حوزه فلسفی تهران
تهران شهر «هزار حكیم»، از هنگام هجرت حكما و عرفا از اصفهان و سبزوار به آن، جلودار عرصه فلسفه و عرفان و وارث هزار سال همت و حمیّت علمی شد.
تهران از دو سده قبل آبستن حوادثی بوده كه حاكی از فضای بهتری برای حكیمان و عارفان است. آشنایی با مظاهر جدید فرهنگ و تمدن غرب و آزادی نسبی مردم و رشد آگاهیهای عمومی و درخواست رسانههای گروهی و مراكز دادرسی حقوقی و وجود برخی از فرهیختگان و شاهزادگان عهد قاجار كه از حكما و عرفا حمایت میكردند و همچنین دفاع فقهای عظام در مقابل ریاكاران و متعصبان خشكاندیش از حكیمان و عارفان و در نتیجه كمك به نشر و توسعه مدارس فلسفی و عرفانی در تهران، موجب رونق علوم طبیعی و ریاضی و حكمی و عرفانی شده است.
گرچه به دلیل برخی از حوادث همچون انقلاب مشروطه و بیتوجهی متولیان امور و نارواییها و بی عدالتیها مدارسی از رونق افتاده، خراب شده، یا خالی از طلاب گشته؛ اما با تلاش حاملان حكمت و راسخان در علم، مخصوصاً چراغ حكمت متعالیه از دو سده پیش تاكنون در حوزه تهران نگهداشته شده است.
در این میان گرچه مدرسهی دارالشفاء پس از چهل سال حوزهی گرم فلسفه و مدرس عالی حكمی میرزای جلوه با مهاجرت طلاب در وقایع مشروطه به سردی میگراید، ولی مدرسهی مروی، مدرسهی صدر، مدرسهی سپهسالار (قدیم و جدید)، مدرسهی منیریه، مدرسهی شیخ عبدالحسین و مدرسهی كاظمیه و غیره به حیات خود ادامه داده شاگردان مؤسسین حوزهی فلسفی و عرفانی تهران و حكمای اربعه و شاگردانشان به تعلیم فلسفه و عرفان در این حوزه و حوزههای دیگر علمی ایران پرداختند. در حال حاضر از میان مدارس مذكور، مدرسه استاد مطهری (سپهسالاری سابق) به عنوان ادامه دهنده حوزه فلسفی تهران است.
" وظایف حوزه فلسفی تهران:
گفته شده كه حوزهی تهران از غنیترین حوزههای فلسفی جهان بوده است كه برخی از ویژگیهای آن عبارتند از:
1- برخورد با اندیشههای فلسفی جدید غربی
2-دفاع در برابر حمله به فلسفه اسلامی و الهیات
3- سعی در ارائه فلسفه صدرایی به شیوهای نو و پایهگذاری برخی از براهین و مباحث جدید
4- تأسیس مباحث تطبیقی فلسفی
5- تصحیح و كتابشناسی كتب قدیم و درسی فلسفی و عرفانی
6- برخورد و همكاری با مستشرقین
7- نقد و بررسی فلسفه غرب
البته ظاهراً حوزه فلسفی تهران در رسالت مطالعه و بررسی فلسفه غرب به اندازه كافی توفیق نداشته است با این حال باید قبول كرد كه مكتب تهران به عنوان یك مكتب فكری جدید، مطرح نبوده، نوآوریهای آن بسیار محدود و صرفاً بیشتر مروج تفكرمشائی یا اندیشه متعالیه بوده است؛ مع الوصف باید به خاطر داشت كه اكثر چهرههای مكتب تهران به رغم تدین و ورع، مورد تكفیر متشرعان متصلب و متشبثان به علم استنجاء (كه خقه اصغر را مهمتر از فقه اكبر میدانستند)، قرار گرفتند." چگونگی شكل گیری حوزه فلسفی تهران:
مستندات تاریخی حكایت از آن دارند كه مؤسس مدرسهی مروی و دعوت شاه قاجار از آخوند ملاعلی نوری درخواست كردند كه بیایند تهران و در مدرسه مروی تدریس نمایند. ملاعلی نوری عذر آورد و یكی از شاگردان خویش را در سال 1237ه. ق، جهت تدریس در مدرسهی مروی تهران معرفی و روانه گردانید.
شرح دعوت از آخوند ملاعلی نوری را به قلم علی مدرس پسر آقا ملاعبداللّه مدرس زنوزی چنین است: «
پس از آنكه مرحوم حاجی محمد حسین خان مروی در دارالخلافهی تهران مدرسهی مروی را عمارت كرد و به اتمام رسانید، از خاقان خلد آشیان استدعا كرد كه مرحوم ملا علی نوری را از اصفهان به تهران احضار نماید تا در آن مدرسه تدریس فرمایند. پس از ابلاغ احضار، مرحوم ملاعلی نوری در جواب نوشت كه در اصفهان قریب به دو هزار طلاب مشغول تحصیل هستند كه چهارصد نفر - بلكه متجاوز - كه شایسته حضور مجلس درس این دعاگو هستند به مجلس درس دعاگو حاضر میشوند. چنانچه در تهران بیاید موجب پریشانی این همه طلاب علم خواهد شد. پس از رسیدن جواب، مرحوم خان مروی استدعا نمود كه مجدداً امر صادر و فرمایش شود كه یكی از تلامیذ خود را كه لایق دانند روانه دارالخلاقه كنند. كه ملاعبداللّه مدرس زنوزی به تهران آمدند و مكتب تهران تأسیس گردیده تداوم یافت». به واقع او مكتب فلسفی تهران را مؤسس بود.منبع:پایگاه اطلاع رسانی بنیاد حکمت اسلامی صدرا و پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
تنظیم:مجید نقدی گروه حوزه علمیه