به مناسبت روز مباهله
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1388/09/22
مقابله حق و باطل

روز مباهله
سالِ ده اندر مدینه از وُفُود1 |
آمدندی از نصارا هم جهود |
تا بیابندآن حقیقت زین عمل |
اصل باشد دین احمد یا بَدَل |
وِفْد ِ نَجْران بعد گفتاری دراز |
ماندبراقوال وکیشِ خویش باز |
وِفْد گفتا برمحمّد اِبْتَهِل2 |
تاشودروشن حقیقتهای دل |
پاسخِ احمد ببودش پس رضا |
رفت بعداً سویِ بیتِ مرتضی |
دیدزهرا چون پدر را درسرا |
خواست تا داند زبابا ماجرا |
گفت احمد تا کسائی3 آورد |
کودکان را او به زیرآن بَرَد |
فاطمه، حیدر، حسن را با حُسَین |
بُرد در زیرِ کساء آن نورِ عَیْن |
میشنیدش فاطمه از مصطفی |
با خدا گفتا بکُن اَهلَم کَفی |
رِجْس بیرون کن ز اهل بیتِ من |
ازحسین وفاطمه،حیدر،حسن |
آیه آمد رِجْس شد زآنان برون |
اُسْوه اند آنان برای مومنون |
صبح زهرا با دو تن فرزندِ خویش |
درعقب میرفت،حیدرهم به پیش |
درمعیَّت بود حیدر با رسول |
وِفْدِ نَجْران دید آنها شدملول |
رهبر نجرانیان چون صحنه دید |
ناگهان از جای آن اَیْهَم پرید |
کرد استفهام او از مسلمین |
کیستند اینان به همراهِ امین؟ |
مسلمین گفتند از شأن و مقام |
اهل بیتِ احمدند اینان تمام |
دخترش زهرا برایش کوثراست |
بر تمامِ عالمین او افسر است |
آن علی باشد وَلی و جانشین |
بارها این گفته بر مردم امین |
آن دوکودکهم شبابِ جنَّتاند |
هادی اُمت،حُماتِ ملَّت اند |
چون شنید او آن مقام و منزلت |
کرد او با همرهانش مشورت |
گفت:اوحتماً رسولی ازخداست |
فعل او ازجاهل وباطلجداست |
معتقد باشد اگر نفرین کند |
خاکِ عالم بر سر بیدین کند |
وَرنَه این اطفال شاد و نازنین |
از چه با خود آورد اینک امین |
جِزْیِه را کرده قبول آن نَجْریان |
کرد زهرا شکر ایزد آن زمان |
1- هیات اعزامی
2- مباهله کن
3- عبا
از کتاب مثنوی ریحانة الرسول / محسن سید اسماعیلی
برای خرید کتاب مثنوی ریحانة الرسول کلیک کنید.
تنظیم: حاجی محمد علی
برای خرید کتب اسلامی کلیک کنید.
برای خرید کتب حکمت و عرفان کلیک کنید.
برای خرید از فروشگاه اینترنتی کلیک کنید.