ملاك انتخاب همسر در قرآن

قرآن کریم، درباره لزوم رعایت شایستگى و اهمّیّت اوصاف همسرى كه انسان در ابتدا برمىگزیند یا اگر ازدواج با همسر نامناسبى صورت گرفته، باید این شایستگى را در او پدید آورد، مباحثى را مطرح كرده و درباره همسران نامناسب كه گاه در حدّ دشمن مىتوانند كانون خانواده را فاسد كنند، هشدار مىدهد: «یـایُّها الَّذین ءَامَنوا اِنَّ مِن اَزوجِكُم و اَولـدِكُم عَدُوّاً لَكُم فَاحذَروهُم...». (تغابن/64، 14)
تكیه قرآن در موارد متعدّد بر صلاحیّت و شایستگى همسر، مفهومى عام است و شامل جنبههاى گوناگون ظاهرى (جسمى) و معنوى (دینى و اخلاقى) مىتواند باشد; آیه90 انبیاء/21 كه گزارشى از اجابت دعاى زكریا* است، مىفرماید: «واَصلَحنا لَهُ زَوجَه». برخى این آیه را به اصلاح ظاهرى و جسمى معنا كرده و گفتهاند: همسر زكریا عقیم بود، خداوند نازایى او را از بین برد یا پیر و شكسته بود و خداوند او را جوان كرد و برخى، آیهرا به اصلاح اخلاقى معنا كرده و گفتهاند: خداوند، همسر زكریا را خوش اخلاق قرار داد.[1] آیه34 نساء/4، زنان صالح و درستكار را كسانى مىداند كه در برابر نظام خانواده خاضع هستند و نهتنها در حضور شوهر، بلكه در غیاب او مرتكب خیانت مالى و ناموسى نمىشوند و حقوق او را مراعات مىكنند[2]: «فالصّـلِحـتُ قـنِتـتٌ حـفِظـتٌ لِلغیبِ بِما حَفِظَ اللّهُ...». در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «تزوّجوا فى الحجر الصالح فاِنّ العِرق دسّاس» ;[3] با خانواده شایسته ازدواج كنید; زیرا خصایص والدین و اجداد، به نسل بعد سرایتمىكند.
در برخى آیات، سرانجام نیك آخرتى، براى همسر انسان، در گرو صلاحیّت آنان قرار داده شده است: «جَنّـتُ عَدن یَدخُلونَها ومَن صَلَحَ مِن ءابائِهِم واَزوجِهِم وذُرِّیّـتِهِم» (رعد/13، 23)، و این فرجام نیك در آیه8 غافر/40، در قالب دعاى فرشتگان حامل عرش الهى، براى همسران صالح نقل شده است: «رَبَّنا واَدخِلهُم جَنّـتِ عَدن الَّتى وعَدتَّهُم ومَن صَـلَحَ مِن ءابائِهِم واَزوجِهِم...» ، و در سوره فرقان/25، آیات 63 به بعد، پس از بیان ویژگىهاى عبادالرّحمن، دعاى آنان را نقل مىكند كه پروردگارا! همسران و فرزندان ما را مایه چشمروشنى ما قرار ده: «والَّذین یَقولُونَ رَبَّنا هَب لَنا مِن اَزوجِنا و ذُرِّیّـتِنا قُرَّةَ اَعیُن» (فرقان/25،74) یكى از دعاهاى مشهور مسلمانان هنگام حج این دعا است: «رَبَّنا ءَاتِنا فِىالدُّنیا حَسَنةً و فِىالأخِرةِ حَسنَة» (بقره/2،201) كه در حدیثى از پیامبر، اینگونه تفسیر شده است: كسى كه خدا به او قلبى شاكر و زبانى مشغول به ذكر حق و همسرى با ایمان كه او را در امور دنیا و آخرت یارى كند، ببخشد، نیكى دنیا و آخرت به او داده، و از عذاب آتش بازداشته شدهاست.[4]
قرآن در آیه32 نور/24، صلاحیّت و شایستگى بردگان را هنگام ازدواج، مورد توجّه اولیاى آنان قرار داده است: «...والصّــلِحینَ مِن عِبادِكُم واِمائِكُم...» گروهى صلاحیّت در آیه را به آمادگى براى ازدواج[5] و برخى آن را به صلاحیّت دینى، تفسیر كردهاند;[6] زیرا بسیارى از بردگان، در سطح پایینى از فرهنگ و اخلاق قرار داشتند; بهطورى كه هیچگونه مسؤولیّتى در زندگى مشترك احساس نمىكردند و همسر خود را به آسانى رها كرده، او را بلاتكلیف مىگذاشتند; بدین سبب دستور داده شده، هركدام صلاحیّت اخلاقى دارند، به ازدواج با او اقدامكنید[7]
در برخى آیات، صفاتى مشخّص، براى همسران شایسته ذكر شده است; ازجمله در آیه90 انبیاء/21 به سه ویژگى براى خانواده زكریا اشاره كرده است: در انجام كار خیر شتاب مىكردند و در همه حال، خدا را مىخواندند و همواره در برابر او خشوع داشتند: «...اِنَّهُم كانوا یُسـرِعونَ فِى الخَیرتِ و یَدعونَنا رَغَبًا و رَهَبًا و كانوا لَنا خـشِعین». در آیه5 تحریم/66 خداوند، 6 صفت را براى همسران شایسته برشمرده كه الگوى خوبى براى همه مسلمانان، هنگام انتخاب همسر است:
1. «اسلام»;
2. «ایمان» یعنى اعتقادى كه در اعماق قلب انسان نفوذ كند;
3. «قنوت»، یعنى اطاعت در برابر خدا یا شوهر،[8] همراه با خضوع;
4.«توبه»، یعنى استغفار و عدم اصرار بر گناه;
5.«عبادت خداوند»، عبادتى كه روح و جان او را پاك و پاكیزه كند; 6. «اهل گناه نبودن».
بسیارى، «سـئِحـت» را به روزهدار بودن تفسیر كردهاند;[8] ولى راغب گوید: مقصود، روزهاى است كه نگهدارنده اعضاى بدن از ارتكاب گناه باشد.[9] برخى نیز آن را اشاره به زنان مهاجر دانستهاند[10]: «عَسى رَبُّهُ اِن طَـلَّقَكُنَّ اَن یُبدِلَهُ اَزوجـًا خَیرًا مِنكُنَّ مُسلِمـت مُؤمِنـت قـنِتـت تـئِبـت عـبِدت سـئِحـت...».
___________________
[1]. مجمع البیان، ج7، ص97.
[2]. نمونه، ج3، ص371.
[3]. مكارمالاخلاق، ص197; كنزالعمال، ج16، ص296; جامعالصغیر، ج1، ص505.
[4]. مجمعالبیان، ج1، ص297.
[5]. المیزان، ج15، ص113; التفسیر الكبیر، ج12، ص214.
[6]. التحریر والتنویر، ج18، ص216.
[7]. نمونه، ج14، ص467.
[8]. جامعالبیان، مج14، ج28، ص210; مجمع البیان، ج10، ص475.
[9]. جامعالبیان، مج14، ج28، ص210; كنزالدقائق، ج13، ص334.
[10]. مفردات، ص431، «ساح».
[23]. مجمعالبیان، ج10، ص475; كنزالدقائق، ج13، ص334.
تنظیم برای تبیان: الف_شکوری