تبیان، دستیار زندگی
گفته شد که جهنم هفت دروازه دارد که پیروان شیطان گروه گروه هر یک از یک دروازه معین عبور خواهند کرد و وارد جهنم خواهند شد. این تقسیم بندى از آن جهت است که پیروان شیطان در شقاوت و گمراهى همگى در یک رتبه نیستند بلکه شقاوت آنان متفاوت است و هر کدام از دروازه ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درها و درکات دوزخ

(4)

جهنم

گفته شد که جهنم هفت دروازه دارد که پیروان شیطان گروه گروه هر یک از یک دروازه معین عبور خواهند کرد و وارد جهنم خواهند شد. این تقسیم بندى از آن جهت است که پیروان شیطان در شقاوت و گمراهى همگى در یک رتبه نیستند بلکه شقاوت آنان متفاوت است و هر کدام از دروازه اى که اختصاص به آن مرتبه از گمراهى دارد وارد خواهند شد: " و قطعا جهنم وعده گاه همه آنهاست.* آن را هفت در است و براى هر درى، گروه معینى از آن [گمراه ] ها تقسیم شده اند؛ و إن جهنم لموعدهم أجمعین * لها سبعة أبواب لکل باب منهم جزء مقسوم" سوره ى حجر آیه ى 43 – 44

نیز گفته شده که منظور از هفت دروازه جهنم هفت طبقه آن است به نام هاى جحیم، نطى، سقر، حطمه، هاویه، سعیر و جهنم. و این افراد هر کدام به تناسب میزان کفر و گناه در طبقه خاصى جاى خواهند گرفت، ولى به نظر مى رسد که هر چند که جهنم هفت طبقه دارد ولى هر طبقه اى از آن دروازه خاصى دارد که از آن جا وارد آن طبقه مى شوند، چون در آیه دیگرى از گشوده شدن ابواب جهنم به روى کافران سخن به میان آمده است که نشان مى دهد منظور از آن، درهاى جهنم است و نه طبقه هاى آن:" و سیق الذین کفروا إلى جهنم زمرا حتى إذا جاؤها فتحت أبوابها سوره ی زمر، آیه ی71.

ابن ابى حاتم و بیهقى- در کتاب البعث- از چند طریق از على (ع) روایت کرده که گفت:جهنم هفت در دارد، بعضى فوق بعضى دیگر قرار دارد وقتى اولى پر شد دومى را پر مى کنند، آن گاه سومى را تا همه اش پر شود.

و کافران گروه گروه به سوى جهنم سوق داده مى شوند و چون به سوى آن مى آیند درهاى آن باز مى شود.همان گونه که جهنم دروازه ها و طبقه هاى مختلف دارد، بهشت نیز چنین است و مؤمنان گروه گروه مى شوند و هر گروهى از دروازه خاصى وارد بهشت مى شوند. گفته شده شاید مراد از «هفت باب» در این آیه معاصى اجزاى سبعه است که عین و اذن و لسان و بطن و فرج باشد، زیرا که معاصى این اعضاء حقیقت ابواب جهنم است، چه معاصى هر عضوى ازین اعضاء موجب تمکن یک خلق از اخلاق ردیئه است در نفس، و آن خلق مناسب ابدان انواع حیوانات است. و مراد مصنف از «باب» نوع حیوان است یعنى: و هر باب از ابواب صیاصى حیوانات را یک مقدار از خلق معین است که نفس متصف به آن مقدار از آن خلق، به صیاصى آن نوع منجذب مى شود؛ و مثلا نفس بغایت حریص به بدن خوک انتقال مى کند و نفس ضعیف کم حرص به بدن مورچه مثلا انتقال مى کند، و على هذا القیاس اخلاق دیگر.

روایاتى در بیان مراد از درهاى جهنم

در تفسیر قمى در ذیل جمله" لها سبعة أبواب ..." از معصوم نقل کرده که فرمود: خداى تعالى در این جمله مى فرماید اهل هر مذهبى از درى وارد مى شوند، و براى بهشت هشت در است. و در الدر المنثور است که احمد- در کتاب الزهد- از خطاب بن عبد الله روایت کرده که گفت: على (ع) فرمود: هیچ مى دانید درهاى جهنم چگونه است؟ ما گفتیم لا بد مثل همین، درهاى دنیا است، فرمودند: نه و لیکن اینطور است. آن گاه دست خود روى دست گذاشت (که اشاره به طبقات آن است) و در همان کتاب است که ابن مبارک، هناد، ابن ابى شیبه، عبد بن حمید و احمد- در کتاب الزهد- و ابن ابى الدنیا- در کتاب صفة النار- و ابن جریر، ابن ابى حاتم و بیهقى- در کتاب البعث- از چند طریق از على (ع) روایت کرده که گفت:جهنم هفت در دارد، بعضى فوق بعضى دیگر قرار دارد وقتى اولى پر شد دومى را پر مى کنند، آن گاه سومى را تا همه اش پر شود. باز در همان کتاب آمده که ابن مردویه و خطیب در تاریخش از انس روایت کرده اند که گفت: رسول خدا (ص) در معناى آیه" لکل باب منهم جزء مقسوم" فرمود: جزئى از مردم که به خدا شرک ورزیدند، و جزئى دیگر که در او شک کردند، و جزئى که از او غفلت نمودند.

علامه ی طباطبایی ره می فرماید: این روایت اجزاى درهاى جهنم را مى شمارد، نه خود درها را. و از ظاهر سیاق بر مى آید که رسول خدا (ص) نمى خواهد اجزاء را منحصر در آن سه جزء کند. و در همان کتاب است که ابن مردویه از ابو ذر روایت کرده که گفت: رسول خدا (ص) فرمود: براى جهنم درى است که از آن داخل نمى شود مگر کسى که عهد مرا در باره اهل بیتم بشکند و خیانت نماید، و بعد از من خون آنان را بریزد. باز در همان کتاب است که احمد و ابن حبان و طبرى و ابن مردویه و بیهقى- در کتاب البعث- از عتبة بن عبد الله از رسول خدا (ص) روایت آورده اند که فرمود: براى بهشت هشت در و براى جهنم هفت در است، که بعضى افضل از بعض دیگر است. علامه طباطبایی ره: این روایات به طورى که ملاحظه مى فرمایید بیان گذشته ما را تایید مى کنند.

منبع: طهور


تنظیم برای تبیان: الف_شکوری