تبیان، دستیار زندگی
اما حتماً حتماً بروید، دقیقاً سابقه زندگی قبلی او را بررسی كنید، (چیزی كه 95% برادران ما در زندگی نمی‌دانستند!) افكار او را بشناسید، كتابهایی را كه تألیف كرده و زمانی كه آنها را نوشته، حتماً حتماً بخوانید. از جمله حكومت اسلامی، نظرات او را راجع به روحانیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نامه قاتل شهيد مفتح و افشاگري
نامه قاتل شهید مفتح و افشاگری

گروه فرقان به رهبری طلبه‌ای به نام اكبر گودرزی یكی از شاخص‌ترین گروه‌های منفصل از روحانیت و حتی ‌مخالف صریح روحانیت بوده است. این گروهک با تفسیرهای انحرافی از قرآن کریم، بزرگانی از جمله شهید مطهری، شهید قاضی طباطبایی، شهيد قرنی و شهید مفتح را هدف قرار دادند.نامه زیر متعلق به کمال یاسینی است که حدود 3 ماه پس از ترور شهید مفتح در زندان اوین خطاب به چند تن از اعضاء این گروهک که آنان را برادر و خواهرانش می خواند، نوشته است.

وی در این نامه تلاش می کند، اعضاء گروهک را به واقع بینی همراه با مستندات و خودداری از قضاوت های بسته و پذیرفتن ادعاهای بدون سند دعوت کند و در پایان به آنها می گوید چنانچه در جستجوهای خود به انحراف فرقان پی بردید، آن را با شجاعت به مردم اعلام کنید.

متن کامل این نامه در ادامه آمده است:

«این نامه را فقط برادرانم حسن و محمدرضا و خواهرانم زهره و خانم آقای حاتمی (شیرین) بخوانند.»

سلام بر شما، امیدوارم كه در دنیا و همه فریبندگی‌هایش غرق نشده باشید. علت اینكه در ابتدای نامه نوشته‌ام فقط شما آنرا بخوانید، این بود كه می‌خواستم مسائل و نكاتی را تذكر دهم كه در شرایط فعلی، به نظرم شماها فقط یك سری اشتباهات، نظرها و همچنین اعلام مواضع سعی كردم موقعیت فعلی خودم را به آنها بشناسانم و بارها تأكید كردم كه كسی حق ندارد، حرفهایی را كه من می زنم و مواضعی را كه اعلام می كنم، او هم قبول كند، اما می دانم در شرایط فعلی، این تأكید من را نادیده می گیرند، چون نفرت و كینه آنها بر رژیم آنقدر زیاد است كه نمی‌توانند آزادانه خود به دنبال تحقیق بروند و بدین جهت، فرصتی كه به دست آمدم، ضروری دانستم این نامه را برای شما بنویسم.

آری برادران و خواهران من، من در شرایط زندان از یك طرف مجبور بودم كه مواضع خود را اعلام كنم و از طرف دیگری دیدم كه این خانواده را در جهت‌گیری خودش خیلی خیلی تحریك می‌كنم، اكنون این توصیه را به شما می‌نمایم و از شما واقعاً می‌خواهم كه با احساس مسئولیت یك مؤمن نسبت به مؤمن دیگر آنها را انجام دهید. همان طوری كه حسن خان در نامه شماره 2 (دو) نوشته بودم، شما باید یك بازنگری كلی در سطح اجتماع به عمل آورید، منظور من از بیان این جمله آن بوده كه در شرایط فعلی پرده‌های بدبینی و نفرت از رژیم برای شماها آنچنان ضخیم و كلفت شد (همانطور كه قبلاً كه ما در بیرون بودیم، دقیقاً همانطور بود) كه تمام مسائل را از پشت این عینک تجزیه و تحلیل می كنید و از واقعه گنبد گرفته تا جریان مرحوم سید مهدی آیتی و اگر همینطور پیش بروید یك فاجعه بزرگی پدید می‌آید، علتش هم آن است كه مثلاً الآن شما در شرایط فعلی ما در زندان نیستید... و یك تصورات عجیبی از شرایط فعلی زندان دارید، البته این را برای تعریف از رژیم نمی‌نویسم، به این علت می‌نویسم كه شما چون از پشت عینك بدبینی و نفرت قضایا را می‌نگرید، برای خودتان از زندان حتماً یك داستان هایی ساخته‌اید، مثلاً راجع به آیتی شما چون از جریان داخل اینجا بی‌خبر هستید، حتما عنوان می كنید كه سید مهدی را كشته‌اند، چون قدرت تحقیق هم ندارید، بر روی همین گمان می‌مانید. از كجا می‌دانید شاید واقعاً خودكشی كرده باشد (البته من هم نمی‌دانم) نتیجه‌ای كه می خواستم از زدن حرفهای فوق بگیرم، این است كه در تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی در وهله اول لازم است این عینك بدبینی و نفرت را بردارید. حتماً حتماً این كار را بكنید، سپس یك بار دیگر صادقانه از روی كینه مراجع به عملكردهای رژیم، از جهادسازندگی گرفته تا كارخانه‌ها تا خانه‌سازی و تقسیم زمین تا كشاورزان و تقسیم اراضی تا ارتش و میزان چگونگی تصفیه آن... تحقیق كاملاً دقیق و مستند بكنید و یك تجدیدنظر كلی و ببینید آیا این بدبینی‌تان از رژیم كاملاً صحیح بوده است یا نه.

نظری كه اكنون نسبت به [امام] خمینی و رفتار او دارید، خوب معلوم است دیگر، اما حتماً حتماً بروید، دقیقاً سابقه زندگی قبلی او را بررسی كنید، (چیزی كه 95% برادران ما در زندگی نمی‌دانستند!) افكار او را بشناسید، كتابهایی را كه تألیف كرده و زمانی كه آنها را نوشته، حتماً حتماً بخوانید. از جمله حكومت اسلامی، نظرات او را راجع به روحانیت، دقیقاً با تحقیق قابل اعتماد جویا شوید، برای اینكه قادر به چنین تحقیق‌هایی باشید، باید حتماً خودتان سفر كنید، از نزدیك ببینید، در كارخانه‌های مختلف سر بزنید. از مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب جمهوری اسلامی باید كمك بگیرید (البته وقتی این‌ها را طرح می‌كنیم، به خاطر شماهاست، چون چگونه می توان كسی یا چیزی را شناخت و درباره‌اش قضاوت كرد، در صورتی كه هیچ برخوردی و ما برخورد خیلی كمی با آن داشته باشیم یكی از [راههای] شناختن رژیم این است كه ببینیم كسانی كه كاملاً معتقد به [امام] خمینی و حركت او هستند، مسائل را چگونه تجزیه و تحلیل می‌كنند، نباید دائماً از آنها كناره گرفت كه این اشتباهی بود كه ما مرتكب شدیم، یعنی از توجیه و نشریه‌های كسانی كه مؤمن به این حركت هستند را تازه از زندان آگاه شدیم، آن هم در جلسات بحث های طولانی كه تا صبح داشتیم، منتها متأسفانه دیگر ما فرصت برای تحقیق و میزان درستی این حرفها نداشتیم، اما شما دارید و باید حتماً حتماً این كار را بكنید، اینها را هم برای تأیید رژیم نمی‌نویسم، بلكه برای خودتان می‌نویسم)

اولاً برادران و خواهران عزیزم، به نظر من یكی از اشتباهات اساسی فرقان این بود كه خط [امام]خمینی( را متفاوت از خطوت دیگر ) نمی‌دانست، در صورتی كه در علل آن یا نحوه عملكرد [امام]خمینی در گذشته و یا خواندن كتاب حكومت اسلامی تفاوت نقطه‌نظرهای آنها مادامی كه این خط با خط روحانیت قبلی تفاوت دارد را می توان فهمید و مهم اصالت و پایگاه طبقاتی و جهت‌گیری آن است كه آیا مردمی است یا نه؟ اكنون بلافاصله در پیش خودتان می‌گویید معلوم است دیگر، این خط همان خط دیكتاتورها و عناصر ضد مردمی است. نه، نباید به این زودی قضاوت بكنید،شما را به خدا سوگند می‌دهم كه بنشینید دقیقاً و عیناً (اصطلاح ویژه برادرانم كه در زندان ورد زبانش شده!)‌ بررسی كنید و همینطوری نگویید دیكتاتور، برادران، بزرگترین ضعف برادران ما در اینجا، در زندان، این بود كه در بحث ها متوجه شدند، به مسائلی از یك عینك خاص و همچنین از یك سو نگریستند. برادران اگر شما می‌گویید رژیم آدمكش و جنایتكار است، بروید ببینید، خوب دقیقاً كسانی كه موافق رژیم هستند (البته كسانی كه حرفهاشان قابل سند باشد نه هر فردی) آنها چه می‌گویند؟ برادران مثلاً بگوییم... و بهشتی و هاشمی و... هستند افكارشان آخوندیسمی است، می‌خواهم بپرسم كه دقیقاً و عیناً چند تا از كتابهای آنها را خوانده‌اید و نیت اصلی آنها چیست و دقیقاً وضع زندگیشان چگونه است؟ باید بروید حسابی تحقیق كنید و بدانید در اسلام شرایط قضاوت نسبت به كسی را رژیمی به این سادگی ما خیال كردیم، نیست. مثلاً راجع به كردستان و وضع عملكرد رژیم و پاسداران ارتش، هیأت ویژه، به طور مستند نه روزنامه‌ای!، ‌چقدر چیز می دانید، مستند و غیرقابل انكار كه برای هیچكس جای توجیه باقی نگذارد، می‌توانید ثابت كنید با دلایل و مدارك كه رژیم در كردستان كشتار ناروا كرده و از دیدگاه اسلامی جنایت نمود؟ (ما كه در اینجا نتوانستیم، ثابت كنیم)

برادران و خواهران عزیزم، همه امیدم به شماست تا شما با عملكرد صادقانه و كاملاً حساب شده و آگاهانه (نه احساساتی) اشتباهات و خطاهای ما را جبران می كنید. اولین پیشنهادم این است كه با كمك سایر كسانی كه افكار ما را دارند، اول بنشینید فرقانها را دقیقاً بخوانید، سپس تمام اتهامات و ایرادهایی كه به رژیم زده شده را در نظر آورید و یادداشت كنید. سپس اكیپ تحقیق تشكیل دهید و در این كار باید از تخلیه احساسات بر عقل و گوش و چشم سخت بپرهیزید. راجع به افرادی كه ترور شده‌اند، سوابق و افكار وضع زندگی آنها و نقش‌شان در رژیم فعلی و دقیقاً تحقیق كنید (كاری كه ما باید می‌كردیم اما بی‌تقوایی مانع از انجام آن شد) ‌و در مجموع ببینید آیا اتهاماتی كه در اعلامیه‌ها به عنوان دلایل ترور عنوان می‌شد، چقدر بر مبنای قضاوت اسلامی بود؟ (البته اتهامات اكثراً بدون مدارك دقیق و تحقیق‌های كافی زده شده بود و این را همینطوری نمی‌گویم، در اینجا توی بررسی كارها مشخص شد، به عنوان نمونه بروید كتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را بخوانید و ببینید) آیا واقعاً و منصفانه این دلیل وابستگی به رژیم پیشین است؟ عباس عسگری این كتاب را در زندان خواند و چیزی كه دلایل سرسپردگی مطهری را به رژیم شاه ثابت كند، در آن اصلاً نیافت، ‌آیا واقعاً حاج مهدی عراقی در زندان قصر كسی را شكنجه كرده بود، یا ترور هانس یوآخیم لایت كه این ترور بدون تحقیقات دقیق و اسلامی صورت گرفت و ما ذكر می‌كردیم، ایشان یك مستشار نظامی و همچنین امریكایی است، آن وقت بدون تحقیق كافی او را جاسوس خواندیم، در صورتی كه می دانم این حقایق دردناك است ولی برادران و خواهران تعهد ما در قبال خدا و شعار مردم ایجاب می‌كند كه حتماً حتماً آن را بیان كنیم و تعهد شما هم ایجاب می‌كند كه جدی مسئله را دنبال كنید، مثلاً برادران، ما دلایل اختلاف مطهری و دكتر شریعتی را از روی بدجنسی و جسارت و مرتجع بودن مطهری و آخوندهای نظیر او می‌دانیم و این قضاوت هم بر مبنای یك مشت چیزهایی است كه این طرف و آن طرف شنیده‌ایم و در ذهنمان رفته است. نرفتیم واقعاً تحقیق كنیم و اصل جریان، ببینیم چیست؟ یا اینكه [امام] خمینی می‌گوید نگویید.... بد است! ‌را به حساب مرتجع بودن او می گذاریم هیچ وقت رفتیم واقعاً تحقیق كنیم و صادقانه ببینیم كه خوب دلایل [امام] خمینی برای زدن این حرف چیست؟ و برادران چقدر دلیل و مدرك مستند و قابل قضاوت برای وابستگی ایران به فرانسه داریم؟ (من كه در آنجا چیزی نتوانستم ارائه كنم به دادگاه)‌

شرط صداقت ایجاب می‌كند كه خودمان را جای رژیم بگذاریم و ببینیم كه آیا اگر ما بودیم، چیكار می‌كردیم و اگر فردی چون امام علی بود، چه می‌كرد؟ این خیلی مشكل است. مثلاً چه راه حلی برای انحلال ارتش داشتیم ‌یا طرح جامعی برای این كارها داریم؟ ‌آیا بر اساس مدارك و آیات و سنت می‌توانید ثابت كنید الآن رژیم مانند رژیم یزید است و ما باید قیام مسلحانه كنیم؟ (من كه نتوانستم، البته گفتم منظور من از بیان این مسائل این است كه كاملاً توی فكر بروید و بخود آیید و تحقیق‌های همه جانبه به عمل آورید) برادران مثلاً ما می‌گوییم، آرمان مستضعفین وابسته به رژیم است (نمی‌گویم كه وابسته نیست، می‌گویم كه به راستی برای این قضاوت چقدر تحقیق كردیم و چقدر مدارك مستند داریم تا لااقل اینكه به خود ما، به عنوان یك فرد بی‌طرف، ثابت كند كه این وضعش خراب است، چون با جهت‌گیری ما مخالفت كرد، می‌گوییم وابسته است و این شرط تقوی نیست كه این چنین قضاوت كنیم. راستی ما كه با این رژیم مخالف هستیم، چقدر راجع به قانون اساسی تصویب شده، از لحاظ ایدئولوژی بررسی كرده‌ایم و به كدامین دلایل می‌گوییم كه این قانون اساسی بدعت است؟ (اكثر بچه‌های ما در زندان این كار را نكرده‌اند).

حالا در زمینه، ایدئولوژی به راستی از نقطه‌نظرهای دیگران و مواردی كه بر طرز تفكر ما اشكال می گیرند، دقیقاً چقدر اطلاع داشتیم و آیا می توانیم در بحث مستدل و منطق با اتكا به قرآن و سنت، حرف ها و اشكال و ایرادهای آنها را جواب دهیم، (بدبختانه ما حتی روی طرز تفكر خودمان هم تسلط نداشتیم، حتی من چند بار از عباس كه از نظر فكری نسبتاً از دیگران قوی تر بود، پرسیدم كه آیا تو روی اصول ایدئولوژیكی اسلامی اجتهاد داری، گفت نه. این عباس كسی بود كه بیش از 3 سال است مستقیماً با خود اكبر گودرزی كار كرده است، وای بحال دیگران!) مثلاً راجع به دیدن خدا كه یكی از بهترین مباحث توحید است، شما چقدر تحقیق كرده‌اید؟ آیا می‌توانید در بحث، اشكال دیگران را در این مورد برطرف كنید؟ آیا فكر می‌كنید ایدئولوژی ما خالی از اشكال است (من نمی‌گویم هست یا نه)‌ و صد در صد منطبق با اسلام است؟ این فكر... چقدر تحقیق كرده‌اید و چقدر از نقطه‌نظرهای دیگران در... متعصبانه، اطلاع دارید و چقدر می‌توانید آن را ثابت كنید.

خلاصه ضمن اینكه شما حق ندارید، در همین حالت كنونی راه را ادامه دهید (شنیده‌ام كسانی كه در جاهای مختلف دور هم جمع شده‌اند و بنام رهروان فرقان... خواسته‌اند كه این راه را ادامه دهند، حتماً از وضع برادران و افتضاحاتی كه در زندان به بار آمده، خبر ندارند) شما باید بروید صادقانه روی تمامی اعمال و رفتار گذشته مرور كنید و جزء‌ به جزء آن را زیر ذره‌بین قرار دهید، تحقیقات دقیق را شروع كنید، خود را قرنطینه فكری نكنید، حتماً بروید و دقیقاً از نقطه اول رژیم و دوم گروه های دیگر تحقیقات كنید تا اطلاعات جامع بدست آورید، سپس ضعف ها، اشتباهات و خطاها را ریشه‌یابی كنید. شما را سوگند می‌دهم اگر پس از این بررسی ها متوجه شدید كه خط فرقان انحرافی بود، (اصل تقوی را دقیقاً باید در نظر داشته باشید، هوای نفس را كنار بگذارید و خدا و مردم را در نظر بگیرید)‌ و دیگر هیچ جای شكی باقی نماند، آن را اعلام كنید و به خانواده‌هایی كه الآن بخاطر ما مخالفت رژیم شده‌اند، حقایق را بگویید و شجاعت و صداقت داشته باشید، شما از طرف من وكیل هستید، باز هم می‌گویم، اگر تشخیص دادید، انحرافی بوده، آن را به خانواده و افراد دیگر بگویید. من فقط نظرهایم همان است كه به خانواده گفتم، ولی اگر شما تحقیقات نكنید و این مسئولیت سنگین را انجام ندهید، از طرف ما و خدای ما و مردم، در روز قیامت بازخواست می‌شوید.

این نامه گواهی است در خدمت شما كه اگر بعداً انحرافی تشخیص دادید، به عنوان تأییدیه من از كار شما، در دستتان باشد تا كسانی كه قبول نمی‌كنند، ارائه دهید. خداحافظ و یارتان باشد.

سید كمال یاسینی

زندان اوین 10/12/58

ربنا اغفرلنا و ارحمنا و انت خیر الراحمین