کتاب قانون، نقد مفرح ایرانیان
چهارمین فیلم مازیار میری نقدی بیپروا، مفرح و صریح از آداب و رسوم و باورهای دست و پاگیر جامعه ایرانی است.
به گزارش مهر ، جدیدترین ساخته مازیار میری بیش و پیش از هرچیز در نهان روشهای رایج در جامعه ایرانی کند و کاو میکند. اخلاق و رفتار عرفی نادرست اما جا افتاده در زندگی ایرانی را نقد میکند و آئینهای پیش روی ما قرار میدهد تا به زشتی و کژی برخی رفتارهای خود پی ببریم.
رفتارهایی که چون در درون ذهن و جانمان رخنه کرده و به آن عادت کرده ایم، چندان به چشممان نمیآید. از این رو باید ناظری از بیرون به رفتارهایمان بنگرد و آنها را تحلیل کند تا زشتی و ناراستی رفتارهایمان را دریابیم. "کتاب قانون" در کنارهمه اینها نقدی هم بر رفتارشناسی دیپلماتیک ایرانیان در محافل رسمی بینالمللی دارد.
در این رویکرد اشعار حافظ نقش محوری و مهمی دارد. اشعاری که گاه و بیگاه بر لبان شخصیتهای اصلی جاری میشود یا در نریشنها و در ذهن شخصیتها آنها را مرور میکنیم. جالب آنکه شخصیتهای ایرانی فیلم یا این اشعار را غلط میخوانند و یا نیمه کاره. اما تک شخصیت خارجی فیلم استفادهای دقیق، درست و بجا از این اشعار دارد.
"کتاب قانون" حکایت تضادهای فرهنگی و ناآشنایی افراد ناآشنا و تازه وارد با آداب و رسوم دست و پاگیر خانوادههای سنتی ایرانی است. این خرده فرهنگهای غلط چنان در جان زندگی روزمرهمان رخنه کرده که گاه در عمل متوجه تناقضهای رفتار و کردارمان نمی شویم.
جامعه ایرانی در حرف شعارهایی سر میدهد و به ظاهر برایشان اهمیت زیادی قائل است اما در مرحله عمل بسیاری از آنها به دست فراموشی سپرده میشود یا عمل به آنها چنان دشوار و ناممکن مینماید که به راحتی از این اصول و ارزشها میگذریم. اما تا پای یک بیگانه به سرزمینمان باز میشود به این ارزشهای دروغین مینازیم و خود و همه را ملزم به رعایت این ارزشها میدانیم.
مردسالاری خواسته یا ناخواسته از دیگر خرده فرهنگهایی است که در "کتاب قانون" مورد نقد صحیح و بیپروا قرار میگیرد. به قول شخصیت بیگانه ای که با پذیرش آئین اسلام به جمع یک خانواده کاملاً سنتی و به ظاهر مذهبی ایرانی پیوسته، جامعه ایرانی، جامعهای کاملاً مردانه است که حتی زنان در آن باید برادری خود را اثبات کنند. تناقضهای یاد شده گاه ریشه در ادبیات محاورهای ما دارند که آگاهانه یا ناآگاهانه جلوهای مردانه یافتهاند.
مازیار میری در این فیلم همه این رفتارهای نادرست و کاستیهای فرهنگی را به باد انتقاد میگیرد. از جمله عادتی که داریم و بر هر پدیده گاه نامی میگذاریم که با ذات و اصل موضوع تضاد و تناقضی باور نکردنی دارد. این نهان روش در همه ارکان زندگی ایرانی رخنه کرده است. به عنوان مثالی ساده و دم دست، در فوتبال مدعی داشتن بهترین تماشاگران دنیا هستیم اما در عمل و وقتی ناهنجاریهای رفتاری این تماشاگران را میبینیم، نام بی مسما و بیمعنای "تماشاگرنما" را روی آنها می گذاریم.
"کتاب قانون" لحن مفرح و طنزآلود و ریتمی متناسب با قصه دارد. اما در یک سوم پایانی فیلم و از آنجا که آمنه خانه را به قصد سرزمین مادری اش ترک میکند، هم ریتم فیلم افت میکند و هم فیلمنامه دچار شعارزدگی و لحن احساساتی میشود. این لحن نامتناسب با کلیت فیلمنامه در پایان بندی نچسب و الصاقی فیلم، کلیت قصه و روند روایت را از هم میپاشد و همه بافتههای فیلم و فیلمنامه را رشته میکند.
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی