حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام؛ از بنیانگذاران فضیلت در دنیاى اسلام
حضرت ابـوالفضلالعباس علیهالسلام از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در تاریخ اسلام به شمار مىرود که مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و کرامت دست یافت و براى رهایى از ذلت و ظلم، پیکان نیزهها را برگزید.
در مسیر طولانى تاریخ حیات بشر، حوادث و وقایع بىشمارى رخ داده که تنها پارهاى از آنها داراى تلألؤ و درخشندگى ویژهاى است. یکى از آن رویدادها که بسان نگینى گرانسنگ بر حلقه انگشترى این حوادث درخشش و بـالنـدگـى دارد، واقـعـــه جانسوز کربلاست؛ همان حادثهاى که براى حفظ اسلام ناب مـحمدىصلیاللهعلیهوآله از دستبرد طاغوتیان زمان به سرکردگى یـزید، ابن زیـاد، عمر سعد و... پدید آمد. ایـن رخـداد بـزرگ را مـىتوان از ابعاد گوناگون و زوایاى مختلف مورد بررسى قرار داد.
حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام به عنوان بزرگترین سردار یگانهاى که انسانیت در قهرمانیهاى نادر و دیگر صفات برجستهاش که زبانزد ملل جهان است، همانندى براى او نمىشناسد، در عرصه تاریخ اسلامى، ظاهر شد. حضرت ابوالفضل علیهالسلام در روز عاشورا ایستادگى فوقالعاده و اراده استوار و وصفناپذیرى از خود نشان داد و با قلبى مطمئن و آرام و عزمى نیرومند، لشکرى شکست ناپذیر بود. سپاه «ابن زیـاد» را هراسان کرد و نه تنها از نظر روحى، بلکه در میادین رزم نیز آنان را شکست داد.
قهرمانیهاى حضرت ابوالفضل علیهالسلام در گذشته و حال، مورد گفتوگوى مردم بوده است. آنان هرگز ندیدهاند یک تن سنگین از غم و اندوه، بر لشکر درهم فشرده مجهز به آلات جنگى، شامل دهها هزار پیاده و سواره که همچنان تقویت مىشود، بتازد و خسارات سنگینى به آنان و ادوات جنگىشان وارد کند.
علاوه بر قهرمانیهاى شگفتآور، حضرت علیهالسلام، نمونه کامل صفات و گرایشهاى بزرگ بود، شهامت، نجابت، بلندمنشى، وفادارى، همدردى و همگامى در ایشان مجسم شده بود. حضرت علیهالسلام با برادرش امام حسین علیهالسلام در سختترین روزهـاى رنـج و مـحـنـت، همدرد و همگام بود و رنج او را با خود تقسیم کرد. جان را فداى برادر کرد و با خون خود او را حمایت کرد. به طور قطع، چنین همدلى و همراهى جز از کسانى کـه خداوند دلهایشان را براى ایمان آزموده و بر هدایتشان افزوده باشد، ساخته نیست.
حضرت ابـوالفضلالعباس علیهالسلام از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در تاریخ اسلام به شمار مىرود که مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و کرامت دست یافت و براى رهایى از ذلت و ظلم، پیکان نیزهها را برگزید.
ابوالفضلالعباس علیهالسلام در راه تحقق آرمانهاى والا که پدر آزادگان، برادرش امام حسین علیهالسلام بانگ آنها را سر داده بود، شهید شد. از مهمترین خواستههاى امام علیهالسلام، برپایى حکومت قرآن در شرق، گسترش عدالت میان مردم و توزیع بهرههاى زمین بر آنـان بـود؛ زیـرا نعمتهاى الهى بـه گروهى خاص تعلق ندارد. حضرت ابوالفضل علیهالسلام براى بازگرداندن آزادى و کرامت مسلمانان، گسترش رحمت اسلامى میان مردم و نـعـمت بزرگ این دین که نابودى ظلم و ستم را هدف خود ساخته بود و ایجاد جامعهاى که در آن هرگز ترس و هراس جایى نداشته باشد، به شهادت رسید.
از جمله مهمترین پیروزیهاى درخشان نگهبان حرم در قیام خود، گرفتن مشروعیت از حکومت اموى بود، حضـرت نـشـان داد که حکومت یزید در هیچ صورتى نماینده اسلام و مسلمانان و مـورد رضـایـت امت نیست، بلکه حکومتى دیکتاتورى است و پایههاى آن بر «شمشیر» و «نطع» (بله قربان گفتن) قرار دارد، نه اختیار امت.
حضرت ابوالفضل علیهالسلام در مـیـان اصـحـاب و اهل بیت برادرش، روحیه عزم، ایستادگى و تصمیم بر شهادت و جانبازى در راه امام را مىگـسـترد، مرگ را سبک مىگرفت و زندگى را ریشخند مىکرد. این پدیده بر یاران امام علیهالسلام اثـر گـذاشت و آنان جامه شهادت را به تن کردند و براى سربلندى «کلمة الله» به میدان جهاد شتافتند.
تیزبینى، پیامد استوارى رأى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمىکند، مگر پس از پالودگى روان، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى. تیزبینى از آشکارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس بود.
از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت علیهالسلام به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین علیهالسلام برخاست و بدینگونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ، جاودانه ساخت. پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مىشمارد، در بـرابـر شخصیت بىمانند حضرت علیهالسلام که بر قلههاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مىساید و کرنش مىکند.
مصلح بزرگ، حجت خدا و بقیةالله الاعظم، امام زمان ـ عجل الله تعالى فرجه الشریف ـ قائم آل محمدصلیاللهعلیهوآله در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس علیهالسلام چنین مىفرماید: «سلام بر ابوالفضل، عباسبن امیرالمؤمنین علیهالسلام، همدرد بزرگ برادر که جانش را فداى او سـاخـت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش؛ «یزیدبن رقاد» و «حکیمبن طفیل طایى» را لعنت کند.
حضرت ابـوالفضل علیهالسلام از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در دنیاى عرب و اسلام به شمار مىرود. حضرتش علیهالسلام مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قله شرف و کرامت دست یافت و براى رهایى از ذلت و ظلم، پیکان نیزهها را برگزید.
محدث نورى در «مستدرک الوسائل»، به نقل از کشکول شهید آورده است که: «روزى امیرالمؤمنین على علیهالسلام حضرت عباس علیهالسلام و زینب کبرى علیهاالسلام را در دو طرف خود نشانده بود، و حضرت عباس علیهالسلام تازه زبان گشوده بود. امام على علیهالسلام به فرزندش حضرت عباس علیهالسلام فرمود: بگو یک (واحد) او گفت: یک (واحد)، بعد فرمود: بگو دو (اثنین) حضرت عباس علیهالسلام خوددارى کرد و گفت: شرم مىکنم به زبانى که خدا را به یگانگى خواندهام، دو بگویم (یعنى یکتاپرستان هرگز به شرک نمىگرایند، و دوئیت، خلاف توحید است).
امیرالمؤمنین علیهالسلام پیشانى فرزندش را بوسید. حضرت زینب کبرى علیهاالسلام، ناظر این جریان بود، عرض کرد: پدر جان شما ما را دوست مىدارى؟ حضرت علیهالسلام فرمود: آرى، فرزندان ما پاره جگرهاى ما هستند. زینب کبرى علیهالسلام عرض کرد: یا أبتاه، حب خدا و حب اولاد چگونه در یک دل جمع مىشود؟ محبت شما نسبت به ما همانا شفقت است و محبت خالص براى خداست. با شنیدن این سخنان حکیمانه، محبت امیرالمؤمنین على علیهالسلام نسبت به ایشان افزایش یافت.
قمر بنىهاشم علیهالسلام در صلابت ایمان و فضل علم و ایقان و شرایف آداب و اخلاق، بعد از دو برادر خود ـ امامان حسن و حسین علیهما السلام ـ اول شخص بود، و پس از معصومین علیهالسلام، در جمیع صفات کمالیه کسى با او همتراز نبود. عبارات زیارتهاى مرویه در حق ایشان و نیز اخبار صادره از امام زینالعابدین علیهالسلام و امام صادق
علیهالسلام در باب آن بزرگوار شاهد شخصیت یگانه وى پس از معصومین علیهالسلام است.
چنانچه امام سجاد علیهالسلام مىفرماید: «رحمت حق بر روان عمویم عباس علیهالسلام باد که ایمان او همانند صخره صما و از حیث بینایى در دین بیهمتا بود. چه او، نصیحت و زهد و جهاد و صبر و ثبات خود را به درجه اعلی رسانید و در شداید و سختى جان خود را در راه یارى به برادرش نثار کرد.*
برگرفته از : پایگاه اطلاع رسانی غدیر
گروه دین و اندیشه – حسین عسگری
*منابع: «زندگانی حضرت ابوالفضل علیهالسلام »، نوشته علامه باقر شریف قرشی، ترجمه سید حسن اسلامی؛
«چهره درخشان قمر بنىهاشم ابوالفضلالعباس علیهالسلام »، نوشته علی ربانی خلخالی،