به آسانی ، ایجاد حسی خوب
دختر 3 ساله شما سعی میكند خودش لباس بپوشد. پیراهن و شلوارش را بینقص میپوشد، اما جورابهایش را پشت و رو پا میكند. كدام یك از مواردی كه در زیر میآید میتواند برای كودك شما كمككننده باشد: «مریم، تو دوباره جورابهایت را اشتباه پا كردی؟ چرا هیچوقت یادت نمیماند كه قست پرزدار پشت جوراب است؟» یا «آفرین! تو پیراهن و شلوارت را درست پوشیدی، اما عزیزم دفعه بعد یادت باشد كه قسمت پرزدار، پشت جوراب است.»
اگر به این جملات دقت كنیم،خواهیم فهمید كه مورد دوم چون روی توانایی مریم تأكید میكند، بیشتر به رشد اعتماد به نفس او كمك میكند. وقتی كودكان به خودشان اطمینان پیدا میكنند،كارها را بهتر انجام میدهند و برای انجام دادن كارهای جدیدتر مشتاقتر میشوند. آنها با این كار مهارتهای جدیدی كسب میكنند و روز به روز هم اعتماد بیشتری در مورد تواناییهایشان به دست میآورند. اعتماد به نفس موجب موفقیت میشود. از سوی دیگر، وقتی بچهها به این باور برسند كه نمیتوانند هیچ كاری را درست انجام دهند،میلی به انجام دادن فعالیتهای جدید پیدا نمیكنند و پذیرای شكست میشوند. بنابراین، از چالشهای تازه اجتناب میكنند، هرگز یاد نمیگیرند كه میتوانند كاری را درست انجام دهند ،اطمینان آنها به خودشان هرگز رشد نمیكند و نتیجه این شكست اعتماد به نفس پایین میشود.
چگونه فكر میكنید؟
واكنشهایی كه والدین و سایر بزرگسالان به فعالیت كودك نشان میدهند باعث میشود كه کودک خودش را كارامد یا ناكارامد تصور كند. آیا شما به اینكه چگونه كودكتان به موفقیتهای خود افتخار میكند توجه كردهاید؟ آنها اغلب اصرار دارند كه شما به آنچه درست كردهاند نگاه كنید و نظرتان را بگویید. كودكان نیاز دارند كه به چشم افرادی توانا و قدرتمند دیده شوند، اما آنها از دانش و مهارت لازم برای رشد خود بهرهمند نیستند. فهرست كارهایی كه میتوانند انجام دهند كمتر از آنهایی است كه نمیتوانند. آنها واقعاً به كمك شما برای رشد خود نیاز دارند.
حس مشترك والدین
حس مشتركی بین تمام والدین وجود دارد كه این است: اگر من بخواهم كودكی توانا داشته باشم،باید تمام اشتباهاتش را به او تذكر دهم و آنها را تصحیح كنم. اما باید دانست كه منتقد همیشگی بودن تنها یك چیز به كودكان یاد میدهد: تو نمیتوانی كاری را درست انجام دهی. وقتی والدین به جنبههای مثبت كار كودك توجه دارند، در واقع به داشتن احساس خوب در بچهها كمك میكنند. برای اینكه به رشد اعتماد به نفس كودكتان كمك كنید به این موارد توجه داشته باشید:
بر تواناییها و موفقیتهای كودكتان تأكید كنید.
به او نشان دهید كه به تواناییهایش ایمان دارید.
اسباب موفقیت فرزندتان را فراهم كنید.
واكنشی كه به موفقیتهای آنها نشان میدهید، مثبت اما واقعبینانه باشد.
البته هیچ پدر و مادری نمیتواند جلوی تمام شكستهای ممكن فرزند خود را بگیرد. كودكان شكست را نیز مثل موفقیت تجربه میكنند. اما آنهایی موفقند كه ضعفها و اشتباهاتشان را میپذیرند و در آخر به این نتیجه میرسند كه به رغم همه چیز، شایستهاند. طبق یك ضربالمثل قدیمی،«هیچ چیزی به اندازه موفقیت یاددهنده نیست». اجازه دهید فرزندتان طعم شیرین موفقیت را بچشد. او را بیشتر در موقعیتهایی قرار دهید كه احتمال موفقیت هست، نه شكست:
لباسهایی را كه مشكل پوشیده میشوند شما تنش كنید و لباسهای ساده را به آنها واگذارید.
برای اینكه از صدمه دیدن آنها جلوگیری كنید برای آنها ظروف پلاستیكی تهیه كنید.
اشیایی را خریداری كنید تا بتوانند دستكاریشان كنند.
آنها را درگیر تجربههای متنوع جسمی، ذهنی و اجتماعی كنید.
تشویق
اعتماد به نفس شبیه موج كوچك است. وقتی كودك احساس كند در حوزهای خاص دارای توانایی است، احتمالاً این احساس خود را به سایر زمینهها نیز گسترش خواهد داد. این موج غالباً با اولین تشویقهای والدین به وجود میآید. تشویق، اعتماد به نفس كودك را پایهریزی و سازماندهی میكند. رفتار اشتباه در اكثر موارد نتیجه عدم تشویق است. تشویق در ایجاد اعتماد به نفس كودك، بهویژه مواقعی كه درست رفتار میكند، بسیار تأثیرگذار است. متأسفانه اكثر روشهای تربیتی ما بین تجربیات غیرتشویقی،سرخوردگی، افراطكاری، توجه بیش از اندازه یا غفلت كردن نوسان دارند. تشویق نه تنها در جهت افزایش رفتار های مطلوب موثر است بلکه می توانیم در ایجاد رفتار پسندیده هم از آن یاری جست. در روانشناسی به آن شکل دادن رفتار می گویند. به این معنی که با کوچکترین تغییری در جهت مثبت ، تغییر مورد نظر را تشویق نمایید با این کار می توانید منتظر تغییر های بعدی باشید.
تشویق یا ستایش؟
تشویق ، چیزی بیش از تمجید است. در حقیقت، ستایش كردن یكی از عوارض تشویق نادرست به حساب میآید، زیرا وقتی آن را به كار میبرید، كودكان این برداشت را خواهندكرد كه شما چیزی فراتر از تواناییهای آنها انتظار دارید. اما تشویق به این معنی است كه من تو را آنطور كه هستی میپذیرم، نه آنطور كه میتوانی باشی. كدام یك از این عبارات، اگر به شما گفته شود، احساس خوبی در شما ایجاد میكنند: «خیلی سخت است، خودم برایت انجام میدهم» یا «بله،خیلی سخت است، اما من به توانایی تو ایمان دارم» ؟ اگر توجه كنید، میبینید كه مورد دوم بیشتر باعث برانگیزاندن احساس مثبت در شما میشود. اكنون به برخی مثالها كه در آن از كلمات تشویقی و غیرتشویقی به كار رفته است اشاره میكنیم. به خاطر داشته باشید هر وقت فرزندتان را تشویق میكنید، به شكلگیری شخصیتی شاد و با اعتماد به نفس بالا در او كمك میكنید.
قدرت والدین
بسیار مهم است كه والدین در تربیت فرزندانشان از قوانین و محدودیتهای منطقی استفاده كنند كه البته به مرور زمان و با رشد كودك باید تغییر كند. اگر والدین از روشهای خشنی برای تسلط بر كودك استفاده كنند و خواستههای طبیعی آنها را سركوب كنند، آن احترام به خود لطمه میبیند و در نتیجه دچار كاهش اعتماد به نفس میشود. وقتی احترام به خود كودك لطمه میبیند (یا رشد نمیكند)،كودك بالقوه به رفتارهای خشن و انحرافی ترغیب خواهدشد. كودكانی كه احساس بیقدرتی میكنند اغلب نسبت به خود و دیگران رفتارهای تخریبی را پیش میگیرند. این عمل آنها تلاشی غیرقابل قبول برای بهدست آوردن كنترل محیطشان محسوب میشود.
عبارات تشویقی عبارات غیر تشویقی
تو می توانی انجام دهی تو همیشه اشتباه می کنی ، کمی دقت کن
من به تو ایمان دارم شک دارم بتوانی آن را انجام بدهی
کارت خوب است می شد از این بهتر هم عمل کنی
از ترانه ات لذت بردم موسیقی خوبی بود،اما بعضی نت هایش نقص داشت
بازی ات خوب است خوب، بازی تو کمی نسبت به پارسال بهتر شده
البته گاه خوب است او را به صورت واقع بینانه با نقایص کار آشنا کنید اما در همین زمینه هم لحن کلام شما می تواند موثر باشد. به عنوان مثال بگویید از ترانه ات لذت بردم. حالا بیا با هم بررسی کنیم تا ببینیم اگر چه کار کنی بهتر از این هم خواهد شد.
سپیده دانایی همراه با اضافات
تنظیم برای تبیان: کهتری