تبیان، دستیار زندگی
یك پژوهشگر فرهنگ ایران در نشست «كاركردهای شاهنامه در جهان امروز» به تأثیرپذیری حافظ از آیین مهر اشاره كرد و گفت: دیوان حافظ در كنار شاهنامه، شناسنامه ما ایرانیان است. چنین كتاب ارجمندی چگونه ممكن است بیت‌هایی در ستایش خرابات داشته باشد؟ حافظی كه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یك پژوهشگر فرهنگ ایرانی:

حافظ گفته است خورآباد؛ نه خرابات!

خورآباد یا خرابات؟!

خورآباد یا خرابات؟!

یك پژوهشگر فرهنگ ایران در نشست «كاركردهای شاهنامه در جهان امروز» به تأثیرپذیری حافظ از آیین مهر اشاره كرد و گفت: دیوان حافظ در كنار شاهنامه ، شناسنامه ما ایرانیان است. چنین كتاب ارجمندی چگونه ممكن است بیت‌هایی در ستایش خرابات داشته باشد؟ حافظی كه آن آوازه بلند را در جهان دارد، مقام خود را گوشه «خورآباد» می‌داند، نه خرابات.

به گزارش خبرگزاری كتاب ایران(ایبنا)، دكتر حسین وحیدی پژوهشگر فرهنگ و تمدن ایرانی گفت: حافظ از آیین مهر تأثیرپذیری بسیاری داشته است و در اشعار گرانبهایش مقام خود را گوشه «خور آباد» می‌داند، نه خرابات و می‌گوید «مقام اصلی ما گوشه خورآباد است / خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد» یا آن جایی كه می‌سراید « قدم منه به خورآباد جز به شرط ادب / كه ساكنان درش محرمان پادشهند » و بیت‌های بسیار دیگر.

وی كه عصر روز پنج‌شنبه (19 آذرماه) در فرهنگسرای رسانه به كوشش كانون ایران بزرگ سخن می‌گفت با اشاره به بیت‌های دیگر حافظ افزود: پیشتر به اثرپذیری حافظ از آیین مهر اشاره كرده‌ایم. نمونه‌های دیگر چنین است «بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند/ كه مكدر شود آیینه مهر آیینم» حافظ در این بیت به «مهر آیین» اشاره می‌كند. این آیین یكی از پایه‌های مهم عرفان ایران بوده است. حافظ در جای دیگر می‌گوید «ز دوستان تو آموخت در طریقت مهر / سپیده دم كه هوا چاك زد شعار سیاه ».

حافظ از آیین مهر تأثیرپذیری بسیاری داشته است و در اشعار گرانبهایش مقام خود را گوشه «خور آباد» می‌داند، نه خرابات و می‌گوید «مقام اصلی ما گوشه خورآباد است / خداش خیر دهاد آن كه این عمارت كرد»

این استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: باز می‌دانیم كه مهرپرستان پیش از ورود به پرستشگاه‌های خود، كه به آن «مهرابه» می‌گفتند، شست‌وشو می‌كردند. حافظ به این آیین مهریان اشاره می‌كند و می‌گوید «شست‌وشویی كن و آنگه به خورآباد خرام ». متاسفانه برخی در این بیت «خور آباد» را «خرابات» می‌خوانند و می‌نویسند. در حالی كه «خور آباد» اشاره است به پرستشگاه مهریان كه در آن جا خورشید ستایش می‌شده است.

نویسنده كتاب «دیالكتیك در گات‌های زرتشت و مثنوی معنوی» گفت: اگر فرض كنیم كه در آن بیت حافظ «خرابات» گفته باشد، در این صورت چگونه ممكن است حافظ از دیگران خواسته باشد كه هنگام ورود به خرابات، نخست شست‌وشو كنند؟ یا آن جایی كه می‌گوید «در خورآباد مغان ما نیز هم منزل شویم / كاین چنین رفته ست در عهد ازل تقدیر ما». آیا می‌توان «خورآباد» را «خرابات» خواند؟ پیداست كه هرگز نه. خرابات با طریقت چه نسبتی دارد؟

وی افزود: ستایش ایزد مهر نیز ریشه در همان دوران كهن دارد. این ستایش در ناخودآگاه ایرانی به‌جای ماند و در دوره‌های بعد نیز در آثار بزرگان و برجستگان ایرانی نمود پیدا كرد. یكی از آن بزرگان «حافظ» است كه بارها در غزلیات خود به این ایزد اشاره می‌كند.حتی به رنگ ارغوانی نیز اشاره دارد. هنگامی كه در غزل او می‌خوانیم «پیر گلرنگ من اندر حق ارزق پوشان / رخصت خبث نداد ار نه حكایت‌ها بود»

«پیر گلرنگ من اندر حق ارزق پوشان / رخصت خبث نداد ار نه حكایت‌ها بود»

وحیدی به پیر گلرنگ در این بیت اشاره كرد و گفت: در این بیت متوجه دو نكته می‌شویم نخست «پیر گلرنگ» است كه همان «پیر مغان» محسوب می‌شود و دیگر رنگ ارغوانی است كه در اینجا از آن به «ارزق» تعبیر شده است. بالاپوش ارغوانی یكی از ویژگی‌های پیر مغان بوده است. هنوز هم پاپ‌ها و كاردینال‌های مسیحی، جامه و لباس ارغوانی می‌پوشند.

این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش گفت: «من» ایرانی پیش از ماندگاری در فلات كنونی ایران، از جایی آمدم كه بر پایه «وندیداد»، 10 ماه آن زمستان بود و 2 ماه دیگر تابستان. در آن سرزمین سرد، فروغ خورشید گرمابخش زندگی بود. از این رو هر آنچه مربوط به خورشید بود، برای ما گرامی به‌حساب می‌آمد. بخشی از آن به رنگ سپیده دم، یعنی رنگ ارغوانی، بازمی‌گشت.

نویسنده كتاب «گات‌ها (سرودهای مینوی زرتشت)» خاطرنشان كرد: «سوشیانت» یعنی كسی كه مسایل را می‌شنود و برای آن‌ها راه حل پیدا می‌كند. «سوشیانت» به معنای «شنیدن» است. «مهر سوشیانت» فراپرس‌های زمان را دریافت و آیین مهر را پی ریخت اما پس از آن كه ساسانیان بر سركار آمدند، تمام آثار اشكانی و نیز آیین «مهر سوشیانت» را از بین بردند. نابودی این آثار یكی از تبهكاری‌های بزرگی بود كه ساسانیان انجام دادند. ستیز آن‌ها با آیین مهر اشكانی آشكار بود. آن‌ها آثار دولتی را برانداختند كه یكی از ژرف‌ترین و ارزشمندترین دولت‌های تاریخ ایران بوده است.

ایبنا

تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی