تبیان، دستیار زندگی
دشت پر از ستاره بود ستاره‏های خیس اشک حسرت آب مانده بود روی لبان خشک خشک شعله‏ی داغ، بی‏هراس خیمه به خیمه می‏‏دوید هق هق تلخ کودکان از دل خیمه می‏رسید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ستاره‏های سوخته
ستاره‏های سوخته

دشت پر از ستاره بود ستاره‏های خیس اشک

حسرت آب مانده بود روی لبان خشک خشک

شعله‏ی داغ، بی‏هراس خیمه به خیمه می‏‏دوید

هق هق تلخ کودکان از دل خیمه می‏رسید

دشت پر از ستاره بود ستاره‏های سوخته

قافله مانده بی‏چراغ چشم به دشت دوخته

ستاره رو به آسمان قافله رو به شام داشت

هزار ناله در گلون آن شب بی‏امام داشت

بر سر نیزه ماه بود قافله را چراغ راه

نگاه خیس قافله بدرقه‏ی امام ماه

مهری ماهوتی

تنظیم:بخش کودک و نوجوان

****************************************

مطالب مرتبط

وقتی که اصغر تشنه بود

هیئت عزاداری

شیر و شربت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.