تبیان، دستیار زندگی
استاد ارجمند، جناب آقای ناصر حجازی، نظر به شایستگی و تجربیات ارزشمندتان، جنابعالی را به سمت مشاور عالی مدیرعامل شرکت فرهنگی ورزشی استقلال ایران منصوب می‌نمایم .....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی اسطوره عزیز می شود

تصویر ناصر حجازی در میان هواداران

1-استاد ارجمند، جناب آقای ناصر حجازی، نظر به شایستگی و تجربیات ارزشمندتان، جنابعالی را به سمت مشاور عالی مدیرعامل شرکت فرهنگی ورزشی استقلال ایران منصوب می‌نمایم.» مهندس امیر واعظ آشتیانی با حاضر شدن بر بالین ناصر حجازی در بیمارستان کسری، وی را طی حکمی با این مضمون، به عنوان مشاور عالی خود منصوب کرد و لابد حالا انتظار دارد سیل تمجیدها و تشکرها از سوی علاقمندان و دلسوزان فوتبال به سمت وی روانه شود!

2- برخلاف آنچه برخی می‌پندارند، بیماری صرفا یک «تهدید» نیست و عملکرد بسیاری از مدیران ورزش ایران طی سالیان اخیر ثابت کرده است که حتی سخت‌ترین مرض‌ها هم می‌تواند یک «فرصت» باشد؛ فرصتی برای خودنمایی و توجه گرفتن از جامعه. چیز غریبی نبود هجمه ناگهانی فوج فوج مدیر و مسوول برای حاضر شدن بر بستر ستاره‌ای که تا دیروز زیر غبار فراموشی نفس می‌کشید و حالا برای عیادتش، صف بسته‌اند.

پیش از حجازی، محرمی‌ها و معصومی‌ها و حتی سرباز احمدی‌ها هم به چنین سرنوشتی مبتلا شده بودند و حتی در مورد کسی مثل عابدزاده،‌کار به جایی رسید که همان‌ها که به آدامس جویدن و مو روغن‌زدنش بند می‌کردند و گمان می‌بردند که عرش آسمان بر اثر این سیئات به لرزه در آمده(!)،روی ملحفه‌هایش در بیمارستان کسری اشک تمساح ریختند!پدیده تازه‌ای نبود، جلب شدن همه توجه‌ها به آدمی که تا همین دو روز پیش مغفول مانده بود و حالا یک «مرض»، ستاره‌اش می‌کرد.

آشتیانی و انصاری در بیمارستان

با این همه، وجه مشترک اظهارنظرهای اخیر حبیب کاشانی و واعظ آشتیانی مدیران عامل غیرفوتبالی پرسپولیس و استقلال ?-نشان داد فوتبال ایران تا چه اندازه در «پیشرفت معکوس» شتاب دارد!آقایان، که اولی‌شان مشاور رییس سازمان است و دومی‌شان تا همین چند هفته گذشته قائم‌مقام معاون رییس‌جمهور بود، هر دو مدعی شده‌اند سعادت آشنایی با ناصر حجازی دیر نصیب آنان شده است و البته لطف کرده‌اند و از این بابت افسوس هم خورده‌اند! لابد دوستان و به ویژه جناب آشتیانی که بیشتر از یک سال در استقلال عالیترین رتبه اجرایی را هم دارد،‌توقع داشته‌اند دروازه‌بان اساطیری تاج، استقلال و تیم‌ ملی خدمتشان برسد و عرض ادب و احترام کند! چه کسی باید سراغ چه کسی می‌رفت آقایان کاشانی و آشتیانی؟!

3-از همه اینها جالب‌تر اما،‌داستان حکمی است که آقای مهندس برای ناصر حجازی زده است؛«مشاور عالی مدیرعامل»! جناب آشتیانی که به شدت سنگ فوتبال روز دنیا را به سینه می‌زند و با استناد به آنچه در قاره سبز می‌گذرد، حتی مبادرت به حذف پست «سرپرست» از چارت اداری تیم فوتبالش می‌كند، به مای بی‌سواد عامی جهان سومی، یك گوشه‌ از دنیا را نشان بدهد كه در آن سالم‌ها از مریض‌ها مشاوره، آن هم از نوع عالی‌اش می‌گیرند! كوچكترین تردیدی وجود ندارد كه ناصر حجازی باید تكریم شود نه حالا كه بیمار است و به اجبار كنج عزلت نصیبش شده كه پروژه گرامیداشت او و سایر پیشكسوتان و زحمت‌كشان، در زمان صحت و سلامت‌شان هم باید جریان داشته باشد. با این وجود این مطلقا به آن معنا نیست كه مدیرعامل یك باشگاه حكم «مشاورعالی» به او بدهد.

ناصر حجازی

حجازی كه اكنون در بستر بیماری افتاده و زیر سرم است و از او مراقبت می‌شود چه مشورتی می‌تواند به آقای مهندس آشتیانی بدهد و كدام گره را می‌تواند از گره‌های كور این روزهای استقلال باز كند؟ از همه حیرت انگیزتر اما، رابطه‌ای است كه ناصر حجازی با صمد مرفاوی – سرمربی فعلی استقلال – دارد. كیست كه از یاد ببرد طی ماه‌های اخیر اسطوره در بستر افتاده آبی‌ها انواع و اقسام مصاحبه‌ها را علیه صمدآقا انجام داده و تا آنجا كه در توانش بوده، وی را نواخته است؟! آیا می‌شود آب و آتش را یك جا جمع كرد و از دلش امید به بهبود اوضاع داشت؟ و البته به همه این مشكلات ریز و درشت، شغل فعلی حجازی را هم بیفزایید؛ جایی كه این ملی‌پوش اسبق رسما و قانونا پست مدیریت فنی باشگاه دی‌استرادای اسلواكی را برعهده دارد و اصولا زمانی كه بهبودی برایش حاصل شود – كه امیدواریم زود باشد – باید به اروپا برگردد و كارش را پی‌بگیرد. شاید هم آقای آشتیانی كه در ماجرای استخدام مربی برای استقلال هر دو پایش را در یك كفش كرده بود كه زیر بار «مربی پروازی» نمی‌رود، مشكلی با «مشاور پروازی» ندارد و حضور توامان حجازی را در تهران و براتیسلاوا برمی‌تابد!

4- دست كم اگر یك كلمه «افتخاری» مقابل حكم ناصر حجازی می‌گنجاندند، می‌توانستیم موضوع را تحمل كنیم و با «قبح» ناگهانی بودنش كنار بیاییم، اما در شرایط كنونی و با توجه به اینكه سمت مزبور كاملا رسمی هم هست، كار دیگری از دستمان برنمی‌آید جز آنكه به حال این «مدیریت فرصت‌طلبی» در فوتبال ایران افسوس بخوریم...!

تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری