گستاخی در جایگاه قدرت

متوکّل نسبت به خاندان رسالت، بسیار دشمنی میکرد. به خصوص نسبت به امیرمنان علیعلیهالسلام گستاخیهای فراوان مینمود. یک روز در جمعیتی حضور داشت و پسرش «منتصر» نیز حاضر بود. در آن مجلس، متوکّل به پسرش حرف بسیار زشتی زد و منتصر در همان لحظه تصمیم گرفت پدرش را در فرصتی بکشد.
به دنبال این تصمیم، او تعدادی از غلامان دربار را اجیر کرد؛ یک شب که متوکّل در داخل کاخ خود به میگساری مشغول بود، منتصر وارد دربار شد و ابتدا همه ندیمان و خدمتکاران را مرخص کرد. در آن لحظه جز وزیر متوکّل (فتح بن خاقان) همه حاضرین، خلیفه عبّاسی را ترک کردند.
سپس چند نفر از غلامان با شمشیرهای برهنه، وارد کاخ شدند و به سوی متوکّل انداخت، غلامان به هر دوی آنها حمله ور شدند و پاره پارهشان ساختند، سپس به سوی منتصر بازگشتند و به عنوان خلیفه به او سلام کردند و به این ترتیب، منتصر عبّاسی بر مسند قدرت نشست.
برگرفته از کتاب "حضرت علی بن محمد(هادی) علیهالسلام"
انتشارات: شرکت سیمای نور کوثر
تنظیم بخش کودک و نوجوان
*************************************
مطالب مرتبط
تبعید امام جواد (ع) از مدینه به بغداد
