض متوفی بسال 1091 هجری و تفسیر آلاء الرحمن محمد جواد بلاغی از این نمونه است که مؤلفان آن دو خود در مقدمه بدین مهم تصریح کرده اند.

شیخ را بصحت خبر و مطابقت آن با اوضاع و احوال زمان نزول دقتی مخصوص بود، خود در مقدمه التبیان فرموده:

«واعلم ان الروایة ظاهرة فی اخبار اصحابنا بان تفسیر القرآن لایجوز الا بالائر الصحیح عن النبی صلی الله علیه و آله، و عن الائمة علیهم السّلام، الذین قولهم حجة کقول النبی، و ان القول بالرای لا یجوز ...» .

در مطاوی التبیان اقوال بسیاری که با اصل مختار شیخ، و ادله صحیح عقلی و شرعی مطابق نمی افتاده از هر که بوده رد شته است.

تفسیر التبیان را برخی از فقیهان و مفسران تخلیص کرده اند که مهمترین ایشان عالم بزرگ و شیخ محقق مدقق محمد بن ادریس عجلی متوفی بسال 598 هجری است که در سابق بنامش اشارت رفت، و آنرا مختصر التبیان نام نهاد.


نویسنده: دکتر حسین کریمیان

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه