تبیان، دستیار زندگی
قرن پنجم هجرى، عصر گسترش و توسعه سیاسى بغداد، پایتخت خلافت عباسى و دوره رشد فكرى به‏شمار می‏رفت. این شهر در بردارنده نخبگان شایسته‏اى از بزرگ‏ترین متفكران، محدثان و متكلمان بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اوضاع سياسى ـ مذهبى عصر شيخ طوسي

اندیشه سیاسی شیخ طوسی

اشاره

انديشه سياسي- اجتماعي شيخ طوسي

اشاره

قرن پنجم هجرى، عصر گسترش و توسعه سياسى بغداد، پايتخت خلافت عباسى و دوره رشد فكرى به‏شمار مي‏رفت. اين شهر در بردارنده نخبگان شايسته‏اى از بزرگ‏ترين متفكران، محدثان و متكلمان بود. در اين ميان، شيخ طوسى كه در سال 408 هجرى وارد بغداد شده بود، برجستگى خاصى داشت. حسن عيسى حكيم در كتابِ «شيخ طوسى ابوجعفر محمد بن الحسن» اين دوران را كه با سيطره آل بويه آغاز شده و با ورود طغرل بيك سلجوقى به بغداد پايان مي‏پذيرد به بهترين وجهى به تصوير كشيده است:

عصرى كه از آن سخن به ميان مي‏آوريم به جهت ظهور چالش‏هاى فكرى بين صاحبان مكاتب كلامى و فقهى، از ساير اعصار متمايز گرديده است. اين چالش‏ها ميان آزادى از يك‏طرف و تعصب شديد از طرف ديگر مطرح مي‏شود و اين اوضاع تابعى از موضع‏گيري‏هاى حكومت وقت بود. مهم‏ترين تجلّى آن، همانا تنازع بين جريان سلفى وعقل‏گرا بود و چه بسا اين درگيرى و تضاد در عمل بازتاب فراوانى براى اكثر مردم داشت.

حكومت در خلافت عباسى، به‏ويژه در عصر متوكل (232 ـ 247 هـ‌. ق) به سلفي‏گرى افراطى گرايش يافت و ساير گروه‏هاى مخالف، رقيب خود (عقل‏گراها) را زير فشار قرار دادند كه در رأس اين گروه‏ها، معتزله و شيعه و افرادى قرار داشتند كه در ساختار فكري‏شان انگيزه‏هاى فلسفى براى تطبيق احكام عقل و شرع وجود داشت. سلفي‏ها از اين موضع‏گيرى خلافت كمال بهره را برده و بر تقويت نفوذ خويش افزودند و با قدرت سياسى نظريه‏هاى سياسى ـ اجتماعى خود را بر مردم تحميل كردند و در پى اين بودند تا دولتى قوى از آنان حمايت كند و اجازه ندهند كه اوضاع بحرانى به وضعيت دولت در دولت منجر شده و شوكت دولت رو به زوال رود و بحران‏ها و فتنه‏ها به خودمختارى و تجزيه‏طلبى در اطراف و اجزاى خلافت بينجامد. سرانجام خليفه عباسى، المستكفى باللّه‏ (333 ـ 334 هـ‌. ق) مجبور شد به دعوت آل‏بويه براى انتقال قدرت عراق به آنان به بغداد برود.

آل بويه در سال 334 هجرى وارد بغداد شده و روش متعادلى را در برابر گرايش‏ها و جريان‏هاى مختلف اتخاذ كردند و به هيچ گروه مشخصى كه برضد ديگرى باشد، نپيوستند و به رأى و نظر خاصى گرايش نيافتند (شيعه بودنشان سبب نشد كه در مقابل اهل سنت موضع مخالفت در پيش گيرند)، بلكه مردم را در عقايد و آراي‏شان آزاد گذاردند، زيرا آنان پى برده بودند كه خود، مردان دولت و سياست‏مدارانند و بيش‏ترين همت و تلاش‏شان بايد متوجه برقرارى نظم و امنيت گردد. مؤيد اين مطلب، اين است كه آل بويه علي‏رغم شيعه بودن‏شان دستورها و اوامر شديدى عليه شيعيان در انجام مراسم مذهبى صادر و با آنان برخورد جدى مي‏كردند، به حدى كه آنان را از اقامه شعائر مذهبى (در برخى اوقات) كه عامل ايجاد تنش و بحران بود، بازمي‏داشتند. حتى يك‏بار شيخ مفيد را كه در زمان خود بزرگ‏ترين فقيه شيعه محسوب مي‏شده، به همين منظور از بغداد تبعيد كردند.

با اين‏كه آل بويه، خود شيعه بودند اما هيچ تلاشى براى تسلط هم‏كيشان خويش بر اهل سنت انجام ندادند. در حقيقت، آن‏چه امكان نظم و امنيت در شهرها را براى آل بويه فراهم آورد سياست حكيمانه آن‏ها همراه با تسامح در مقابل تمامى ساكنان كشور بود.... در واقع، جامعه اسلامى در دوران آل بويه گام‏هاى بسيار گسترده‏اى در عرصه پيشرفت علمى برداشت، به‏طورى كه آثار آن تاكنون باقى است. به همين جهت آن دوران از شكوفاترين دوران‏هاى فرهنگى از لحاظ آزادى دينى، فرهنگى و قلمى محسوب مي‏شود. اين وضعيت به‏طور مشخص در دوره حكومت عضدالدوله (337 ـ 372 هـ‌. ق) كاملاً بارز است.

اين آزادي‏ها انگيزه‏اى براى نوابغ علوم و ادب و فرهنگ از مذاهب مختلف اسلامى آن دوران ايجاد كرد. كلينى، ابن قولويه، صدوق، شيخ مفيد، شريف رضى، سيد مرتضى، شيخ طوسى و بسيارى از بزرگان اسلامى و از فرقه‏هاى كلامى، ماوردى، شيرازى فيروزآبادى، امام الحرمين جوينى، باقلانى، ابوحسين بصرى، ابن صباغ شافعى، دامغانى حنفى، ابوالوفاء بغدادى، حنبلى و غيره از دانشمندانى بودند كه قرن پنجم هجرى بدانان مي‏بالد.

انديشه سياسي- اجتماعي شيخ طوسي

شيخ طوسى در مقام مرجعيت و زعامت شيعه و با توجه به نيازهاى عصر خويش به تأليف كتاب‏هايى اقدام كرد كه پاسخ‏گوى شيعه باشد. وى در زمينه‏هاى مختلف علم حديث، فقه، كلام، اصول فقه، رجال، تفسير، ادعيه و تاريخ كتاب‏هاى بسيارى نوشته است، به گونه‏اى كه داراى دو اثر حديثى از مجموع كتاب‏هاى اربعه شيعه (الاستبصار و تهذيب الأحكام) و سه كتاب رجالى از كتاب‏هاى رجالى معروف شيعه (الفهرست، كتاب الرجال و كتاب اختيار الرجال) مي‏باشد.

وى از منظر معضلات اجتماعى و سياسى معاصر خود، به مباحث سياست و حكومت و رهبرى جامعه و ويژگي‏هاى حاكم جامعه اسلامى در كتاب‏هاى كلامى خويش با نام‏هاى تلخيص الشافى، الرسائل العشر، تمهيد الاصول، الاقتصاد الهادى و غيره به‏صورت استدلالى پرداخته است.

وى هم‏چنين در كتابهاى فقهى، نظير «المبسوط فى الفقه»، «كتاب الخلاف»، «النهاية فى مجرد الفقه والفتاوي» و كتاب اصولى «العدّة فى اصول الفقه» به مباحثى، هم‏چون وظايف و اختيارات رهبر و زعيم سياسى در حكومت اسلامى، تبيين دامنه اعمال ولايت در ساير كارگزاران نظام سياسى اسلام، انواع حكومت، كيفيت برخورد با حكومت حاكمان نامشروع و جور، حقوق و وظايف متقابل فرد و دولت و عناصر نظارتى در دولت اسلامى، اهداف و غايات نظام سياسى اسلام در صحنه‏هاى داخلى و خارجى، سياست‏هاى اقتصادى و مالى و جريان‏ها و گروه‏هاى مخالف نظام اسلامى و كيفيت رفتار با آنان مي‏پردازد.

  1- اهداف و غايات حکومت اسلامي

يکي از دغدغه هاي فکري فقهاي شيعه انديشه سياسي بوده است که اين فقهاي نامدار در ارتباط تنگاتنگ خود با مردم درگير مسائل سياسي و حکومتي بوده و براي حل معضلات آنها به ارائه راه حل مي پرداختند هرچند به دليل اوضاع نابسامان سياسي، آراي خود را به صورت پراکنده و در ابواب مختلف فقه و کلام مطرح نموده اند. از اين نظر شيخ طوسي از جمله فقهاي نامداري است که داراي انديشه هاي سياسي در زمينه هاي حکومت، انواع حکومت، قضاوت، عدالت اجتماعي و ... است.

    2- تامين و حفظ مصالح عمومي

از منظر شيخ تحقق مصالح عمومي جامعه از جمله غايات مطلوب در حکومت اسلامي است که امام و رهبر سياسي- ديني براي تامين آن منصوب شده است. اصولا امام به دليل دانش سياسي- ديني خويش جز به مصالح عمومي مردم نينديشيده و دستوري صادر نمي کند؛ بنابراين امام موظف است هرامري از امور مردم و شهروندان جامعه اسلامي را که فرد يا گروه خاصي عهده دار آن نيست و جزء منافع عامه به شمار مي آيد به سرانجامي مطلوب برساند.

   3- برقراري نظم وامنيت

نظم وامنيت از نيازهاي اوليه و خواسته هاي به حق هر ملتي به شمار مي آيد و سبب شکوفايي استعدادها و خلاقيت ها و رشد و بالندگي تمدن ها مي شود و در صورت فقدان آن به تدريج جوامع و تمدن به زوال مي گرايند . شيخ طوسي به شيوه اي غيرمستقيم تاکيد دارد که هرگاه حکومت در جامعه اي حضور فعال داشته باشد نظم وامنيت مطلوب تامين شده و مردم از گرداب فساد و تباهي ناشي از بي نظمي وناامني رهايي خواهند يافت.

    4- بسط عدالت اجتماعي

بسط و گسترش عدالت اجتماعي از اهداف مهم پيامبران و امامان و مطابق با سياست هاي حکومت ها و دولت ها بوده و رهبران حکومت ها آن را سرلوحه برنامه هاي خود قرار داده اند. امام علي(ع) در گفتاري مي فرمايد چه بسا حکومت هاي غيرديني و غيراسلامي استمرار يابد اما با ظلم و ستم و برخورد ناعادلانه با مردم خويش دوام واستمراري نخواهند داشت . شيخ طوسي به منظور تبيين لزوم دولت و حکومت، اذعان مي دارد که هرگاه حکومت وحاکمي مبسوط اليد و مقبول مردم برسرکار آيد نتيجه و ثمره عمده آن اين است که داد مظلومان و ستمديدگان را از ستم پيشگان خواهد ستاند زيرا با تحقق اين امر، شهروندان آن جامعه به صلاح و سعادت خواهند رسيد و در نقطه مقابل هرگاه ملتي از چنين موهبتي برخوردار نباشد قدرتمندان و صاحبان زور بر ضعفاي جامعه مسلط خواهند شد. در نتيجه همگان به انجام معاصي و سرکشي در برابر احکام الهي جرات مي يابند. در چنين فرضي مردم به فساد و تباهي نزديک تر خواهند بود تا به نيکبختي و سعادت.

-----------------------------------------------------

منابع و ماخذ

1- دواني، علي، هزاره شيخ طوسي، ص 4-3

2- مروي، حسنعلي، مرزبانان شيعه، ص 7

3- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار،ج1، ص 69

4- مدرس، محمد، ريحانه الادب، ج2، ص 399

5- موسويان، محمدرضا، انديشه سياسي شيخ طوسي، ص 16-15

6- همان، ص 16

7- تهراني، آقا بزرگ، زندگينامه شيخ طوسي، ص 7-6

8- يزدي مطلق، محمود، انديشه هاي کلامي شيخ طوسي، ج1، ص 66-65

9- طوسي، الفهرست، ص 185

10- يزدي مطلق، محمود، همان، ص 66

11- موسويان، محمدرضا، انديشه سياسي شيخ طوسي، ص 67-64

ر.ک . طوسي، المبسوط، ج3، ص 319 و ج 7، ص 24

همان، الاقتصاد الهادي الي طريق الرشاد، ص 183

همان، تلخيص الشافي، ج1، ص 70


منبع: روزنامه رسالت، شماره 5865

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه