قند، شکر، چایی، شیر
ایلنا: مثلی بین قدیمیترهای ایران و حتی نسل جدید دهان به دهان میگشت كه اگر میخواهی كسب و كاری راه بیاندازی كه دغدغهای برای تامین معاش نداشته باشی، بهترین كسب، شغلی است كه با شكم مردم سر و كار داشته باشد، چرا كه مردم به هر چیز نه بگویند، به شكم خودشان نمیتوانند نه تحویل دهند.
اما این روزها صنعت غذایی روز به روز توان خود را تحلیل یافتهتر میبیند و هر روز از ظرفیت تولید صنعت غذایی كاسته میشود. البته شكم مردم باید پر شود، لذا مرزها و بنادر گمركی امروز پربارتر از همیشه مشغول تخلیه كالاهای وارد شده از سراسر دنیا هستند. اگر اعلام شود كه ایران بارانداز مواد غذایی در سراسر دنیا شده است، نباید كسی به آن با دیده شك و تردید نگاه كند. از میوه و شكر و برنج و چای گرفته، تا انواع و اقسام شكلات و كاكائو، هر روز مقصدی به نام ایران را نشانه میگیرند.
قند و شكری كه اولین قربانی بود
صنعت قند و شكر نخستین صنعتی بود كه از سوی عمدتاً مسؤولان بازرگانی كشور تنبیه سختی شد. تعرفهها در چشم برهم زدنی دستكاری و راه تنزل را در پیش گرفت تا به مدد این تصمیم كه معلوم نبود با چه هدفی وضع شد، حجمی از واردات كه برای 5 سال كشور كفایت میكرد، طی یك سال راهی ایران شود. بسیاری از فعالان این صنعت در همان روزهای نخست هشدارها دادند و به دنبال آنها، نمایندگان مجلس نیز در قالب نطق و تذكر، اقدامات دولت را ضد تولید خواندند، اما در پاستور گوشی كسی خریدار این اعتراضات نبود. آش چنان شور شد كه 5 وزیر اقتصادی دولت نهم نیز به رئیس جمهور وقت نامه دادند و درخواست محدودیت واردات شدند، اما داستان ادامه یافت تا نهایتاً 39 كارخانه قند و شكر كشور تعطیل شوند یا به تولید در 3 ماه از 12 ماه سال رضایت دهند. قبل از سال 84، تعرفه واردات شکر خام و سفید به منظور حمایت از تولیدات داخلى به ترتیب 130 تا 150 درصد بود اما این تعرفه از آبان ماه 84 تا اردیبهشت ماه 85، سه بار دستخوش تغییر و کاهش شد. در آبان ماه 84 تعرفه واردات شکرخام و سفید از 130 و 150 درصد به 30 و 50 درصد کاهش یافت، اما چند ماهى از این مصوبه دولت نگذشته بود که دولت تعرفه شکرخام و سفید را به 25 درصد کاهش داد و سپس در اردیبهشت ماه سال 85 در اقدامى دیگر، تعرفه واردات شکرخام و سفید را تنها 6 درصد مصوب کرد. در این میان چغندرکاران کشور نیز به تبع کاهش تعرفه واردات شکر دچار زیانهاى زیادى شدند، به طورى که به گفته محمدباقر باقرزاده، مدیرعامل مرکز بررسى و تحقیق و آموزش صنایع قند ایران، در بهرهبردارى سال 87 در بخش چغندر، میزان قراردادهاى منعقده کارخانجات قند و شکر با کشاورزان 67 هزار و 96 هکتار و میزان سطح برداشت شده، بیش از 50 هزار و500 هکتار بوده است که نسبت به سال 86 به ترتیب 55 و 58 درصد کاهش را نشان مىدهد. وى با اشاره به اینکه میزان چغندر تحویلى در سال 87 بیش از یک میلیون و 713 هزار و 656 تن بوده که نسبت به سال 86 بیش از60 درصد کاهش داشته است، مىافزاید: قند و شکر تولیدى در بخش چغندر در سال 87 بیش از 235 هزار و 334 تن بود که در مقایسه با سال 86 با 623 هزار و 814 تن تولید، نشان دهنده 62 درصدى کاهش است.
با این اوصاف صنعت قند و شكر و به تبع آن، كشت چغندرقند در كشور به محاق رفت تا در نقطه مقابل، نام ایران به عنوان یكی از بزرگترین واردكنندگان شكر در جهان ثبت شود.
اگر اعلام شود كه ایران بارانداز مواد غذایی در سراسر دنیا شده است، نباید كسی به آن با دیده شك و تردید نگاه كند.
چایی كه سالهاست به مذاق ایرانی خوش نمیآید
مطابق اعلام مسؤولان، در حال حاضر 30 هزار تن چای ایرانی در انبارها خاك میخورند. انحلال سازمان چای در سال 83، آغاز راهی بود كه فرجام آن به نابودی صنعت چای ایران منجر میشد. تصمیمات اخذ شده در سالهای اخیر نیز نه تنها مرهمی بر دردهای صنعت چای نبود، بلكه روند فروپاشی این صنعت قدیمی در ایران را تسریع بخشید. عادت مذاق ایرانیان به طعم چایهای فرآوری شده خارجی نیز مزید بر علت شده است تا چای ایران كه زمانی استانهای شمالی كشور را سبزپوش كرده بود، امروز انبارهای كشور را به رنگ سیاه تزیین كند. همچنین علاوه بر كاهش كشت چای در كشور، باید اشاره شود كه تمامی صنایع بستهبندی چای كشور به تعطیلی كشیده شدهاند.
رحمت سمیعی، رئیس هیات مدیره سندیكای كارخانجات چای شمال كشور با اشاره به دپو شدن 28 هزار تن چای در انبارهای كشور در سالهای گذشته، میگوید: اضافه شدن حدود 40 هزار تن چای انبار شده در سالجاری بحران صنعت چای داخلی را دو چندان كرده است. سمیعی یادآور میشود: متاسفانه برنامهریزیهای صحیحی برای نگهداری و انبار محصولات كشاورزی بهخصوص چای وجود ندارد و هر ساله لطمههای سنگینی به دلیل مدیریت غلط دولت به این صنعت وارد میشود. وی با اشاره به سیاستهای دولت مبنی بر توزیع رایگان چای ایرانی بین مردم خاطرنشان میكند: ورود چای رایگان بیكیفیت دولتی در بازار و در میان مردم جز لطمه به صنعت چای و به خطر انداختن اشتغال 300 هزار نفری كه در این صنعت مشغول به كار هستند، چیزی در پی نخواهد داشت. سمیعی میافزاید: عدم حمایت از چای ایرانی باعث گرفتاری 55 هزار خانوار چایكار شده و ورشكستگی 50 كارخانه چای را به همراه داشته است. وی با بیان این كه از تعداد 156 كارخانه چای حدود 50 كارخانه با سرمایه یك میلیارد تومان به ورشكستگی مطلق دچار شدهاند، گفت: وزارتخانههای جهاد كشاورزی و بازرگانی با سیاستهای اشتباه خود عملا به نوعی حامی چای وارداتی شدهاند، بهگونهای كه نابودی صنعت چای كشور را نشانه رفتهاند.
شیر هم راه بحران میپیماید
تجمع سال گذشته دامداران در مقابل وزارت بازرگانی در اعتراض به واردات شیرخشك، خود تصویری از وضعیت تولید شیر در كشور بود. صنعت شیر بنا به اعلام فعالان این صنعت در حال حاضر با كمتر از 50 درصد ظرفیت خود كار میكند. این در حالیست كه دامداران اعتقاد دارند كه صنعت شیر كشور برای تولید همین میزان اندك نیز استفاده از شیرخشك وارداتی عمدتاً هندی را بر شیر تولید دامداران داخلی ترجیح میدهد و همین امر زمینه زمین خوردن دامداران را به وجود آورده است. یکی از دامداران آملی در این زمینه میگوید: مسؤولان و متولیان امر باید با اختصاص یارانه و برخی مایحتاج به دامداران کمک کنند.
علی مرزبان میافزاید: هم اکنون قیمت تمام شده یک کیلوگرم شیر بیش از 500 تومان است در صورتی که قیمت هر کیلو شیر را از ما به قیمت 300 تا 350 تومان خریداری میکنند.
وی اضافه میکند: متاسفانه روند موجود همه دامداران را نگران کرده و باعث تعطیلی بسیاری از دامداریها در این شهرستان شده است.
در اثر کاهش تعرفه واردات قند و شکر، 39 كارخانه قند و شكر كشور تعطیل شده یا به تولید در 3 ماه از 12 ماه سال رضایت داده اند.
صنعت كنسرو بحران نفس میكشد
بحران فقط صنایع مستقیم غذایی را در خود فرو نبرده است و صنایع تبدیلی اگر بیش از صنعت موادغذایی متضرر نشده باشند، كمتر از آنها نیز زیان ندیدهاند. كمبود نقدینگی و واردات بیرویه كه امروز نفس بسیاری از صنایع كشور را گرفته است، صنایع تبدیلی موادغذایی را نیز در چنبره گرفتاریها دچار كرده تا جایی كه فعالان این صنایع از خطر ورشكستگی بسیاری از این صنایع خبر میدهند.
محمد گشتاسبزاد، رئیس هیات مدیره انجمن صنایع همگن شیلاتی استان مازندران در این باره میگوید: بهدلیل محدودیتهای شدید نقدینگی كه از سوی بانكها ایجاد شده، اكثر كارخانهها تعطیل شده و آنهایی كه فعالیت دارند با 20 تا 30 درصد ظرفیت كار میكنند.
وی میگوید: 8 كارخانه كنسروسازی و 4 كارخانه بستهبندی ماهی در استان مازندران وجود دارند كه غالباً به دلیل مشكلات نقدینگی نمیتوانند از ظرفیت خود استفاده كرده و هر كدام با 20 تا 30 درصد ظرفیت كار میكنند و 4 كارخانه به طور كامل تعطیل شدهاند. وی خاطر نشان میكند: گرچه مشكل نقدینگی كارخانهها از 25 سال پیش وجود داشته، اما در 2 سال اخیر شدت یافته و كارخانهها كه قبلا از محل تبصره 2 بودجه تسهیلات بانكی میگرفتند و ضامن آن دولت بود، اكنون2 سال است كه ضمانت بانكی از خود كارخانهها درخواست میشود.
وی در مورد آمار كارگران بیكار شده كارخانههای فرآوری شیلات میگوید: آمار دقیق در دست نیست، اما این صنایع دارای ارزش افزوده بالایی است.
صنعت آرد هم در معرض تهدید است
با وجود اینكه نان همچنان جایگاه خود را به عنوان قوت اصلی مردم ایران حفظ كرده و لذا نیاز بسیاری برای تامین آرد موردنیاز نانواییها در كشور احساس میشود، اما حتی صنعت آرد كشور نیز خطر ورشكستگی را بیخ گوش خود احساس میكند.
نماینده مردم کردکوی و بندرگز در مجلس شورای اسلامی با انتقاد از بیتوجهی به صنایع تبدیلی استان گلستان میگوید: کارخانجات آرد استان در حال ورشکستگی و تعطیلی هستند.
محمد جواد نظری مهر میافزاید: در حال حاضر 80 درصد گندم استان گلستان به صورت خام از استان خارج میشود در صورتی که 30 کارخانه آرد در سطح استان داریم که هر یک با ظرفیت 4 تا 10 هزار تن در ماه میتواند گندم آرد کند.
وی اظهار میكند: دستهای پنهانی در پس این قضیه وجود دارد تا کارخانجات آرد بین 300 تا هزار تن در ماه گندم آرد کنند که این از نظر اقتصادی ضرر بسیار بزرگی را به داراییهای مملکت میزند و کارخانجات در حال ورشکستگی و تعطیلی هستند.
وی خاطرنشان میکند: سطح اشتغالزایی در کارخانجات آرد پایین آمده و به علت نداشتن درآمد، دست به کارهای خلاف قانون میزنند و من این مشکل را از جانب مسئولان استانی و کشوری میبینم.
نماینده مردم کردکوی و بندرگز در مجلس بیان میكند: با وجود پیگیریهای مکرر، مشکلات همچنان باقی است و کارخانجات آرد استان با آن دسته و پنجه نرم میکنند.
خلع سلاح شدن اقتصاد در عصر دانایی
هر چند میتوان برخی از مشكلات صنعت كشور را به بحران اقتصادی جهان و سایر موارد فرامرزی ربط داد، اما در اینكه دانایی گمشده اقتصاد ایران است، نباید شك داشت. اشباع بازارهای داخلی از انواع برنجهای خارجی، سرازیر شدن سود زعفران تولید داخل به جیب كشورهای دیگر همچون اسپانیا، مشكلات چند ساله اخیر بر سر راه پرورشدهندگان میگو كه سبب ورشكستگی و تعطیلی برخی از این واحدها شده است، كاهش سطح برداشت محصولی همچون پسته در كشور، خودنمایی انواع میوههای خارجی در بازارهای داخل و صدها مورد ریز و درشت دیگر، بیش از هر چیز نشان از این میدهد كه در عصری كه به نام عصر دانایی ملقب شده است، اقتصاد ما از همیشه دست خالیتر است.
منبع: ایلنا (بااندکی تلخیص)
تنظیم برای تبیان: سعید آقازاده