تبیان، دستیار زندگی
دراینجا بحث از این نکته شروع میشود که اخلاق به چه واژهای نسبت داده می شود،اخلاق به واژه خوبی وبدی حال به صورت مطلق بودنش بیشتر مد نظر است تا نسبی بودن آن در این جا اخلاق را از نظریه های مختلف مورد بحث قرار داده ایم:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بررسی مفاهیم اخلاقی،اجتماعی امام خمینی(ره)

(قسمت دوم)

امام خمینی در تبعید

کاربران گرامی سلام

از امروز به امید خدا، بخش جدیدی به مطالب دین و اندیشه افزدده خواهد شد. دراین بخش پژوهش های دانشگاهی و حوزوی مرتبط با علوم اسلامی و متناسب با سطح و نیاز کاربران ارائه خواهد گردید. شما نیز می توانید تحقیقات و آثار پژوهشی خود را برای ما ارسال نموده وپس از بررسی در سایت با نام مولفان به نمایش گذاشته خواهد شد. در سر آغاز این امر با نام زیبای امام خمینی (ره) و قله آموزه های اسلامی یعنی اخلاق آغاز می کنیم.

برای مطالعه قسمت اول اینجا کلیک کنید.

(بخش اول)

دراینجا بحث از این نکته شروع میشود که اخلاق به چه واژهای نسبت داده می شود، اخلاق به واژه خوبی وبدی حال به صورت مطلق بودنش بیشتر مد نظر است تا نسبی بودن آن در این جا اخلاق را از نظریه های مختلف مورد بحث قرار داده ایم:

1-دیدگاه بدسرشت بودن ذاتی انسان:

این مکتب گناه نخستین لقب دارد که مبنا را بر شرارت ذاتی انسان قرار داده وبنابراین،دخالت جامعه را در ارشاد وهدایت افراد،لازم وحتمی می داند. که این دیدگاه به نظریه روان کاوی فرویدملقب کرده اندوبر طبق این نظریه،افراد انسانی عمدتا تحت تاثیر انگیزه های نا معقول ونیرومندی بوده وهمواره به دنبال ارضای بدون قیدوشرط هستند.

تعریف اخلاق از این دیدگاه

در این مکتب اخلاق به عنوان فراخود یا وجدان وعبارت است از احساس گناه در برابر تخلف از اصول واحساس سرزنش وبازخواست درونی در برابر ارتکاب عمل خطاست.

در این جا رشد اخلاق در کودکان،نتیجه فرایند های همانند سازی است.ودر این جا خانواده نقش تعیین کننده ای را اجرا می کند.

2-دیدگاه نیک سیرت بودن فطری انسان

این دیدگاه با نظریه ژان پیازه شروع می شود،بر طبق این مکتب،انسان به طور فطرتی وذاتی پاک است وچنانچه به طبیعت خود سپرده شود،به سوی خوبیها گرایش خواهد یافت.

در این مکتب بر اهمیت تعقل وتفکر تاکید زیادی شده است.به نظر پیاژه کودک،در بیشتر زمینه ها،از جمله در مورد مسائل اخلاق تابع مراحل رشد عقلی خودش می باشد.در این مکتب شاخص اخلاق به عنوان قضاوت های اخلاقی شناخته می شود،ودراین مکتب رشدعقلی براساس مرحله به مرحله اتفاق می افتد

3-دیدگاه نه بد ونه خوب بودن ذاتی انساناین دیدگاه با نظریه جان لاک شروع می شود که ذهن انسان مانند لوح سفیدی است که در زمان کودکی این محیط اورا رشد می دهد که به چه سمتی سوق یابد.

در این جا ارزش های اخلاقی به صورت مطلق وجود ندارد.اخلاق در این مکتب نسبی است.وبه نظریه یادگیری اجتماعی معروف است.

امام خمینی

بخش دوم

اخلاق از نگاه امام

اگر انسان بخواهد بدون هیچ قانونی عمل کند و رفتاری از خود بروز دهد،به زودی با واکنشهای شدید مواجه می شود ومنافع خود را از دست می دهد ئآرامش او به اضطراب ومحرومیت تبدیل می شود.بنابراین مردم باید برای دست یابی به لذت دنیوی بر اساس ضوابط روش هایی که به عنوان اخلاق یاد میشود تکیه کنند.

ما در اینجا نگاهی اجمالی به مسلک های اخلاقی می کنیم تا به منظور شناخت اخلاقیات امام خمینی(ره):

1-اخلاق زیستی وهمسازی اجتماعی

امام در جامعه ای متولد شد که ناگزیر بود در میان جامعه به نیاز های خود پاسخ بکوید،اما نیاز ها ومنافع او با یکدیگر ناسازگاری داشت آرمانها وخواسته های امام گسترده بود ومنابع تامین آن ها محدود.

2-اخلاق عرفانی وسیر وسلوکی

این اخلاق امام با پیراستن دل از آلودگی ها وآراستن به زیور(محاسن اخلاق)از راه ریاضت ومجاهدت تلاش می کردند تا حقیقت در ایشان جاری گردد.ودراین بعد اخلاقی،حرکت قلبی وعملی مورد نیاز است نه حرکت فلسفی وعقلی.

از نگاه عرفان،امام با تزکیه نفس،راه تعالی را می پیمودند واز راه قلبی به قرب الهی می رسیدند ودرد خدا جویی وعطش بهکمال مطلق را تازیانه سلوک می شناختند(خمینی، 1370).

3-مردم دوستی امام(عشق به انسانها)

آن چه بیش از همه عناصر و ویژگی هااخلاق امام را روح قرآنی بخشیده است،عنصر خدمت وخیر اندیشی وایثاربرای بندگان خدا در امام به وضوح دیده می شد.که به عنوان عنصری دلسوزترین مرد تاریخ در قرن20که دیده می شد.(خمینی،1370).

امام خمینی

 بخش سوم

فضایل اخلاقی امام(از دیدگاه روان کاوی)

1-خیلی سخت است که بگوییم امام چه شخصیتی داشت اما او شخصیتی والا داشت واحساس میکردم که نوری او را احاطه کرده وهر جا که او قدم می گذاشت آن هلال هم به دنبال او می رفت.                               (به نقل از حسن حماده)

2-امام خمینی با شخصیتی فقیه وسیاسی شناخته شد و دنیا،نیاز به وقت داشت تادرک کند که این عالم دین ،فرمانروایی ایران است وایران را یک نظام دینی اداره خواهد کرد نظامی که تاکنون نظیرش را ندیده بود.

(به نقل از روحانی)

3-زندگی خصوصی امام خمینی از دور بین هادور ماند ظاهرا این خواسته او تا لحظه وفاتش بود،حتی افراد خانواده اش هم تا زمانی که امام زنده بود از آمدن به جلوی دوربین ومصاحبه کردن پرهیز می کردند.                 (به نقل از غلامعلی رجایی)

4-ویژگی برجسته امامانس با قرآن بودنشان بود،شاید تعجب آور باشد که امام روزی 7بار قرآن می خواند وروزی 3 جزء قرآن را تلاوت می کردند.                                                                                                         (به نقل از سید حسن خمینی)

5-امام بسیار شوخ طبع بودند شاید این را کسی به چشم ندیده باشداما با فرزندانش شوخ طبعی می کردند وبابچه ها بسیار مهربان بودند وبا بچه ها با زبان خودشان حرف می زدند وبازی میکردند.

6-زمانی که ما وارد منزل می شدیم امام به دخترشان عرض می کردند که زهرا جان،من به مادر شما مدیون هستم وزمانی که بچه ها پیش ایشان می رفتند از آنها می خواستتند که اول به مادرشان سری بزنند اگر به او سری نزدند هیچ مشکلی نبود.                                                                                                                               (به نقل از مصطفوی)

7-نظم امام به صورت ثانیه ای بود،یعنی اگر امام ساعت 1 ظهر برای ناهار می آمدند اگر این ساعت 1ربع می گذشت خانواده می دانستند که برای امام مشکلی پیش آمده بود و وقتی به دنبالشان می رفتند می دیدند که با یک مراجعی به بحث مشغول هستند.اگر برای امام می خواستند چای بیاورند از امام سئوال می کردند که آیا چای بیاوریم وامام جواب می دادندکه: هنوز چند ثانیه ای به خوردن چای مانده است.                                                                  (به نقل از رجائی)

8-امام در وقت نماز شب بسیار گریه می کردند وشدت گریه ایشان طوری بود که دستمال کاغذی برای پاک کردن اشکهای ایشان کافی نبود وباید حوله ای کنار دست ایشان می گذاشتند واین طبیعتاخانواده رامتاثر میکرد.

(به نقل از حسن خمینی)

نوشته: منا  قطره ، اعظم پایا ،محبوبه مفیدی

تنظیم برای تبیان: ابوذر سلطانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.