باران حکمت(22)
(تفسیر تمثیلی سوره حمد)
آنچه باید از مطربها آموخت!
تفسیر آیه شریفه: اهدنا الصراط المستقیم
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
قدیمها مطربها کوچه به کوچه میرفتند و همه را گرداگرد خود جمع کرده و دف نوازی میکردند، و وقتی که خوب خسته میشدند، و تماشاچیان نیز لذت کافی میبردند به سراغ جمعیت رفته و دف خود را برابر آنها گرفته و کمک میخواستند، و هر کسی نیز دست به جیب شده و بهقدر وسع خود چیزی در آن میانداخت.
چه خوب میشد اگر ما نیز از مطربها یاد میگرفتیم، یعنی از همان اول و بیهیچ کار و تلاشی با خواندن «حمد» و «آیتالکرسی» و «امن یجیب» دست گدایی را به سوی خداوند دراز نکنیم، چون او تا از ما کاری را نبیند دست به جیب نمیشود و حاجات ما را روا نمیکند.
او میگوید: من به تو دست، پا، چشم و عقل و هوش دادم، حال با اینها چه کردی که اکنون چیزهایی دیگر میخواهی، اصلاً من اینها را دادم که تو بسیاری از حوائج و نیازهای خود را رفع کنی.
بنابراین ما وقتی از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نکردیم آنگاه میتوانیم دست به دعا شده و حاجات خود را بخواهیم و اینجاست که خداوند دعاهای ما را اجابت میکند.
زیباترین دعاها بلکه ریشه و اساس همه دعاها درخواست هدایت است
البته کوششهایی هم که باید داشته باشیم در همین سوره حمد یاد شده:
اولاً اینکه کوشش کنیم بفهمیم رحمن و بخشنده تنها خداوند است.
دیگر آنکه تنها اوست که رحیم و مهربان است.
سوم آنکه، تربیت کار اوست و هر کس به هر کجا رسید از رهگذر لطف و عنایات اوست.
از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
و دیگر آنکه بکوشیم تا مالکیت او را خوب بهفمیم یعنی اینکه هر کس هر چه دارد از اوست.
آنکه در طرز غزل نکته به حافظ آموخت یار شیرین سخن و نادره گفتار من است
و سپس به دنبال این فهمیدنها عبادت و بندگی او را پیشه کنیم، یعنی درست مثل کودکی که در مهمانی وقتی مقابل او چیزی تعارف میشود پیش از آنکه دست پیش برده و چیزی بردارد به پدر نگاه میکند، و از نگاه او میفهمد که بردارد یا نه. ما نیز دست به هیچ کاری دراز نکنیم جز آنکه پیشاپیش رضا و اجازه خداوند را جویا شویم.
و تازه پس از این فهمیدن و بندگی و استمداد نوبت به دعا و درخواست میرسد.
و زیباترین دعاها بلکه ریشه و اساس همه دعاها درخواست هدایت است:
ما به آن منزل عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
اساساً هر کاری راهی و راهکاری دارد و تنها خداست که آن را میداند.
و هدایت یعنی نشان دادن راهها و راهکارها.
ارتباط با فرزند راه دارد و راه آن را تنها خدا میداند و نه فلان روانشناس غرب که غالباً آنچه میگوید بیشتر بر پایه حدس و گمان و تخمین است، از اینرو میبینید که هنوز مرکب راهکار دیروزش خشک نشده راهکاری تازهتر ارائه میکند.
راه ارتباط با همسر، دوستان، آشنایان و همکاران را تنها خدا میداند چون اوست که همه را آفریده و اندازه همه را او میداند.
اگر مدیریت با انواعی که دارد راه و روشهایی داشته باشد تنها او میداند و اوست که میتواند ما را به آن شیوهها و راهها رهنمون باشد.
امروز همه به دنبال راهکارند آنهم راهکارهای عمی و قابل اقدام، راهکارهایی که مثل شاهراهی مستقیم آدمی را به هدف برساند.
و ما از خدا در این سوره چنین هدایتی میخواهیم، یعنی میخواهیم تا راه مستقیم به هر خیر و خوبی و سعادت و توفیق که همان کوتاه ترین راه است را به ما نشان بدهد.
راه مستقیم تنها راهی است که همه میفهمند، شما حتی اگر به یک نابینا بگویید مستقیم برو، میفهمد. درست مثل غذا خوردن که شما با کمک دست لقمه خود را مستقیم به سوی دهان هدایت میکنید، آیا شده است که در عمرتان حتی برای یکبار راه دهان خود را گم کرده و لقمه را به دهان دیگری وارد کنید؟
پس صراط مستقیم یعنی راهی که هم کوتاه است و هم هر کسی در آن گم نمیشود.
در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
ادامه دارد...
تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر
تنظیم برای تبیان: شکوری