فرشتگان بر آدم سجده نکردند!
فرمان سجده فرشتگان بر آدم، در آیه «وإِذ قُلنَا لِلمَلــئِكةِ اسجدُوا لاَِدمَ...» (بقره/2، 34) و آیات 61 اسراء/17؛ 116 طه/20؛ 50 كهف/ 18؛ 11 اعراف/7؛ 30حجر/ 15؛ 73 ص/38 آمده است.
در اینكه مقصود از این سجده چه بوده و آیا به شخص آدم(علیه السلام)اختصاص داشته یا مربوط به همه ذرّیه او است و آیا همه ملائكه به سجده مأمور بودند، یا گروهى خاص، وزمان این سجده، چه هنگامى بوده، مفسّران آراى گوناگونى دارند.
شیخ طوسى درباره این سجده دو وجه را ذكر كرده است: وجه نخست كه در روایات شیعه نیز آمده و گروهى آن را برگزیدهاند، قول قتاده، عدّهاى از اهل علم و اختیار، ابناخشید و رمانى است. در این وجه، امر به سجده براى تكریم و تعظیم شأن آدم بوده است. ملاّصدرا نیز این وجه را پذیرفته است.[1]
وجه دیگر، سخن جبایى، بلخى و گروهى است كه گفتهاند: آدم براى سجده ملائكه، قبله قرار داده شده است. شیخ طوسى این وجه را نادرست مىداند.[2]
فخررازى بر دو وجه پیشین، وجه سومى افزوده؛ مبنى بر اینكه این سجده، به معناى خضوع و فرمانبردارى بوده و نه جبین بر خاك نهادن در برابر آدم. به گفته او، مسلمانان اجماع كردهاند كه این سجده، سجده عبادتى نبوده. وى قول دوم را ترجیح داده است.[3]
براساس روایتى از امامرضا(علیه السلام)سجده فرشتگان، پرستش خداوند از یك سو، واكرام و احترام آدم از سوى دیگر بود؛ چرا كه اهلبیت*(علیهم السلام)در صلب آدم بودند.[4]
امام على(علیه السلام):
در حدیثى مىفرماید: خداوند ما را در صلب آدم قرار داد و فرشتگان را فرمود كه براى ما بر او سجده كنند
از ظاهر بیشتر تفاسیر برمىآید كه مسجود بودن را مختص شخص آدم(علیه السلام)دانستهاند؛ ولى برخى سجده ملائكه را ویژه شخص آدم ندانسته و گفتهاند: این سجده براى همه فرزندان آدم و حیات انسانى بوده و آدم(علیه السلام)از باب نمونه و به نمایندگى از طرف همه افراد انسان، مسجود فرشتگان قرار گرفته است. براى اثبات این مطلب سه دلیل ذكر شده است: 1. سجده بر آدم فرع خلافت او است و چون خلافت مذكور در آیات 30 تا 33 از سوره بقره/2 به همه آدمیان مربوط است و به شخص آدم اختصاص ندارد، سجود ملائكه نیز براى آدم و تمام فرزندان او است. 2.
ابلیس آن گونه كه از آیات 16 و 17 اعراف/7؛ 39 حجر/15؛ 82 ص/38 برمىآید، بدون واسطه قرار دادن آدم و بدون اختصاص به او، درصدد انتقامجویى از فرزندان وى برآمده و به آنان تعرض كرده است. 3. خداوند در آیه 33 و 35 بقره/2، و117 طه/20، آدم(علیه السلام)را مخاطب قرار داده است؛ ولى در آیه 27 اعراف/7، همه فرزندان او مخاطبند.[5]
گفته شده: این سجده در حقیقت، احترام به انسانیّت، به ویژه اهلبیت رسالت(علیهم السلام)بوده است؛ همانگونه كه امام على(علیه السلام)در حدیثى مىفرماید: خداوند ما را در صلب آدم قرار داد و فرشتگان را فرمود كه براى ما بر او سجده كنند.[6] برخى نیز آدم(علیه السلام)را الگویى براى انسان كامل بر شمرده و گفتهاند: این مقام مخصوص شخص آدم(علیه السلام)نیست؛ بلكه متعلّق به انسان كامل است.[7]
بیشتر مفسّران، همه فرشتگان را مأمور به سجده دانسته و به جمع بودن «ملائكه» و آمدن «ال» بر آن و تأكیدش با«كُلُّهم أَجمَعونَ» و نیز استثناى ابلیس ازجمع ملائكه در آیه «فَسَجَدَ الملـلـِكَةُ كُلُّهُم أَجمَعونَ إِلاَّ إِبلیس» (حجر/15، 30 و 31 و ص/38، 73 و 74) استدلال كردهاند.[8] برخى دیگر بر این باورند كه همه فرشتگان زمینى، مأمور به سجده بر آدم بودهاند.[9] به گفته ابنعربى گروهى از ملائكه كه جزو عالینند،مأمور به سجده نبودند؛ چون اصلاً به غیر خداوند توجّهندارند.[10]
بهگفته علاّمهطباطبایى، سجدههمه فرشتگان بر آدم، نشانه آن است كه آنان براى رسیدن به كمال و سعادت انسان، مسخّر او، وفرشتگان حیات، مرگ، روزى، وحى و... همگى اسباب الهى و یارىگر انسان در راه سعادت و كمالند.[11]
سجده نكردن ابلیس براى آدم:
به جز ابلیس، همه ملائكه سجده كردند و او از سجده سرباز زد: «فَسَجدَ المَلـلـِكَةُ كُلُّهُم أَجمَعون * إِلاّ إِبلِیس أَبى....» (حجر/ 15، 30 و 31) مفسّران براى خوددارى ابلیس از سجده بر آدم، عللى چون خوى استكبارى،[12] حسادت،[13] قیاس كردن،[14] و مستقل پنداشتن خود[15]را یادآور شدهاند.
بر پایه روایتى از امام صادق(علیه السلام)، ابلیس* در توجیه مخالفت خود از فرمان خداوند، گرفتار قیاس شد و خداوند هركس را در امور دین قیاس كند، در قیامت، همنشین شیطان خواهد كرد.[16] قتاده گفته است: كرامتى كه خداوند به آدم(علیه السلام)عطا فرمود، باعث حسادت ابلیس شد؛ از این رو گفت: «أَنا خَیرٌ مِنهُ خَلقتَنِى مِن نَار وَ خَلَقتَهُ مِن طِین» (اعراف/ 7، 12) درباره استثناى ابلیس از فرشتگان در آیاتى مانند 30 و 31 حجر/ 15 این پرسش مطرح مىشود كه با توجّه به عصمت فرشتگان، چگونه ابلیس از سجده سرباز زد. در پاسخ این پرسش مىتوان به جنّى بودن ابلیس اشاره كرد[17]:«فَسَجَدُوا إِلاّ إِبلِیسَ كَانَ مِن الجِنِّ فَفَسَقَ عَن أَمرِ رَبِّهِ» (كهف/18، 50) بنابراین، استثناى ابلیس از ملائكه در آیات، استنثاى منقطع است؛ گرچه درباره ماهیت ابلیس آراى دیگرى نیز گفته شده است.
در اینكه فرمان و زمان سجده چه وقت بوده، بیشتر مفسّران با استناد به آیه «فَإِذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیهِ مِن روحِى فَقَعُوا لَهُ سـجِدین = پس چون او را آراستم و در او از روح خود دمیدم، همگى براى او سجده كنید» (حجر/15، 29) گفتهاند: امر به سجده، پیش از تسویه و كامل شدن آدم و زمان امتثال آن، پس از تسویه و دمیده شدن روح بوده است.[18] برخى برخلاف غالب مفسّران برآنند كه فرشتگان دو بار به سجده فرمان داده شدهاند.[19]
________________
پی نوشت:
[1] تفسیر ملاصدرا، ج3، ص7ـ9. [2] التبیان، ج1، ص150؛ مجمع البیان، ج1، ص189. [3] التفسیر الكبیر، ج2، ص213. [4] عیون اخبار الرضا، ج1، ص541، نورالثقلین،ج1،ص58 [5] المیزان، ج8، ص20 و 21؛ الفرقان،ج8 و 9،ص42و43. [6] الفرقان، ج8 و 9، ص42 و 43. [7] تفسیر موضوعى، ج6، ص210. [8] مجمعالبیان، ج 1، ص 188؛ التفسیر الكبیر، ج 19، ص 182؛ تفسیر ملاصدرا، ج 3، ص 79. [9] التفسیرالكبیر، ج2، ص238 و ج14، ص47؛ تفسیر ملاصدرا، ج3، ص78. [10] الفتوحاتالمكیه، ج2، ص61و423؛ شرح فصوص قیصرى، ص547. | [11] المیزان، ج12، ص158. [12] همان، ج8، ص24. [13] المنیر، ج1، ص 161. [14] مجمعالبیان، ج4، ص620؛ المنار، ج8، ص330؛ المیزان، ج8، ص29. [15] المیزان، ج8، ص24. [16] المنار، ج8، ص331. [17] المیزان، ج8، ص24. [18] مجمعالبیان، ج4، ص618 ـ 619؛ التفسیر الكبیر، ج2، ص212؛ تفسیر ملاصدرا، ج3، ص4. [19] كشفالاسرار، ج3، ص565؛ الفرقان، ج1، ص297؛ نمونه، ج1، ص181 |
تهیه:الف.شکوری
تنظیم :سعیدآقازاده