تبیان، دستیار زندگی
«2012» در گونه محبوب و پرطرفدار سینمای فاجعه قرارمی‌گیرد؛ سینمای جلوه‌های ویژه عظیم كه قرار است بر پرده نقره‌ای تماشاگر را بهت‌زده كند. محصول عظیم كمپانی كلمبیا با تماشاگران پرتعدادی كه یافته، از موفقیت در طی‌كردن مسیری آشنا حكایت دارد. تماشاگر، سینمای فا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناگهان پایان جهان؟

2012

سینمای فاجعه برای فتح گیشه

ناگهان پایان جهان؟ «2012» آخرین ساخته رولند امریخ می‌كوشد تابه این سؤال پاسخ مثبت بدهد و البته قهرمانانش را هم زنده نگاه دارد.

«2012» در گونه محبوب و پرطرفدار سینمای فاجعه قرارمی‌گیرد؛ سینمای جلوه‌های ویژه عظیم كه قرار است بر پرده نقره‌ای تماشاگر را بهت‌زده كند. محصول عظیم كمپانی كلمبیا با تماشاگران پرتعدادی كه یافته، از موفقیت در طی‌كردن مسیری آشنا حكایت دارد. تماشاگر، سینمای فاجعه را دوست دارد و گرم‌شدن زمین و شكافته‌شدن لایه اوزون مسئله‌ای است كه دانشمندان فعال در حوزه محیط‌زیست سال‌هاست درباره‌اش هشدار داده‌اند.

پس می‌توان هراسی از جنس واقعیت را در كارخانه عظیم رویاسازی بازآفرینی كرد و به گیشه پررونق دست یافت. رولند امریخ هم قبلا امتحانش را در ساخت فیلم‌هایی از این جنس پس داده؛ پس «2012» برای كلمبیا حكم بازی‌كردن با كارت برنده را داشته. فیلم در بازار آمریكا توانسته توقعات مسئولان استودیو را برآورده سازد و سود سرشار هم در راه است؛ وقتی كه اكران جهانی آغاز شود و تماشاگران در سراسر دنیا به تماشای فیلمی بنشینند كه داستانی ملودرام را به هیجان و حادثه پیوند می‌زند.

جان كیوزاك در نقش كرتیس، مردی است كه هم در زندگی خانوادگی و هم حرفه‌ای‌اش یك شكست‌خورده تمام عیار است. كیت همسرش با بازی آماندا پیت تركش كرده و حالا با یك جراح پلاستیك (تام مك‌كارتی) زندگی می‌كند. از سوی دیگر كرتیس در حرفه نویسندگی به جایی نرسیده و رمان‌نویسی محسوب می‌شود كه آثارش خواننده ندارد.

درام اصلی اثر اما از جایی شكل می‌گیرد كه یخ‌های قطب بر اثر گرما و در واقع اختلالی زیست‌محیطی آب می‌شود و این تازه آغاز كار است؛ فاجعه‌ای كه صدای زنگ خطرش به گوش رسیده و خیلی زود گوش فلك را كر می‌كند. مشكلات بزرگ زودتر از پیش‌بینی‌های دانشمندان از راه می‌رسند و آب‌شدن یخ‌ها فقط یكی از مشكلات پیش‌رو است؛  جایی كه حتی در سطح خورشید هم انفجارهایی رخ می‌دهد كه تاثیرش بر كره‌زمین، گسترده‌ترشدن ابعاد فاجعه است. رولند امریخ می‌كوشد تا بستری علمی به فیلمش ببخشد.‌

2012» گیشه را فتح می‌كند و به نظر می‌رسد كه همین مسئله، رضایت خاطر سازندگانش را فراهم كرده. در میان فیلم‌های متأخر هالیوود در زمینه سینمای فاجعه، این یكی، بازیگران سرشناس بسیاری دارد؛ از جان كیوزاك، آمانداپیت و تام مك‌كارتی گرفته تا وودی هارسلون و دنی‌گلاور كه نقش رئیس‌جمهوری آمریكا را بازی می‌كند، چون هم‌اكنون باراك اوبامای سیاه‌پوست در كاخ سفید حضور دارد! ‌‌

مشكلات اصلی اما از جایی شروع می‌شود كه فیلم، مثل دیگر ساخته‌های سازنده‌اش، نمی‌تواند از سطح گذركند. كارگردان خود نیز همچون تماشاگر مبهوت فاجعه تمام عیاری می‌شود كه خلق كرده. به این ترتیب بار دیگر جلوه‌های ویژه نسبت به سناریو در اولویت قرار می‌گیرند و تمام خلأهای داستانی، بی‌منطقی در روایت و تیپیكال بودن شخصیت‌ها، با آخرین فناوری‌های تكنولوژیك پوشش داده می‌شود. همچنان كه آخرین دستاوردهای دانش بشری نیز حكم ابزاری برای فتح گیشه را دارند.

«2012» گیشه را فتح می‌كند و به نظر می‌رسد كه همین مسئله، رضایت خاطر سازندگانش را فراهم كرده. در میان فیلم‌های متأخر هالیوود در زمینه سینمای فاجعه، این یكی، بازیگران سرشناس بسیاری دارد؛ از جان كیوزاك، آمانداپیت و تام مك‌كارتی گرفته تا وودی هارسلون و دنی‌گلاور كه نقش رئیس‌جمهوری آمریكا را بازی می‌كند، چون هم‌اكنون باراك اوبامای سیاه‌پوست در كاخ سفید حضور دارد! ‌‌

كارگردان به جای تكیه به شخصیت‌ها و عناصر درام، ترجیح می‌دهد فیلم را بر بستر حوادث و اتفاقات جلو ببرد. به همین دلیل «2012» با آنكه در حادثه‌پردازی و نمایش فاجعه چیزی كم نمی‌گذارد- چون داستان پر و پیمانی ندارد- به معضل ملال‌آور بودن دچار می‌شود. به قول منتقد فیلم‌كامنت، فیلم برای تعدادی از تماشاگران به جای آنكه پایان جهان را غیرقابل تحمل نشان دهد، تصور پایان نیافتن هرچه زودتر «2012» را غیرقابل تحمل می‌كند!‌

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی