تبیان، دستیار زندگی
به گفته علاّمه طباطبایى، از آیات مربوط استفاده مى‌شود كه آدم و حوّا شیطان را دیده و شناخته‌اند و مانعى ندارد كه شیطان وارد بهشت شده باشد؛ چرا كه در بهشتِ «جاوید» جایى براى شیطان نیست، نه بهشت «آدم»؛ ازاین‌رو همگى بعداً از آن اخراج شدند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیطان در بهشت!

شیطان در بهشت آدم

در آیات 36 بقره/2؛ 20 تا 22 و 27 اعراف/7 و 120 و 121 طه/20 آمده است كه آدم و حوّا با وسوسه، فریب و گمراه‌سازى ابلیس، از درخت ممنوع خوردند یا چشیدند و بى‌درنگ لباس هایشان فروریخت و در نتیجه، شرم‌گاهشان آشكار و از بهشت اخراج شدند. از تعبیرهاى «فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّـیطـنُ» (اعراف/7، 20)، «فَدلَّـهُما بِغُرور» (اعراف/7، 22)، «فَأزَلَّهُما الشَّیطـنُ» (بقره/2، 36) برمى‌آید كه ابتدا وسوسه* شیطان، بعد فریب خوردن آدم و حوّا، و‌در پى آن، لغزش و اخراج آن دو از بهشت صورت گرفته است. مفسّران در چگونگى دسترس ابلیس به آدم و حوّا ـ با این كه ابلیس از بهشت رانده شده بود ـ وجوهى گفته‌اند؛ مانند: ابلیس به آسمان نزدیك مى‌شد و با آدم سخن مى‌گفت. ابلیس به درِ بهشت نزدیك شده، آدم را صدا مى‌زد و از آن‌جا با او سخن مى‌گفت. ابلیس از زمین به آدم پیام مى‌فرستاد و با او سخن مى‌گفت و...‌.[1]

از ظاهر این توجیه‌ها برمى‌آید كه بهشتِ آدم را بهشت موعود دانسته‌اند كه ابلیس نمى‌تواند وارد آن شود؛ در حالى‌كه ظاهر آیات قرآن با این سخن سازگار نیست و دلیل محكمى براى پذیرش آن وجود ندارد.

به گفته علاّمه طباطبایى، از آیات مربوط استفاده مى‌شود كه آدم و حوّا شیطان را دیده و شناخته‌اند و مانعى ندارد كه شیطان وارد بهشت شده باشد؛ چرا كه در بهشتِ «جاوید» جایى براى شیطان نیست، نه بهشت «آدم»؛ ازاین‌رو همگى بعداً از آن اخراج شدند.[2]

در آیه 20 اعراف/7 درباره اثر وسوسه شیطان آمده است كه شیطان* آن دو را فریفت تا شرم‌گاهشان آشكار شود: «فَوَسوَسَ لَهُما الشَّیطـنُ لِیُبدِىَ لَهُما ماوُرِىَ عَنهُما مِن سَوءَتهِما» . درباره «لام» «لیبدى» دو قول وجود دارد: نخست این‌كه براى عاقبت باشد؛ یعنى وسوسه شیطان به پدیدار شدن شرم‌گاهشان انجامید و شیطان، در ابتدا از این سرانجام آگاه نبود.[3] دیگر این كه لامِ غرض باشد؛ به این شكل كه گفته شود: پدیدار گشتن شرم‌گاه، كنایه از سقوط حرمت و زوالِ مقام است؛ بنابراین، قصد شیطان از وسوسه آن دو، زوال حرمت و از میان بردن مقام آنان بوده است یا بگوییم: شیطان در لوح محفوظ دیده یا از برخى فرشتگان شنیده بود كه اگر آدم از آن درخت* بخورد، شرم‌گاهش پدیدار مى‌شود و این، نهایت زیان و سقوط را مى‌رساند؛ لذابراى حصول این غرض، وسوسه كرد.[4]

ابلیس براى نفوذ بیش‌تر در آدم و حوا، خود را خیرخواه و دل‌سوز نمایاند و به آنان وعده داد كه با خوردن از درخت ممنوع، مانند فرشتگان، جاودانه در بهشت زندگى خواهند كرد:[5]«قالَ ما نَهـكُما رَبُّكُما عَن هذهِ الشَّجَرةِ إلاَّ أَن تَكونَا مَلكَینِ أَو تَكونا مِن‌الخلدینَ * وَ قاسَمهُما إِنِّى لَكُما لَمِنَ النَّـصِحینَ.» (اعراف/ 7، 20 و 21) از آن‌جا كه آدم و حوا ابلیس را چندان نمى‌شناختند، تحت تأثیر سوگندهاى دروغ او، فریب خوردند.[6] ابلیس در سوگند* خویش به گونه‌اى عمل كرد كه آدم(علیه السلام)احتمال نمى‌داد او در كار خود دروغ‌گو باشد.[7] طبرسى مى‌گوید: او هنگام وسوسه، امورِ مربوط به قیامت را سبك و بى‌قدر مى‌نمایانْد و چنین وانمود كرد كه در آن‌جا محاسبه‌اى نخواهد بود؛ امّا امور دنیایى را بزرگ و زیبا جلوه داد.[8]

__________________

[1] التبیان، ج1، ص‌162؛ مجمع البیان، ج‌1، ص‌197؛ التفسیر الكبیر، ج‌3، ص‌15.

[2] المیزان، ج‌1، ص‌131.

[3] كشف‌الاسرار، ج‌3، ص‌577‌؛ التفسیر الكبیر، ج‌14، ص‌46.

[4] التفسیر الكبیر، ج‌14، ص‌46.

[5] كشف‌الاسرار، ج‌3، ص‌578‌؛ مجمع‌البیان، ج‌4، ص‌627‌.

[6] التفسیر الكبیر، ج‌14، ص‌46.

[7] المیزان، ج 8، ص 61؛ الفرقان، ج 8 و 9 ، ص 62.

[8] مجمع‌البیان، ج‌4، ص‌623‌.

الف.شکوری/گروه دین و اندیشه تبیان

تنظیم:س.آقازاده