نقدی بر روش های تربیتی سختگیرانه و مقتدرانه ( قسمت دوم )
در قسمت قبل به اثرات روش تربیتی سختگیرانه و مقتدرانه پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم...
اثرات ثمربخش روش مقتدرانه یا عقلانی از نظر صاحبنظران
باوم ویند معتقد است: والدین روشن بین و قاطع ، هم برای رفتار خودمختارانه و هم برای رفتار منضبط اعتبار قائلند. آنان روابط كلامی را تشویق می كنند و وقتی كه از اقتدار خود به عنوان والدین استفاده می كنند و كودك را از چیزی منع می كنند یا از او انتظاری دارند برایش دلیل می آورند.
كولمن می گوید اقتداری كه براساس یك نوع دل نگرانی منطقی برای رفاه نوجوان باشد معمولاً از طرف نوجوان پذیرفته می شود، حال آن كه سختگیری غیرمنطقی كه براساس میل بزرگسال به تسلط بر نوجوان باشد احساس طردشدگی به نوجوان می دهد و گاهی خشم او را برمی انگیزد و گاهی هم به افسردگی او می انجامد.
مارتین در این مورد می گوید والدین مقتدر بیش از دیگران در انتقال ارزش ها و هدف های خود به فرزندانشان تأثیر می گذارند. طرد بیش از حد كودك غالباً با رفتار مشكل برانگیز آنان ارتباط دارد.
باخمن و اومالی نیز می گویند والدین روشن بین و قاطع فرزندانی دارند دارای اعتماد به نفس و عزت نفس بالا و استقلال زیاد.
والدین سهل گیر
این والدین نقطه ی مقابل والدین سختگیر هستند ؛ اگر چه خانواده های آسان گیر، در مقایسه با والدین مستبد، محبت بیشتری ابراز می دارند، ولی نمی توانند قاطعیت از خود نشان داده و كنترلی اصولی روی بچه اعمال نمایند.
وقتی شعار " كسی را با كسی كاری نباشد"، حاكم بر روابط اعضای خانواده است و هر كس بتواند هر كاری را كه میل دارد انجام دهد و دیگری حق دخالت در كار او را نداشته باشد، هرج و مرج و بی نظمی حاكم بر روابط اعضای خانواده می شود و زندگی برای آنها مشكل خواهد بود، خانواده متزلزل می شود و آثار تزلزل در رفتار بچه ها مشاهده می گردد. افراد این خانواده بی بندوبار، لاابالی ، سهل انگار، خودخواه و بی هدف هستند، احساس مسئولیت نمی كنند، قادر به زندگی اجتماعی نیستند، نمی توانند با دیگران به سر برند و اغلب در زندگی با شكست روبه رو می شوند.
مقایسه دو روش تربیتی "سختگیرانه" و "عقلانی"
والدین مقتدر به شدت معتقد به رعایت نظم و انضباط هستند. اما برخلاف پدر و مادر سختگیر، آن را با ابراز مهر و عطوفت و موافقت شفاهی توأم می كنند. پدر و مادر مقتدر از فرزند انتظار دارند از آنها اطاعت كند لیكن همزمان با وی دوست هستند. پدر و مادر مقتدر با فرزند خود به گفت وگو نشسته و برای او توضیح می دهند كه چه رفتار مشخصی از نظر آنها شایسته یا ناشایست و غیراصولی است. پدر و مادر سختگیر هم، همیشه محدودیت های مشخص و لازم الاجرایی را برای كودك وضع می كنند، ولی هرگز راهی برای توافق و سازش، قبول توضیحات و پیشنهادهای كودك، بازنمی گذارند.
مقایسه دو روش تربیتی "سختگیرانه" و "سهل گیر"
مارتین می گوید حد نهایی هر یك از دو روش اداره كودك، یعنی قانع كردن و تهدید كردن می تواند به پرخاشگری یا رفتار ضد اجتماعی منجر شود و این امر تا حدودی بستگی به درجه صمیمیت والدین دارد. برای مثال والدینی كه با فرزندانشان صمیمی نیستند و آنها را بسیار محدود می كنند و نیز آنان كه با فرزندانشان صمیمی هستند و آنها را كاملاً آزاد می گذارند، هر دو گروه ممكن است فرزندانی پرخاشگر و نافرمان تربیت كنند كه اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشند.
والدین سهل گیر به روش های مختلف ، نوجوانهایشان را نازپرورده تربیت می كنند. فرانسیس والتون به نمونه های زیر اشاره كرده است:
- جواب دادن به جای نوجوان در شرایطی كه كسی از آنها سؤالی كرده است.
- انتخاب لباس، جمع و جور كردن و شستن لباس ها، دنبال اشیاء و لوازم نوجوان ها گشتن.
- خاطر نشان كردن ساعت و وقت روز به نوجوان تا به موقع به محل قرارش برسد.
والدین سختگیر اغلب به طرق زیر رفتارمی كنند:
- از عملكرد نوجوان ها به شدت انتقاد می كنند.
- متوقع و تهدید كننده هستند.
- به نوجوان ها اعتماد نمی كنند و به آنها احترام نمی گذارند.
- در تكالیف مدرسه فرزندشان دخالت بیش از اندازه می كنند.
مقایسه روش تربیتی "مقتدرانه" و "سهل گیر"
در روش تربیتی مقتدرانه و مؤثر، والدین به طور روشن و صریح به بچه ها می گویند مجاز به انجام چه كارهایی هستند و چه رفتارهایی از نظر آنها پذیرفتنی نیست. بچه های والدین آسان گیر مشكل می فهمند آنها چه كارهایی را باید و چه كارهایی را نباید انجام دهند، چون والدین هیچ وقت مقررات و محدودیت های مشخص نداشته اند.
دومین مشخصه روش تربیتی مقتدرانه این است كه به بچه ها آگاهی داده می شود در صورت شكستن مقررات، چه عواقب و تنبیهی در انتظار آنهاست، بچه های خانواده آسان گیر نمی دانند در صورت عدم رعایت قوانین چه تنبیهی پیش روی آنهاست.
سوم و مهم تر از همه، والدین روشن بین و مقتدر همواره قوانینی را كه وضع نموده اند دنبال می نمایند و اجرا می كنند و از موضع خود عدول نمی نمایند. فرزندان خانواده های آسان گیر خیلی زود متوجه می شوند لزومی ندارد به والدین گوش دهند چون آنها به هر حال واكنش نشان نمی دهند. پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند بچه هایی كه والدین آسان گیر دارند، خیلی پرتوقع، متكی یا نابالغ و نامطمئن بار می آیند. علت این است كه والدین آسان گیر از بچه های خود توقع رفتار مسئولانه و عاقلانه ندارند.
منبع : اینترنت
لینک ها :
تضعیف ارزشهای معنوی ، تقویت زمینه بزهکاری است
اهداف تشکیل یک خانواده ی سالم چیست