تبیان، دستیار زندگی
احترام از ریشه حرم گرفته شده كه به معنای حرمت نگه داشتن است. (لغت نامه دهخدا) البته این واژه به معنای آن چه كه هتك و شكستن آن ناروا باشد نیز آمده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هنجارشناسی «احترام» در قرآن

قرآن و کرامت

كارهای نیك را می توان به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم كرد. بخش فردی آن به حوزه امور اخلاق فردی بازمی گردد كه از آن به خودسازی یاد می كنند و بخش اجتماعی آن همان هنجارهایی است كه می بایست انسان مراعات كند

یكی از هنجارهای اجتماعی كه ارتباط تنگاتنگی نیز با اخلاق فردی پیدا می كند، هنجار احترام به دیگری است. احترام در آموزه های قرآن از آن جایی اهمیت پیدا می كند كه با مسئله كرامت انسانی ارتباط تنگاتنگی دارد. به این معنا كه عدم رعایت این هنجار به معنای هتك حرمت انسانی و زیرپا گذاشتن كرامت انسانی است. در حقیقت كرامت انسانی این اقتضا را دارد تا هر شخصی با دیگری چنان رفتار كند كه انسانیت آن را می طلبد. در این نوشتار به این مسئله از دیدگاه قرآن پرداخته می شود تا با تحلیل آیات آن نقش مهم رعایت احترام دیگری را دریابیم.

مفهوم احترام

احترام از ریشه حرم گرفته شده كه به معنای حرمت نگه داشتن است. (لغت نامه دهخدا) البته این واژه به معنای آن چه كه هتك و شكستن آن ناروا باشد نیز آمده است. (صحاح اللغه ج 5 ص 1895) از این رو حرام هر چیز و یا كاری است كه انجام دادن آن ممنوع و ناروا باشد و یا حرم هر جایی را می گویند كه انجام دادن برخی از اموری كه در جاهای دیگر جایز است، در آن جا نادرست و غیرجایز باشد. (مفردات راغب اصفهانی ص 229)

حرمت شخص به معنای چیزی است كه شخص از آن حمایت می كند و حریم شخصی نیز چیزهایی اختصاصی است كه دیگران نمی توانند در آن موارد دخالت كرده و وارد شوند.

احترام از ریشه حرم گرفته شده كه به معنای حرمت نگه داشتن است

احترام در اصطلاح عرفی به معنای گرامی داشت و بزرگداشت و تعظیم شخص است كه بی ارتباط با معنای لغوی آن نیز نیست؛ زیرا شخص، چیز، جا یا زمان محترم، دارای حرمت و حریمی است كه حفظ آن لازم و هتك آن نارواست.

ناگفته نماند كه واژه احترام به این معنا و مفهوم به صراحت در قرآن به كار نرفته است و این مفهوم از اضافه وصفی برخی موارد به وصف حرام و محترم شمردن به دست می آید. به این معنا كه هنگامی كه خداوند نفس (انعام آیه 151) و یا خانه (مائده آیه 97) و یا ماه (توبه آیه 5) و مانند آن را محترم می شمارد از آن این معنا استنباط می شود كه می بایست مورد احترام و تعظیم قرار گیرد. البته واژگانی چون تعظیم (حج آیه 30 و 32) و یا توقیر (فتح آیه 9) و تعزیر (همان) و خفض جناح (اسراء آیه 24) همین معنا و مفهوم اصطلاحی را می رساند.

بنابراین نباید تنها به این واژه در آیات قرآن بسنده كرد بلكه برای دریافت مباحث مربوط یا مرتبط می بایست به همه آیاتی كه این مفهوم را می رساند، توجه داشت.

انسان، موجودی محترم

دعا

منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی كه انتساب آن به خدا قوی تر و نزدیك تر باشد از احترام بیش تری برخوردار است.

به عنوان نمونه انسان از آن جا ارزش و اعتبار و احترام فزون تری دارد كه انتساب آن به خدا از دیگر آفریده ها بیش تر است؛ زیرا انسان تنها موجودی است كه روح خدایی خاصی دارد و این امكان را به وی بخشیده است تا از همه اسمای خدا برخوردار گردد و به همین سبب خلافت الهی را به عهده گیرد. این عنوان و توانمندی موجب شد

تا همه آفریده های خداوند به انسان سجده كرده و ولایت و خلافت وی را بپذیرند تا این انسان كامل به عنوان نائب و جانشین پروردگار، آنان را به كمال لایق و شایسته برساند.

این گونه است كه قرآن به مسئله تكریم انسان توجه می دهد. در حقیقت احترام انسان ها، برخورداری ایشان از كرامت الهی است كه در آیه 70 سوره اسراء به آن اشاره كرده و فرموده است: و لقد كرمنا بنی آدم.

انسان از جنبه های مختلف از برتری های بسیاری برخوردار است. ویژگی های فردی انسان به گونه ای است كه به طور ذاتی و فطری دوست دار كرامت و حفظ شخصیت، آبرو و نیازمند احترام است. خداوند با توجه به این فطرت انسانی از انسان ها می خواهد كه حرمت خویش را نگه دارند و در گفتار و رفتار خویش حفظ آداب و احترام را بنمایند.

بسیاری از آموزه های حقوقی و حكمی قرآن ارتباط تنگاتنگی با مسئله احترام و تكریم انسان دارد. از این رو حرمت جان آدمی (انعام آیه 151) و یا مال (بقره آیه 188) و یا عرض و آبرو (نساء آیه 148 و نور آیه 23) در شریعت اسلام و همه شرایع وحیاتی آسمانی مطرح شده و از مردمان خواسته شده كه با یكدیگر به سخن نیكو (بقره آیه 83) و دور از تهمت و غیبت و افترا (حجرات آیه 11 و 12) و صدای بلند، یا رفتاری تفاخرآمیز و تبخترگونه و مانند آن عمل كرده و احترام یك دیگر را نگه دارند.

منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی كه انتساب آن به خدا قوی تر و نزدیك تر باشد از احترام بیش تری برخوردار است

آثار احترام و بی احترامی به دیگران

رعایت احترام دیگران و بی احترامی به آنان آثار وضعی و تكلیفی و پاداش و كیفر خاصی دارد. خداوند برای این كه انسان ها احترام یك دیگر را نگه دارند افزون بر روش های تشویقی و بیان فواید و آثار آن می كوشد تا ازروش تهدید و تنبیه نیز بهره جوید از این روست كه اهانت كنندگان و تحقیركنندگان را به مجازاتی سخت در آخرت تهدید می كند تا به این روش هنجارهای اجتماعی را تقویت و تثبیت نماید.

قرآن می فرماید كه اصولاً احترام گذاشتن به دیگری، پیش از آن كه سودش به طرف مقابل برسد به خود فرد می رسد.

بی گمان كسی كه به دیگری احترام می گذارد شخصیت و شاكله وجودی خود را نشان می دهد كه از كمال سلامت برخوردار است و از سوی دیگر منفعت و سودش به خود فرد بازمی گردد و موجب می شود كه دیگران به سوی وی گرایش بیش تری پیدا كرده و در كارها و مشكلات دستگیرش شوند. (حج آیه 30)

قرآن و رعایت آداب و رسوم ملتها

از آن جایی كه قرآن هنجارهای عرفی و عقلی را همانند هنجارهای شرعی دارای ارزش و اعتبار می داند- مگر آن كه با اصول اساسی دین در تضاد باشد و كرامت انسانی را از راه دیگر خدشه دار سازد- به بیان چگونگی رفتار بیش تر به اصول اساسی عقلانی و شرعی می پردازد و اصول عقلایی و هنجارهای عرفی را به زمان و مكان وامی گذارد. از این رو در بیان چگونگی سلام و تحیت تنها به این نكته اشاره می كند كه می بایست در آغاز سخن كلام نیكو و سلام و درود را بر زبان راند ولی تاكید می كند كه می بایست مراعات آداب و رسوم هر قومی را كرد. به این معنا كه نوع و شیوه احترام در نزد انسان ها با قومیت ها و ملیت ها و فرهنگ های مختلف در زمان ها و مكان های گوناگون متفاوت است. بنابراین می بایست در شیوه تعامل و احترام، این شرایط و مقتضیات زمانی را در نظر گرفت. خداوند درباره سلام می فرماید: و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منا او ردوها (نساء آیه 86) اگر به شما سلام و تحیت فرستادند شما بهتر از ایشان عمل كنید و یا دست كم همانند آنان به ایشان احترام بگذارید.

ارتباط دعا

در این آیه با توجه به تفاوت هنجارهای عرفی در نحوه سلام و تحیت دستور می دهد كه نخست می بایست بهتر از ایشان، رفتار و سلام ایشان را پاسخ داد و دست كم همانند آنان عمل شود. این بدان معناست كه رعایت آداب و رسوم محلی و فرهنگی باید در حد امكان مورد توجه قرار گیرد.

در برخی از روایات آمده است كه در پیش از اسلام سلام به معنی گفتن زنده باد بود و پس از اسلام جمله سلام علیكم جانشین آن شد. (تفسیر كبیر فخر رازی ج 10 ص 209) و هم چنین گفته شده است كه در دوره یوسف (ع) احترام و سلام كردن به نماز گزاردن بود چنان كه همین عمل در میان ساسانیان و پیش از ایشان وجود داشته است و از این رو آیه: خروا له سجدا (یوسف آیه 100) به معنای این است كه با سجده به او احترام گذاشته و سلام دادند. در حقیقت این سجده، تعظیم و احترام است نه سجده بندگی. (مجمع البیان ج 5 ص 405) چنان كه اكنون نیز در میان شرقی ها اینگونه است كه شخص با خم شدن، احترام خویش را بیان می دارد.

هر ملتی نوعی آداب برای احترام و تعظیم دیگری دارد كه از آن جمله می توان به اشاره به سر، كلاه از سر برداشتن، روبوسی، دست دادن، معانقه و گردن به گردن نهادن، بغل كردن، بوسیدن سر و پیشانی، صورت و دست و حتی پا را یاد كرد. در هندوستان خم شدن و بوسیدن پای بزرگان خانواده مرسوم است.

قرآن بر احترام به پدر و مادر (بقره آیه 83) مومنان (سجده آیه 18)، مهمان (ذاریات آیه 24) یتیمان و نیازمندان (نساء آیه 36 و بقره آیه 83) و امور مقدس مانند قرآن (اعراف آیه 204 و نیز واقعه آیه 79)، خانه خدا (نمل آیه 91) ماه های حرام (توبه آیه 36) شعایر الهی (حج آیه 30) دستور می دهد.

به هر حال احترام به دیگران به معنای تعظیم و تكریم انسانیت است كه می بایست به عنوان یك هنجار مهم اجتماعی از سوی همگان رعایت و ترویج شود.

نویسنده: خلیل آقا خانی

تهیه : شکوری

تنظیم: سعید آقازاده