تبیان، دستیار زندگی
خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد دور عاشقان آمد نوبت محرم شد نبض جاده بیدار از بوی خون خورشیدست کوفه رفتن مسلم گوئیا مسلم شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوبت محرم

امام حسین

خیز و جامه نیلی کن، روزگار ماتم شد

دور عاشقان آمد نوبت محرم شد

نبض جاده بیدار از بوی خون خورشیدست

کوفه رفتن مسلم گوئیا مسلم شد

ماه خون گواه آمد جوش اشک و آه آمد

رایت سیاه آمد کربلا مجسم شد

پای خون دل واکن دست موج پیدا کن

رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد

گریه کن! گلاب افشان! گل به خاک می‌افتد

باد مهرگان آمد، قامت علی خم شد

قاسم و تپیدن‌ها، لاله و دمیدن‌ها

مجتبی و چیدن‌ها، گل دوباره خرّم شد

تشنه اضطراب آورد، آب می‌شود عباس

گو فرات، خیبر شو! مرتضی مصمم شد

خادم برادر بود از ره پرستاری

در قدم مؤخر بود، از وفا مقدم شد

نوبت حسین آمد کآورد به میدان رو

نُه فلک به جوش آمد، منقلب دو عالم شد

چرخ در خروش آمد، خاک شعله‌پوش آمد

آسمان به جوش آمد، کشته اسم اعظم شد

بر سر از غم زهرا خاک می‌کند مریم

با مصیبت خاتم تازه داغ آدم شد

گرچه عقده‌ی دل بود آبروی بی‌دل بود

کز هجوم فرصت‌ها این فغان فراهم شد

«یوسفعلی میرشکاک»
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.