با تجربه ها راحت ترند
«میلدرد وبته استوون» : «کوزه ی سفالی، زیر حرارت خورشید، همان طور رُسی باقی میماند، باید در حرارت کوره قرار گیرد تا به چینی تبدیل شود.»
اغلب انسانها احساس میکنند که زندگی راحت و بی دردسر بهترین زندگی است و نام آن را آرامش می گذارند. غافل از اینکه آنها تصور غلطی از آرامش دارند. آرامش در ذهن است، خواه مساله ای داشته باشیم و خواه نداشته باشیم. مسائل زندگی هر روز با طلوع خورشید به ما سلام میکنند و تمام طول روز با ما همراهند و ما نمیتوانیم از آنها فرار کنیم. زمانی به آرامش میرسیم که دایره ی راحتی خود را گسترش دهیم. دایره ی راحتی زمانی گسترده تر میشود که ما با مسائل بیشتری در زندگی برخورد کرده باشیم.
آیا میدانید دایره ی راحتی چیست؟ به گذشته ی خود نگاه کنید. تاکنون چه قدر با مسائل زندگی مواجه بوده اید؟ اگر مسائل زندگی شما زیاد بوده، بنابراین تجربه ی بیشتری درباره ی مسائل زندگی دارید و داشتن تجربه در این مسائل باعث میشود که وقتی شما با مساله ی مشابهی مواجه میشوید، راحتتر و با آرامشی بیشتر با آن برخورد کنید. چرا که این مسائل درون دایره ی راحتی شما قرار گرفته اند. حال هر چه مسائل بیشتری را در زندگی تجربه کنید، دایره ی راحتی شما بزرگتر می شود.
«لوسیوی سنکا»: «مسائل، ذهن را تقویت میکنند، همانگونه که کار بدن را تقویت میکند.»
وقتی مساله ای سر راه شما را قرار میگیرد، برای شما پیامی دارد و آن پیام این است: «فرصتی تازه برای قویتر شدن به تو داده می شود.»
«حافظ » می گوید: «هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرغیب باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور»
هر مساله ای می تواند فرصتی برای پیشرفت باشد. بسیاری از میلیاردرها با بررسی زندگی مردم و درک مسایل آنها میلیاردر شده اند. یکی از آن مسایل، گرمای تابستان بود که باعث اختراع کولر شد. مساله ی دیگر طی کردن مسیرهای طولانی بود که باعث اختراع اتومبیل شد. شاید گاهی اوقات اشخاصی را دیده باشید که نسبت به سن و سالشان پخته ترند. میدانید دلیل آن چیست؟ دلیل پختگی آنها این است که نسبت به بقیه ی هم سن و سالهای خود با مسائل بیشتری مواجه بوده اند و نتیجتاً درسهای بیشتری آموخته اند. به محض مواجهه با مسائل به دنبال هدف هستی از ایجاد آن باشیم. قرار است چه تغییری در ما ایجاد شود؟
اگر در برخورد با مسائل زندگی مثبت اندیش باشیم، آنها را بهتر و سریعتر حل میکنیم. مسائل زندگی خواه ناخواه برای ما پیش می آیند. چه ما از آنها شاد شویم و چه ناراحت. پس چه بهتر که با روحیه ای مثبت با این مسائل برخورد کنیم تا بهتر از عهده ی آنها برآییم.
افراد مثبت اندیش بر روی راه حل ها تمرکز میکنند و افراد منفی بر روی مشکلات. به همین دلیل است که افراد منفی باف هیچوقت نمیتوانند مساله ای را حل کنند. ذهن افراد منفی باف منفعل است به همین دلیل نمیتوانند راه حلها را بیابند و عمدتاً به جای یافتن راه حل ها به دنبال مقصر می گردند. و حال آنکاه از شیوه های پرورش خلاقیت ان است که بدون توجه به مقصر راه حلی ابداع کنید. انسان مثبت اندیش مسائل زندگی را وسیله ای برای ناراحتی خود نمیداند. بلکه میداند این مساله ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد. آنها کاری ندارند که مقصر چه کسی بوده است، فقط به راه حل ها فکر میکنند.
بهتر است مسائل زندگی خود را ساده بگیریم. اگر «م» مشکلات را برداریم، به شکلات تبدیل میشود و حال خودمان به سراغشان میرویم. و آن را به راحتی می بلعیم. اگر شما به دنبال حل مسائل نباشید، مسایل به دنبال شما خواهند بود.
وقتی به سراغ حل مسائل نمیروید، آرام آرام مسائل زندگی برایتان به غول تبدیل میشوند و شما احساس می کنید که دیگر قادر به دست پنجه نرم کردن با آن نیستید. بسیاری از انسانها حاضر نیستند زمان خاصی را به حل مسائل زندگی خود اختصاص دهند و آنها را برای همیشه حل کنند، بلکه هر گاه مساله به یادشان افتاد، کمی به آن فکر میکنند و نهایتاً بدون گرفتن نتیجه ای، آن را فراموش میکنند. مسایل زندگی باعث میشوند که ما انسانها مدام در فرایند رشد باشیم و از زندگی روزانه ی خود درس بگیریم. زمانی که کسی درسهای زندگی را نادیده بگیرد، به ناچار این درسها برای وی بارها تکرار میشود تا زمانی که آن درس را خوب بیاموزد و در ذهنش حک شود. فکر کردن به مسائل را هدفمند و با نیت مسئله گشایی انجام دهیم.
مسائل زندگی به ما این انگیزه را می دهند که فکرمان را تقویت کنیم. با تفکر درباره ی مسائل زندگیمان به راه حل های فوق العاده ای میرسیم و میتوانیم آنها را به نحو احسن حل کنیم. تفکر ابزاری قدرتمند برای حل مسائل زندگی است.
حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.»برای حل مسائل زندگی تان میتوانید از این روشها استفاده کنید:
1- از دعا و قدرت کلام خود استفاده کنید و از خدا بخواهید که این مساله را برای شما به نحو احس حل کند. کلامی را که شما بر زبان می آورید، از طریق ضمیر ناخود آگاهتان به خالق هستی منتقل میشود و خداوند نیز کلام شما را محقق میسازد. خداوند میفرماید: «... دعای دعا کننده را، وقتی مرا بخواند پاسخ میدهم...» (بقره / 186)
2- مساله را به طور کامل یادداشت کنید و آن را برای خود شرح دهید. به یاد داشته باشید که راه حل هر مساله ای در خود مساله نهفته است. فرض کنید مساله ی شما خرید خانه است. خصوصیات خانه ای را که میخواهید بخرید برای خود شرح دهید و قیمت، موقعیت و مشخصات آن را کامل بنویسید. با روشن شدن اهداف می توان قدم های دقیق تری برداشت.
3- استراتژی خود را برای حل مساله مشخص کنید. استراتژی روشی است که برای رسیدن به هدف تعیین میکنید. در این مرحله از خود سوال کنید. مثلا: «چگونه میتوانم خانه ای بخرم؟ پول خرید خانه را از چه راههایی میتوانم تهیه کنم؟» هر چه تعداد سوالاتتان بیشتر باشد، جوابهایتان نیز بیشتر خواهد بود. حال برای جواب دادن به سوالات بالا از روش طوفان ذهنی استفاده کنید. یعنی بدون اینکه خود را محدود کنید شروع کنید به جواب دادن به سوالات و هر آنچه را که به ذهنتان میرسد یادداشت کنید و در جواب دادن هم سختگیری نکنید. مطمئن باشید که نهایتا به جواب مساله خواهید رسید.
4- مشورت با دیگران: برای حل مسائل زندگی با دیگران مشورت کنید. اگر مساله ای حقوقی دارید، نباید فقط به اطلاعات خودتان بسنده کنید. بلکه حتماً از مشاوران حقوقی کمک بگیرید تا به نتایج بهتری برسید.
5- اقدام کنید.
6- باز خورد و در صورت لزوم تغییر استراتژی: مدام بررسی کنید که آیا در مسیر درست قرار دارید و اگر مسیر را اشتباه رفته ید، سریعاً تغییر مسیر دهید.
رازهای کسب موفقیت و ثروت همراه با اضافات
تنظیم: کهتری
مقالات مرتبط
