تبیان، دستیار زندگی
«ساعت‌ها همه خوابند» برنده اول جشنواره ادبی یوسف :مجموعه داستانی است كه اولین تجربه «حسین علی جعفری» در زمینه داستان كوتاه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساعت‌ها همه خوابند

کتاب

زشت و زیبا از جنگ

«ساعت‌ها همه خوابند» مجموعه داستانی است كه اولین تجربه «حسین علی جعفری» در زمینه داستان كوتاه است.داستان «ساعت‌ها همه خوابند» از این مجموعه كه روایت زندگی چند روز یك رزمنده در روزهای ابتدایی جنگ در خرمشهر و ماجرای تهیه كردن آب برای رزمندگان توسط اوست و در دومین جشنواره ادبی یوسف در سال 1386 حائز رتبه نخست كشوری نیز شده است خود به خوبی گویای تمام ذهن و زبان نویسنده از آن چیزی است كه در افق دیدش سعی در انتقال و زنده كردن مجدد آن در ذهن خوانندگان دارد. این كتاب را به تازگی انتشارات سوره مهر با شمارگان 2500 نسخه منتشر كرده است.

كتابی كم‌حجم با 16 داستان كوتاه. جعفری را به قضاوت این مجموعه داستان می‌توان نویسنده‌ای بی‌تكلف نامید. مولفی كه آنچه دیده، خوب پرورانده و به داستان تبدیل كرده است.

«ساعت‌ها همه خوابند» مجموعه داستان‌های كوتاهی است با موضوع مقاومت و ایستادگی در دفاع مقدس و اگر نمی‌گوییم با موضوع جنگ، بی‌دلیل نیست چرا كه این كتاب اساسا نگاهی جنگ‌طلبانه به دفاع مقدس ندارد.

آدم‌های این قصه‌ها از دل زیبایی‌های شكفته در طول سال‌ها پایداری متولد می‌شوند، رشد می‌كنند، حرف می‌زنند و حتی عاشق می‌شوند و در این جریان نو شدن و خودسازی است كه زشتی‌های جنگ و زیبایی‌های مقاومت به مخاطب نشان داده می‌شود.

آدم‌های این قصه‌ها از دل زیبایی‌های شكفته در طول سال‌ها پایداری متولد می‌شوند، رشد می‌كنند، حرف می‌زنند و حتی عاشق می‌شوند و در این جریان نو شدن و خودسازی است كه زشتی‌های جنگ و زیبایی‌های مقاومت به مخاطب نشان داده می‌شود.

«سنگ‌های مزار از تمیزی برق می‌زد، انگاری كه چند ساعت پیش شسته شده بودند. یك پارچ قرمز پر آب روی قبر وسطی بود. پارچ را برداشتم كه روی سرت خالی كنم. هشتمین جایی بود كه مادر آرام ایستاده بود و من هم نگران و پارچ به دست و مثل یك سرباز گوش به فرمان كه مادر گفت: «یوسف من كدومه؟» دسته پارچ را محكم چسبیدم. جوان گفت: «نمی‌دونم كدومه» به مادر نگاه كردم. نزدیك بود پارچ آب از دستم بیفتد كه دسته‌اش را محكم چسبیدم. مادر همان جور ایستاده بود جوان گفت: «یكی از ایناست» ماندم كه آب را روی سر كدامشان خالی كنم. دلم می‌خواست مثل بچگی‌هامان ده، بیست، سی، چهل كنم كه اگر تنها بودم شاید این كار را می‌كردم. دل به دریا زدم و آب را روی اولین قبر خالی كردم. مسعود چهار بار دیگر پارچ را پر آب كرد و داد دستم و من هم ریختم روی تك‌تك قبرها. مادر نشست و سرش را گذاشت روی سنگ خیس وسطی و دست‌هاش را دراز كرد روی چهارسنگ خیس دیگر و وقتی مطمئن شد كه هر پنج پسرش را بغل كرده، گفت: «یوسف‌های من».

ظهور شخصیت‌ها در برابر چشمان خوانندگان داستان‌های این مجموعه با وجود اینكه طبق روال داستان‌نویسی دست‌پرورده تخیل و ذهن نویسنده است اما در كل، حال و هوایی واقعی دارند. شخصیت‌های داستان‌ها هر یك به نوعی با دفاع مقدس و مسائل و حواشی پیرامون آن در ارتباط هستند و بسیاری از صفات و ویژگی‌های انسانی را در اثر این ارتباط است كه برای خواننده معنی می‌كنند. نگاه آن‌ها و نگاه داستان، نگاه سیاه و سفید و نگاهی كه جنگ را تقدس كند، نیست بلكه بیان روان داستانی نویسنده تنها كوشش می‌كند بدون ظاهرسازی و ایجاد فضایی خیالی از دفاع مقدس، گوشه‌هایی از معنویت موجود در زندگی انسان‌های حاضر در داستان را در زندگی روزمره و زندگی درون جبهه‌های نبرد نشان دهد كه تجربه‌ای موفق از سوی نویسنده بوده است.

گفت: «شرط‌ها را قبول می‌كنین؟» دوست داشتم بدانم كه چرا قبول كرده. واقعا نمی‌دانست چه سرنوشتی در انتظارش است؟ گفتم: «چرا قبول كردین كه با من...» مكث كرد و گفت: «بین من و خدا بمونه بهتره.»

گفتم «شرط‌ها؟» دختر كه نگاهش به گل‌های قالی بود، گفت: «یك پسر می‌خواهم.» و دست كشید روی گل قالی كه سرخ بود و گفت: «كه مثل خودتون بش.» گفت: «حتما از خدا این رو می‌خواهم. تا او چی بخواد.» دختر گفت: «باید قول بدین شفاعتم كنین.» گفت: «قبول.»

«ساعت‌ها همه خوابند» 16 داستان ساده است و تكنیك نویسنده در داستان‌نویسی به گونه‌ای به كار رفته كه هیچ‌گاه ذهن و خیال خواننده را از متن و درون داستان متوجه حاشیه‌ای جز روایت او نمی‌كند.

«ساعت‌ها همه خوابند» 16 داستان ساده است و تكنیك نویسنده در داستان‌نویسی به گونه‌ای به كار رفته كه هیچ‌گاه ذهن و خیال خواننده را از متن و درون داستان متوجه حاشیه‌ای جز روایت او نمی‌كند.

تنظیم برای تبیان : نرگس امیرسرداری