تبیان، دستیار زندگی
عرس از كلمة عروس مشتق شده است و عروسی كلمة تركی است كه به محفل جشن وشادی اطلاق می گردد. واین محفل را از آن جهت عرس نامیده اند كه عارف به اصل خود می پیوندد و پیوستن عارف به اصل خود یك عمل خوشایند است. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وقتی بمیری برایت عروسی می گیرم!

عرس بیدل  وبیدلخوانی در افغانستان

وقتی بمیری برایت عروسی می گیرم!

عرس بیدل همه ساله در افغانستان برگزار می گردد. به همین بهانه لازم دیدم تا در این مورد نوشته ای را به شما پیشكش نمایم.

عرس چیست؟

عرس از كلمة عروس مشتق شده است و عروسی كلمة تركی است كه  به محفل جشن وشادی اطلاق می گردد. واین محفل را از آن جهت عرس نامیده اند كه عارف به اصل خود می پیوندد و پیوستن عارف به اصل خود یك عمل خوشایند است. كلمة عرس در زمان های متأخر میان اهل متصوفه رایج گردیده است. در هندوستان عرس  به محافلی اطلاق می گردید كه به خاطر تجلیل از بزرگان عرفان وتصوف دایر می گردید. وقتی یكی از شخصیت های بزرگ عرفان وتصوف به سرای باقی می شتافت، سالگرد آن را برگزار می نمودند و نی نوازان وقوالی خوانان به ساز وسرود می پرداختند. به همین ترتیب این محافل عرس تا سال ها ادامه داشت.

تاریخچة عرس بیدل

به گفتة عبدالعزیز مهجور اولین بار  عرس بیدل یك سال پس از وفات وی توسط محمد سعید در مرقد شریفش در "گذر پتندوی" دهلی كهنه برگزار گردید. پس از آن تا مدت سی سال این رسم در آن جا ادامه داشت. بعداز آن، بیدل به فراموشی سپرده شد وهیچ یادی از وی نگردید تا این كه تیمور شاه درانی فرزند احمدشاه درانی در افغانستان به قدرت رسید. وی بااین كه شخص عیاشی بوداما علم وادب را بسیار دوست می داشت لذا هنگامی كه به هند رفت دستور داد تا آثار خطی بیدل جمع آوری گردد. این بود كه آثار خطی بیدل در لاهور جمع آوری گردید و سپس به افغانستان آمد. بعد از آمدن آثار بیدل،150 سال قبل در قندهار ادبستانی تشكیل گردید كه میرزا محمد، غلام محمد طرزی، عندلیب، میر افغان هوتك شامل آن بودند. این گروه به پیروی از سبك بیدل به سرایش شعر پرداختند. به این ترتیب علاقه مندان شعر بیدل بیش ترگردیدو پیروان بیدل در سایر ولایت ها نیز گسترش یافت:

در كابل اولین بار شایق افندی با دایر نمودن عرس بیدل این مهم را احیا نمود وحقله ای را شكل داد كه صدیق حیا، قاری عبدالله، مرحوم بیتاب، شایق جمال، مولانا خسته كه مجموعاً 12 نفر می گردیدند عضو آن بودند. بعد از آن محمد عبدالحمید اسیر معروف به قندی آغا در سال 1325 محافل بیدلخوانی را در كابل آغاز نمود. همچنان عبدالعزیز لنگر زمین نیز از جمله كسانی بود كه سرسلسله حلقة بیدلخوانی را به دوش داشت. با واردشدن استاد سرآهنگ به حلقة بیدل، نام وشعر بیدل شهرت زیادی كسب كرد و تا دور ترین نقاط كشور رسید.

در هرات مولوی محمد صدیق، در بدخشان مولوی سلیم راغی، در اندخوی مولوی محمد امین قربت هرساله عرس حضرت بیدل را برگزار می كردند و با دایر نمودن مجالس بیدلخوانی، ادب بیدلی را شكوه و رونق بخشیدند.

با وقوع تحولات در افغانستان برگزاری عرس در كشور، رنگ باخت وتنها دركابل باقی ماند. این سنت تاكنون از سوی عبدالعزیز مهجور فرزند قندی آغا برگزار می گردد و در آن مقالات مختلف در مورد بیدل و آثار وی خوانده می شود. شعرا شعر های شان را در مورد بیدل قرائت می كنند. قوالی خوانان به خواندن قوالی می پردازند.

بعد از آمدن آثار بیدل در افغانستان اولین بار ادبستانی در قندهار ایجاد گردید كه شاعران چندی در آن شركت می جستند از جملهمیرزا محمد، غلام محمد خان طرزی، میر هوتك افغان و... این گروه از شاعران با پیروی از سبك بیدل شعرهای نابی را سروده اند كه تاكنون در آسمان شعر ما می درخشد.

بیدلخوانی در افغانستان

جدا از مسایل عرس بیدل، بیدلخوانی نیز یكی دیگر از محافلی است كه در بسیاری از نقاط كشور دایر می گردید وتاكنون هم كم وبیش جریان دارد. در گذشته اشعار بیدل درمكتب خانه ها توسط ملاامامان تدریس می گردید. هر شاگرد پس از فراگیری خط، به آموختن بیدل می پرداخت. بدخشان یكی از مناطقی است كه بیدلخوانی در آن رواج چشمگیر داشت و بیدل در مناطقی چون روستاق، چاهآب، ماوراءكوكچه و فرخار جزو كتب اصلی معتبر بعد از قرآن شریف به شمار می رفت ومورد تعلیم و آموزش قرار می گرفت. هنوز هم در این محلات  وجود دارد.

درسایرجاها مثل هرات، میمنه، واندخوی نیز محافل بیدلخوانی از رونق خوبی برخوردار بودكه با تحولات سیاسی-اجتماعی از میان رفت و اكنون از رواج افتاده است. اما در كابل هنوز هم محافل بیدلخوانی دایرمی باشد. عبدالعزیز مهجور گاه گاه در خانه اش این محفل را برگزار می كند و علاقه مندان بیدل از سخنان وی فیض می برند. در "مكروریان" عبدالله موفق برادر كوچك عبدالعزیز مهجور ودر "موسهی چهار دهی" احسان اسیر مسؤلیت حلقه بیدلخوانی را به دوش دارد كه به روز های پنجشنبه برگزار می گردد. عبدالكریم بی كران، عبدالقدیر آرزو و عبدالاحد واحد و... از شاگردان این مكتب خانه ها می باشند.

تأثیرات بیدل بر ادبیات دری

بعد از آمدن آثار بیدل در افغانستان اولین بار ادبستانی در قندهار ایجاد گردید كه شاعران چندی در آن شركت می جستند از جمله میرزا محمد، غلام محمد خان طرزی، میر هوتك افغان و... این گروه از شاعران با پیروی از سبك بیدل شعرهای نابی را سروده اند كه تاكنون در آسمان شعر ما می درخشد. بعد از آن، حلقه های دیگری -كه در كابل ایجاد گردید- نیز به رواج یافتن مكتب بیدل رونق بیش تری بخشید و شاعران بزرگی چون سید جمال، محمود طرزی، بیتاب، مجددی، قاری عبدالله،خسته،شایق جمال، واصل كابلی، سردار محمد عزیز،   حیات، اسیر و ... از پروردگان آن می باشند.

بیدل شناسی در افغانستان

پس از این مرحله پیروی از بیدل جایگاه ویژه ای پیدا می كند و مدتی بیدل شناسی در دانشگاه كشور راه باز می نماید واسدالله حبیب بیدل شناس كشور به تدریس بیدل می پردازد. همچنان خلیل الله خلیلی و صلاح الدین سلجوقی در این ارتباط كار های ارزشمندی را انجام داده اند. عبدالعزیز مهجور، كاظم كاظمی، پرتو نادری، داكتر عنایت الله ابلاغ وعبدالغفور آرزو از دیگر شاعرانی اند كه در شناخت بیدل همت بس بلندی به خرج داده اند.

جعفری

تنظیم: بخش ادبیات تبیان