کشف یک مفهوم علمی
((الگوی دریافت مفهوم)) یکی از الگوهایی است که در تدریس بهکار میرود و معلمان دورهی ابتدایی با آن کاملا" آشنا هستند. مراحل کار در این الگو بدین صورت است: معلم مفهومی را که میخواهد تدریس کند، در نظر میگیرد. این مفهوم میتواند یکی از مفاهیم ریاضی،علوم، جغرافی و....... باشد.
او مفهوم را در ذهن خود نگه میدارد و به بچهها میگوید: ((امروز یک بازی درپیش داریم. موضوعی در ذهن من است که شما باید به آن برسید. البته من شما را تا حدودی راهنمایی میکنم.)) شاید بازی بیست سؤالی در ذهن فراگیرندگان تداعی شود، اما الگوی دریافت مفهوم با این بازی تفاوتهای بسیاری دارد! معلم جدولی روی تخته میکشد که دوستون دارد: ستون بله و ستون خیر. بیشک هر مفهومی مثالها و نمونههایی دارد؛ مفهوم پستاندار: سگ، گربه، گاو و...یا مفهوم رسانا: میخ، سکه و... معلم با توجه به مفهومی که در ذهن دارد و بهمنظور کمک به دانشآموزانبرایدریافت آن، نمونهها و مثالهایی راکه مفهوم مورد نظرش را دارند، در ستون بله قرار میدهد.
فرضیههایی در ذهن بچهها در راستای شناخت مفهوم شکل میگیرد. اما تنها ارائهی نمونههایی که ویژگی مورد نظر را دارند، کافی نیست. برای کمک بیشتر به دانشآموزان در تعیین قلمرو مفهوم، نمونههایی را نیز که فاقد ویژگی مورد نظر هستند، در ستون خیر قرار میدهد. این کار نه تنها در رسیدن به مفهوم به دانشآموزان کمک میکند، بلکه فرصتی برای مقایسه، تجزیه و تحلیل، استدلال و درک عمیق مطلب به دانشآموزان میدهد.
قصد ما در این الگو، انجام یک بازی سادهی بیست سؤالی نیست، بلکه باید در طول کار، تکتک دانشآموزان درگیر فرایند تفکر باشند. با ارائهی مثالهای دارای مفهوم و فاقد آن در ستونهای بله و خیر، فرضیههایی در ذهن برخی از دانشآموزان شکل میگیرند. دانشآموزی فریاد میزند، فهمیده که موضوع از چه قرار است. او را آرام میکنیم.
باید چهار پنجم کلاس با دنبال کردن تفکر خود به مفهوم برسند و بعد مفهوم مورد نظر در جمع بیان شود. او را آرام میکنیم و با یک مثال او را امتحان میکنیم. از او میپرسیم: ((اگر دقیقا"مطمئن هستی، بگو این نمونه (مثالی میزنیم) در ستون بله جای دارد یا درستون خیر؟)) ممکن است واقعا"به مفهوم مورد نظر رسیده باشد. از او میخواهیم ساکت بماند. بازی ادامه پیدا میکند. کمکم تعداد زیادی از دانشآموزان به مفهوم موردنظر پی میبرند و مفهوم کشف میشود.
غرور خاصی در بچهها شکل میگیرد؛ غروری ناشی از کشف یک مفهوم. گذشت زمان را در کلاس درک نکردهاند و یک ساعت گذشته است. اگراین مفهوم با روش سخنرانی ارائه میشد، زمان چهقدر دیر میگذشت! و چهقدر با بیحوصلگی همراه بود! درطول این جریان در ذهن تکتک افراد چه گذشته است؟ پرداختن بهاین موضوع نیز یکی از گامهای مهم در این الگوست.
پس از اینکه مفهوم مورد نظر از سوی اکثر افراد دریافت و در جمع بیانشد، از دانشآموزانمیخواهیم تفکراتی را که در طول کار داشتهاند، شرح دهند. آنها از فرضیههایی که در طول تدریس ساختهاند میگویند، از زمانهایی که فرضیهی خود را محکم میپنداشتند و گویی به مفهوم رسیدهاند و بعدناگهان با ارائهی یکمثال در ستون بله و یا خیر از سوی معلم، فرضیهی خود را از دسترفته دیدهاند و باز فرضیهای دیگر.
آنها همچنیناز علل ساختن و خرابشدن فرضیههایشان میگویند و بهطور کامل راهبردهای تفکر خود را تحلیل میکنند. بدینصورت تدریس با این الگو به پایان میرسد. ما دانشجویان درس ((روش تدریس علوم تجربی))، در اواخر ترم تحصیلی، بهمنظور محک تواناییهایمان در کاربرد و استفادهی عملی از آموختهها، به ارائهیکنفرانس و اجرای آزمایشی تدریس در کلاس درس دست زدیم. ابتدا کل کلاس را به گروههای سه نفری تقسیم کردیم.
بعد از گروهبندی با مشورت و کمکاستاد، موضوع آشنایی با استانهایی کهبا مرکزشان همنام هستند را انتخاب کردیم. بعد از آن نوبت این بود که شیوهی مناسبی برای ارائه و آموزش این درس انتخابکنیم؛ شیوهای که دانشآموز را بهفعالیت، چالش و تفکر وادارد و در نهایت، یادگیری حاصل شود. ما شیوهی الگوی دریافت مفهوم را شیوهی مناسبی دیدیم و تصمیم گرفتیم بر مبنای این الگو به تدریس این درس بپردازیم. در شروع کار براساس اولین گام از الگو که عرضهی مطلب و شناسایی مفهوم است، باید اطلاعات، امکانات و تجهیزات لازم برای تدریس را تدارک میدیدیم. به این منظور، فهرستی از اطلاعات و وسایلی را که باید فراهم میآوردیم، تهیه کردیم و با توجه به آن، میان اعضای گروه تقسیم کار کردیم.
کوشیدیم استانهایی را انتخاب کنیم که تا حد امکان سبب شوند، دانشآموزان برای یافتن مفهوم مورد نظر به چالش کشیده شوند و با توجه به اطلاعات ارائه شده، به حدس زدن و فرضیهسازی بپردازند و در نهایت هم بتوانند مفهوم موردنظر (استانهایی که با مرکزشان همنام هستند) را شناسایی کنند. اطلاعات هر استان را با جستوجو در اینترنت فراهم کردیم. به منظور جذابیت بیشتر و گریز از شیوهی یکنواخت و خستهکنندهی سخنرانی صرف و عمق بخشیدن به یادگیری، موقعیت جغرافیایی هر استان را با نقشهای که استان موردنظر را به صورت برجسته و رنگی نشان میداد، نمایش دادیم.
لباس محلی، آثارباستانی و اماکن دیدنی، صنایعدستی و سوغات هر استان را نیزبا عکس و تصویر به نمایش در آوردیم. به منظور آشنا کردن دانشآموزان با زبان، گویش یا لهجهی مردم هر استان و نیز جذابتر کردن تدریس، تصمیمگرفتیم که در میان دوستانمان، از آنهایی که اهل استانهای مورد نظر هستند، بخواهیم جملهای را به زبان و لهجهی خود بگویند. گفتهها را ضبط کنیم و هنگام ارائهی اطلاعات هر استان، برایدانشآموزان پخش کنیم. البته اینکار با توجهبه امکانات محدود ما، بسیار سخت و مشکلآفرین بود.
اگر این مفهوم (مفاهیم علمی) با روش سخنرانی ارائه میشد، زمان چهقدر دیر میگذشت و چهقدر با بیحوصلگی همراه بود!
صدای بچهها را با گوشی همراه ضبط میکردیم. بماند که چهقدر از پلههای خوابگاههای متفاوتبالا و پایین رفتیم تا توانستیم افرادی را که زبان یا لهجهی موردنظرمان راداشتند، پیداکنیم؛ تازه اگر لطف میکردند و اجازه میدادند که صدایشان را ضبط کنیم. بعداز همهی اینها متوجه شدیم که صداها توی گوشیهایهمراه با فرمت ((ای.ام.آر)) ضبط میشوند و برای انتقالبهپاورپوینت، بایدبهفرمت ((ام.پی.تری)) تبدیل شوندکه با توجه بهکمبود امکانات، اینکار برای ما بسیار مشکلآفرین شد. به هرحال با تلاشهای زیادی موفق بهپخش صدا روی پاورپوینت شدیم. باید اضافهکنم، یکیدیگر از مشکلات این کار نسخهی متفاوت پاورپوینتروی سیستمهای متفاوت بود که در کارما اشکال ایجادمیکرد. بعد از جمعآوری تمام اطلاعات لازم برای تدریس، به کمک استاددر مورد نحوهی چیدمان و ترتیب ارائهی اطلاعات به دانشآموزان، تصمیم گرفتیم تمامی اطلاعات گردآوری شده را با استفاده از پاورپوینت طبقهبندی کنیم و اطلاعات هر استان را در یکاسلاید بگنجانیم.
با توجه به دومین گام از الگوی دریافت مفهوم که آزمون دستیابی به مفهوم است، در این مرحله مییابد بعد از ارائهی اطلاعات مربوط به اولین استان، به دانشآموزان بگوییم که این استان با مفهوم موردنظر ما منطبق است یا خیر و با ارائهی اطلاعات استانهای دیگر و با پاسخ بله و خیر به دانشآموزان، به آنها فرصت دهیم تا حدس بزنند، فرضیه بسازند و مثالهایی را ارائه دهند و بالاخره به مفهوم موردنظر دست یابند.
قابل ذکر است که دانشآموزان کلاس را قبل از شروع تدریس با استفاده از تکههایی از عکسهایی که مربوط به استانهای موردنظر بودند و در اختیارشان قرار دادیم، گروهبندی کردیم. برای آسان شدن و جذابیت کار، کارتهایی را که نام استانها روی آنها درج شده بود تدارک دیدیم و روی تخته یا دیوار در جدولی که به دو بخش بله و خیر تقسیم شده بود، چسباندیم. در آخر برای عمق بخشیدن به یادگیری و در راستای گام سوم از الگویدریافت مفهوم، ازدانشآموزان خواستیم دربارهی تفکرات خود شرح و توضیح دهند و مثالها و فرضیههایشان را به بحث و گفتوگو بگذارند.
منبع
رشد مدرسهی فردا، شمارهی 1، دورهی ششم. مهرماه 1388