زندگی با اسانس هدف!!
مقدمه :

همه ما در زندگی دوست داریم طعم آن را با اهداف خوب و متعالی بچشیم اما متاسفانه گاه حقوق بشر بگونه ای تفسی می شود که انسان را بی هدف و کاملاً بدون رسالت همچون حیوانی قرار می دهد.روز جهانی حقوق بشر که با 19 آذر ماه سال کنونی، مصادف گردیده است و زمینه پرداختن به موضوع حقوق بشر را در گسترههای مختلف علمی و فرهنگی فراهم گردانید.، حقیقتاً از چنان تنوع و گونهگونی بهره مند است که پرداختن به هر یک از آن موضوعات اگر چه همگی تحت عنوان به ظاهر جذاب حقوق بشر قرارمیگیرد لکن نمیتوان بدون اولویت نبوی و ترتیب منطقی به این موضوعات پرداخت و هر فرهیخته و اهل توجهّی ارزش این اولویت بندی بحث از مباحث زیر بنایی را در مقایسهی با مباحث روبنایی در مییابد؛ به عبارت دیگر شاخههای متعدد حقوق بشر مانع از آن نیست که پژوهشگران با ذکاوت و هوشیار در پرداختن به مباحث اصلی قبل از مطالعات متفرع به آن پیش گیرند؛
آیا حقوق بشری که برای انسان ذیشعورو آرمان مقرر میشود با حقوق بشری که برای موجودی که فاقد هدف و رسالت وضع میشود یکسان است؟!
بر این پایه به نظر میرسد برای تبیین هر یک از گسترههای متفرع به حقوق بشر بیش و پیش از هر چیز و هر مقوله باید محور اصلی این حقوق که بشر است به دقت و شفافیت و کارشناسانه و حتی با مقایسه سایر مقولات تبیین گردد؛ به عبارت روشنتر سوالات ذیل درباره بشر باید قبل از حکم دادن به وجود یا عدم هر یک از حقوق وی پاسخ داده شود؛ چرا که تا موضوع روشن نشود، احکام آن موضوع مناسب و شایسته نخواهد بود؛ سوالاتی مهمی همچون:
- حقوق بشر برای موجودی دوپاست که فاقد رسالت است؟! یا برای موجودی با رسالت و هدف؟
- اگر موضوع حقوق بشر و البته فاقد رسالت بشمار آوریم چه آثاری دارد؟
- آیا حقوق بشری که برای انسان ذیشعورو آرمان مقرر میشود با حقوق بشری که برای موجودی که فاقد هدف و رسالت وضع میشود یکسان است؟!

- موضوع حقوق بشری را که بشر با رسالت انسانی قرار میدهیم چطور میتوان اثبات کرد؟!
- آیا میتوان بشر را و رسالت داشتن وی را از ابتدای تاریخ قابل بررسی انسان اثبات کرد؟ یا در هالهای از ابهام و تردید خواهد بود؟
- آیا علامت و آثاری از اینکه بشر موضوع حقوق بشر دارای رسالتی بوده ، قابل دسترسی و با زکاوی میباشد؟
بشر موضوع حقوق بشر رسالت مدار است؟!
نظریات متعددی پیرامون رسالت داشتن یا نداشتن بشر موضوع حقوق بشر وجود دارد که ما در این مقاله ضمن ارایه ادله متقن و عقلانی در پی اثبات نظریه برگزیده هستیم؛ البته نظرات دیگر نیز قابل بررسی که طی مقالات آتی دیگری تقدیم میگردد؛
عباراتی همچون:
«انسان تنها حکم وزیر شکم و باز کردن موقعیت برای زندگی بیهدف نیست»
« ما انسانها، که جزئی از عالم هستی هستیم، بایستی تکلیف خود را با این کل مجموعی روشن کنیم».
نشاندهنده ویژگی آرمان مدار و رسالت محور بودن انسان است و بیانگر این است که حقوق بشر برای چه موجودی باید وضع شود و خصوصیات موضوع حقوق بشر چگونه ویژگیهایی را مد نظر قرار دهد؛
«انسان تنها حکم وزیر شکم و باز کردن موقعیت برای زندگی بیهدف نیست»
دلایل رسالت مدار بودن بشر موضوع حقوق بشر
در گذرگاه تاریخ بالاترین محرک و انگیزه بخشترین مساله برای انسان درک این است که رسالتی و هدفی برای بشر به عنوان موضوع اصلی و قلب مباحث حقوق بشر، وجود دارد و بر اساس نحوه تحلیل ما از این ویژگی بشر یعنی هدفدار بودن و دارای رسالت بودن انسان، حقوق وی طبیعتاً شکل میگیرد و منطقی جلوه مینماید.
دلیل اول «رسالت مدار بودن» بشرموضوع حقوق بشر
بشر، انسان، آدمی و هر آنچه از واژگان دیگر که مترادف چنین واژهای تلقی شوند به عنوان محور وضع حقوق بشر قطعاً دارای رسالت و آرمان بوده است؛ آرمانی که باید در وضع هر حقی برای او که آرمان مدار بودن که جلوهای از رسالت مدار بودن وی تلقی میشود، مدنظر قرار گیرد، اولین دلیل آن وجود آثار و علایم مختلف و گونهگون در نوشتههای باقی مانده از تاریخ بشر است.

علامه جعفری این دلیل را اینگونه تقریر و بیان نمودهاند:
آثار و علامتهای گوناگون و نوشتههای صریح و قاطعانه فراوانی که نشان میدهد نوع بشر از آغاز زندگی رسمی قابل بررسیاش تا به امروز، عقاید و اعمال و اندیشهها و آرزوهای روشنی را درباره آرمانهایی که بایستی آنها را به دست بیاورد، دارا بوده است. این فعالیتهای عقیدتی، فکری و عملی، به عنوان یک بعد اساسی در مقابل بعد طبیعی محض انسان که کوششهای متنوع درباره به دست آوردن و تنظیم زندگی معمولی است بشمار میرود، هر مورخ و انسانشناسی که انسان را بدون در نظر گرفتن بعد آرمانی میشناسد، مانند آن است که انسان را بدون بعد دوم شناخته است» (ص 4 و 5 انسان و رسالت انسانی، گردآوری تنظیم و تلخیص محمدرضا جوادی).
و در یک عبارت ساده بنابراین دلیل هر چیزی که بدون در نظر گرفتن بعد آرمانی انسان باشد، در واقع ظاهراً حقوق بشر است اما حقیقتاً ممکن است جزء حقوق حیوان باشد یا اساساً مخالف حقوق بشر تلقی شود و نه جز آن!!!
دلیل دوم «آرمان مدار بودن» آدمی (محور حقوق بشر)
اگر نگاهی هر چند سریع و مختصر به قدیمیترین اساطیر ملل جهان بیندازیم ویژگی رسالت مدار بودن وی به سادگی اثبات میشود و نشان میدهد حقوق بشر چطور و چه اندازه باید در وضع و تبیین حقوق بشر به این ویژگی انسان عنایت داشته باشد؛
در واقع با نگاهی عمیق و اغماض از جنبههای ظاهری افسانهها و ابعاد لالایی گونه آنها و جنبههای تفریحی و سرگرمی مدارشان، رگههای اولی آرمان طلبی و رسالت مدار بودن انسان به طور قطعی دیده میشود.
هر مورخ و انسانشناسی که انسان را بدون در نظر گرفتن بعد آرمانی میشناسد، مانند آن است که انسان را بدون بعد دوم شناخته است
هر مورخ و انسانشناسی که انسان را بدون در نظر گرفتن بعد آرمانی میشناسد، مانند آن است که انسان را بدون بعد دوم شناخته است»
به عبارت سادهتر عبارات ذیل که نشانده ویژگی آرمان مدار و رسالت محور بودن انسان است، بیانگر این است که حقوق بشر برای چه موجودی باید وضع شود و خصوصیات موضوع حقوق بشر چگونه ویژگیهایی را مد نظر قرار دهد؛
جملاتی همچون:
«انسان تنها حکم وزیر شکم و باز کردن موقعیت برای زندگی بیهدف نیست»
« ما انسانها، که جزئی از عالم هستی هستیم، بایستی تکلیف خود را با این کل مجموعی روشن کنیم».
نتیجهگیری؛
ویژگی رسالت مدار بودن انسان برای وی چنان اهمیت دارد که برای ترسیم و وضع هر حق و تکلیفی برای او به عنوان بشر بودن و تحت عنوان حقوق بشر باید مورد لحاظ قرار گیرد؛ این ویژگی به هر شکلی و دلیلی (به تفصیل ارایه شده در مقاله) اثبات شود، حقوقی را برای او ثابت میکند که در غیر اینصورت چه بسا خلاف حقوق بشر تلقی شود، به عنوان مثال حق حرکت و تلاش و کوشش در راه هدف تا حد فدا کردن جان خود و دیگران که متعرض و مانع رسیدن به رسالت انسانی میباشند تنها با در نظر گرفتن این ویژگی مقدور میشود؛
رضا زهروی / دانشجوی دکتری دانشگاه تهران
گروه جامعه و سیاست
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور