تبیان، دستیار زندگی
نگرانی از نرفتن مردم به موزه‌ها و به ویژه در مورد نسل جوان، آشنا نبودن آنها با تاریخ و گذشته، همیشه به عنوان مشكلی كه باید برای حل آن اقدامی عاجل كرد، مطرح می‌شود. برای آن راه‌های كوتاه‌مدتی هم پیشنهاد می‌كنند، برگزاری هفته...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نباید به اشیای موزه‌ها دست بزنیم؟!


نگرانی از نرفتن مردم به موزه‌ها و به ویژه در مورد نسل جوان، آشنا نبودن آنها با تاریخ و گذشته، همیشه به عنوان مشكلی كه باید برای حل آن اقدامی عاجل كرد، مطرح می‌شود. برای آن راه‌های كوتاه‌مدتی هم پیشنهاد می‌كنند، برگزاری هفته جهانی و روز جهانی موزه، رایگان كردن موزه‌ها به مناسبت‌های خاص و ... در این میان آموزش و پرورش نیز سهم خود را دارد و سالیانی است بردن دانش‌آموزان به موزه‌ها جای ویژه ای در گردش‌های علمی و تفریحی دارد.

اما رفتن به موزه فقط یك عمل فیزیكی نیست - كه نكته اظهر من الشمس است – و تابع آداب و اخلاقیاتی است. شاید یك جورهایی به سینما رفتن می‌ماند،‌ شما باید ابتدا قصد رفتن بكنید و بعد فیلم موردنظرتان را با توجه به روحیات و علاقه‌مندی‌هایتان انتخاب كنید. اگر تماشاگر حرفه‌ای باشید. پیش از رفتن، اطلاعاتی پیرامون موضوع فیلم و كارگردان و بازیگرهایش به دست می‌آورید و بعد به سینما می‌روید، وقتی هم كه وارد سالن می‌شوید سال‌هاست كه دیگر می‌دانید تخمه شكستن و سیگار كشیدن ممنوع است، یا نباید بلند حرف بزنید و ... البته این نكات به طور نسبی در سینماهای ما رعایت می‌شود و حتما با خواندن این سطور یاد صدای ناخوشایند خوردن چیپس و پفك که هنوز هم در سالن های سینما به کرات شیده می شود، می افتید. اما باید به آینده دلخوش داشت و خاطره انبوه پوست تخمه‌هایی كه در تاریكی سالن سینما پا روی آن می‌گذاشتیم را از یاد نبرد و به این فكر كرد كه این نكات حتی به طور نسبی در سینمای ما رعایت می‌شود و حداقل آنهایی كه رعایت نمی‌كنند، می‌دانند كار چندان شایسته‌ای انجام نمی‌دهند، این دانستن خود یك گام به جلو محسوب می‌شود.

اما واقعا طی این سال‌ها چه اتفاقی باعث شد تا مردم به این حداقل آگاهی و در مواردی آگاهی كامل برسند، در واقع چه اتفاقی غیر از اطلاع‌‌رسانی درست می‌تواند چنین تاثیری داشته باشد، خیلی دور نیست آن روزهایی كه متصدی پاره كردن بلیت سینما، به هنگام گرفتن بلیت تذكر می‌داد تخمه و آجیل ندارید و یا كنترل‌چی وقتی صدای شكستن تخمه را در سالن سینما می‌شنید، حتما تذكری می‌داد، یا همین روزها اگر كسی خیلی بلند حرف بزند یا تلفن همراهش روشن باشد، مطمئن باشید با تذكرهای پیاپی مردم مواجه می‌شود.

این وضعیت را مقایسه كنید با بازدید مردم از موزه‌ها و اطلاع‌رسانی كه طی سال‌های اخیر به مردم شده است، امسال وقتی در روز پنجم فروردین و رایگان بودن موزه، مردم بسیاری برای بازدید به كاخ – موزه‌ها رفتند. آه از نهاد مدیران این موزه‌ها برآمد، چرا كه اغلب مردم نمی‌دانستند بازدید از موزه‌ها هم تابع آدابی است و شاید هم می‌دانستند و در آن روز شلوغ ترجیح داده بودند به روی خودشان نیاورند. هر چه بود وضعیتی نامطلوب را به وجود آورد. نمونه‌هایی كه شاهدان از این روز مثال می‌آورند، حكایت از نبود یك فرهنگ عمومی در ارتباط با دیدار و بازدید از موزه‌ها می‌دهند. تعجب نكنید ولی آن پدری كه از تذكر راهنما به فرزندش كه دست به تابلوی نقاشی می‌زند، ناراحت می‌شود و حتی اعتراض تندی می‌كند، واقعا نمی‌داند این كار چه اثر تخریبی بر این گنجینه تاریخی می‌زند و یا آن كه روی فرش‌های قدیمی پا می‌گذارد، حتما فكر می‌كند، راه رفتن روی فرش باعث مرغوبیت آن می‌شود! چنین فردی شاید به راحتی روی یك اثر تاریخی چون تخت جمشید هم یادگاری بنویسد و حتی تصور نكند این عمل از وجوه گوناگونی به این بنا خدشه وارد می‌كند.

مردمی كه از موزه‌ها بازدید می‌كنند را در مجموع می‌توان به دو دسته كلی تقسیم كرد، آنهایی كه به دنبال گذراندن یك روز تعطیل خود هستند و اغلب هم به پارك و سینما می‌روند و گاهی كه می‌خواهند تنوعی در برنامه‌شان داشته باشند به كاخ – موزه‌ها سر می‌زنند، برای آنها چیدن گل از پارك تقریبا عملی مشابه دست زدن به یك اثر تاریخی است. اما دسته دوم خیلی آگاهانه به موزه‌ها می‌آیند و اغلب هم به سراغ موزه‌هایی می‌روند كه برای دسته اول ناشناخته و مهجور است. در این میان تكلیف دسته دوم روشن است آنها چون آگاهانه انتخاب می‌كنند، تا حدودی با آداب و فرهنگ موزه رفتن هم آشنا هستند و كمتر مشكلی به وجود می‌آورند. البته در این مورد هم هستند خانواده‌هایی كه فقط به تقاضای اقوام‌شان كه در خارج زندگی می‌كنند و به ایران مسافرت كرده‌اند، راه به موزه‌ها می‌یابند و حتما به توصیه‌ها و هشدارهای اقوام‌شان گوش می‌كنند.

اما در مورد دسته دوم، فقط گلایه، افسوس و بیان این ندانم كاری‌ها به طور قطع و یقین راه به جایی نمی‌برد و به جای همه این كارها باید فرهنگ موزه رفتن را آموزش داد. برای این كار هم نیاز به یك حركت عمومی وجود دارد. اگر چه یك سازمان مشخص باید متولی و ناظر این حركت باشد، كه به طور قطع این مهم برعهده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است. اما سازمان‌ها و نهادهایی هم می‌توانند در این ارتباط به یاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بیایند. برای نمونه حركتی كه با عنوان بازدید هدفمند دانش‌‌آموزان از موزه‌ها، به همت انجمن دوستداران یادگارهای میراث فرهنگی انجام می‌شود، تاثیر مطلوبی بر دانش‌آموزانی كه به دیدن موزه‌ها همراه با راهنماهای این انجمن می‌روند خواهد داشت و خانواده‌های آنها نیز از این تاثیر بی‌بهره نخواهند ماند. این دانش‌آموزان حتما شنیده‌ها و دیده‌های خود را با خانواده‌شان در میان می‌گذارند و برای آنها موزه را دوباره تعریف می‌كنند و می‌گویند برای رفتن به موزه چه باید كرد و در موزه چگونه باید بود و حتی به چه طریق از این گنجینه‌های تاریخی به تمامی لذت برد.

سازمان‌ها و نهادها و انجمن‌های دیگر هم به همین صورت می‌توانند در این امر مشاركت داشته باشند، سازمان‌هایی چون صدا و سیما یا آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و ... با برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و كوتاه‌مدت توانایی تاثیرگذاری در این زمینه را دارند.