«در چشم باد» ماندگار است

كارگردان سریال «در چشم باد» گفت: حداقل بودجه این سریال برای كارهایی كه انجام گرفت، باید 50 میلیارد تومان باشد، ولی ما در این 6 سال و تا پایان كار حدود 12 میلیارد تومان خرج كردیم كه بسیار اندك است. این معجزه فقط در ایران میتواند اتفاق بیفتد.
به گزارش جام جم ، مسعود جعفری جوزانی در نشستی كه با دیگر عوامل سریال در چشم باد در ایسنا برگزار شده بود، با اعلام این مطلب افزود: هدف ما در این سریال زنده كردن و به نمایش گذاشتن شیوه زندگی مردم در بستر تاریخ بود. از ارتباطات اعضای خانواده باهم گرفته تا سنت دور سفره نشستن آنها.
جوزانی به این پرسش كه آیا به تشابه ظاهری شخصیتها با نمونههای واقعی و تاریخی آنها تاكید داشته است، پاسخ منفی داد و گفت: زیاد به این مساله اهمیت نمیدادیم. آنچه اهمیت دارد، حس بازیگر است. اگر رضاشاه آن حس لازم را به مخاطب القا نكند، رضاشاه نمیشود. حتی اگر از نظر ظاهری كاملا شبیه او باشد.
وی افزود: من این را قبول ندارم كه شكل ظاهری آدم تاریخی را باید بازسازی كرد، ضمن این كه به سریال كمكی نمیكند. گریم سنگین نمیگذارد بازیگر بازیاش را ارائه كند. بازیگر باید میمیك صورت و حسش دیده شود.
جوزانی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره فشار شبكه برای تندتر كردن ریتم سریال گفت: اصلا شبكه به ما فشار نیاورد كه ریتم كند یا تند باشد.
كارگردان سریال در چشم باد در ادامه افزود: این فیلمنامه در ابتدا به صورت فلاشبك نوشته شده بود. تلویزیون به من پیشنهاد كرد قصه را خطی پخش كنیم. ما هم دیدیم كه میتوان این كار را كرد.
لاله اسكندری بازیگر این سریال هم درباره همكاری با سریال در چشم باد گفت: برایم بسیار جذاب بود كه تاریخ 60 ساله ایران در سه مقطع زمانی در سریالی روایت میشود؛ در حقیقت «در چشم باد» برای من آلبومی بود كه من هم عكسی از آن بودم.
این بازیگر با بیان این كه من در سریال در چشم باد در دو مقطع سنی بازی داشتم و از این جهت كه تا به حال نقش پیری را تجربه نكرده بودم برایم جذابیت داشت، گفت: تولید این سریال از سال 82 شروع شد و همكاری من با این پروژه از فاز دوم آغاز شد؛ در حقیقت من از سال 84 به این مجموعه پیوستم. وقتی فیلمنامه را گرفتم دو روز نشستم و 36 قسمت را یكجا خواندم؛ فیلمنامه به حدی پركشش بود كه نقشم در سریال در چشم باد را پذیرفتم.

وی از سریال «در چشم باد» به عنوان مجموعهای پربازیگر یاد كرد و افزود: بسیاری از بازیگرانی كه در این سریال نقش كوچك داشتند، در سریالهای دیگر نقشهای اصلی را به دوش میگرفتند.
سحر جعفری جوزانی، دیگر بازیگر این سریال هم گفت: كاری كه ساخته شده، ماندگار است. مهم این است كه 20 سال بعد مخاطب میتواند این سریال را ببیند و بداند چه بر سر كشورش آمده است. كارهای روتین 20 سال بعد دیگر تماشاگر ندارند، یك بار مصرفاند ولی «در چشم باد» ماندگار است. برخی كارها چنین ویژگی دارند و این مهمتر است.
سحر جعفریجوزانی درباره لزوم ساخت سریالی درباره تاریخ ایران كه بتواند بخوبی با مخاطب ارتباط برقرار كند، گفت: این صحبتها را به این دلیل كه پدرم كارگردان «در چشم باد» بوده است، نمیگویم. مسلما تلویزیون رسانهای است كه باید همه نوع برنامه در آن پخش شود؛ شاید بیننده حوصله نداشته باشد هر روز كار سنگین ببیند.
سعید نیكپور هم گفت: برای من به عنوان بازیگر وقتی فیلمنامه «در چشم باد» را خواندم قصه امیركبیر تجدید شد. از زمانی كه پخش سریال «در چشم باد» شروع شد، شرایط به گونهای شده كه برای من كار بیشتر است و من دائم میتوانم كار كنم. فكر میكنم دلیلش فقط پخش «در چشم باد» است.
بازیگر سریال در چشم باد افزود: وقتی قسمت چهارم و پنجم پخش شد، تماسهایی از 2 تهیهكننده حرفهای داشتم كه به من گفتند تمام عوامل این كار عاشق و از خود گذشته بودهاند. آنها میپرسیدند چگونه این كار را كردهاید؟! چگونه این صحنهها را گرفتید؟!
مجید میرفخرایی هم درباره ایرانی بودن طراحی صحنه و لباس سریال «در چشم باد» گفت: حساسیتهایی در سناریو بود كه همه چیز ایرانی و درست باشد و این مساله كار را مشكل میكرد. وقتی سناریو را خواندم، یاد مرحوم حاتمی و اصالت كارش افتادم. احساس كردم جای مانور بسیار دارم و وقتی فیلمنامه را شروع كردم، آن را كنار نگذاشتم تا تمام شود.
طراح صحنه و لباس در چشم باد با یادآوری این كه 3 فضاسازی متفاوت در دورههای مختلف این سریال وجود داشت، گفت: سال 1299 تا جنگ جهانی دوم و زمان حال و قسمت آمریكا، فضاسازی مختلف را میطلبید؛ برایمان بسیار دشوار بود كه این تعداد هواپیما را به پادگان قلعهمرغی بیاوریم و در حقیقت از توان ما خارج بود؛ اما آقای جوزانی میگفت «من این صحنه را میخواهم» و تا انجامش كوتاه نمیآمد.
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی