جنگ ازلی و ابدی خیر و شر
سینمای پلیسی ایران ؛ جنگ ازلی و ابدی خیر و شر
ژانر پلیسی به لحاظ گستردگی موضوع و جذابیت های فوق العاده اش که در ایران برپایه جنگ ازلی و ابدی خیر و شر بنا نهاده شده، بسیار مورد توجه سینما دوستان بوده و جزو ژانرهای پرفروش سینمای ایران نیز به حساب می آید.
در سینمای جهان به ویژه هالیوود این سوژه تکراری و تقریبا همیشگی با ریزه کاری هایی در بسته بندی جدید و بسیار جذاب به تماشاگر عرضه شده و همواره مورد استقبال قرار می گیرد. چرایی آن هم بر می گردد به تعلق خاطر بشر به جنگ میان نیکی و بدی و خیر و شر.
در سینمای جهان، این ژانر به دلیل تنوع آثار به زیر شاخه های گوناگون تقسیم شده و در حال حاضر می توان طیف متنوعی از آثار را با پس زمینه های گوناگون مشاهده کرد. به عنوان مثال می توان به طیف فیلم های "پلیسی اکشن" و یا پلیسی مبتنی بر شخصیت پردازی -که چندان حادثه محور نیست- و یا پلیسی جاسوسی و ... اشاره کرد.
به گزارش ایرنا ، از جمله آثار شاخص این گونه سینمایی می توان به "رابط فرانسوی"،"فراری" و "رونین" اشاره کرد.
اما علیرغم پیشرفت این گونه سینمایی در دنیا، سینمای پلیسی در ایران متاسفانه هیچگاه جا نیفتاد و به عنوان یک ژانر محبوب در خاطره علاقه مندان سینما جای نگرفت. این در حالی بود که قشر یاد شده با قواعد این ژانر مشکلی نداشته و به تماشای نمونه های خارجی آن می نشستند. مشکل از جایی شروع می شد که دست اندرکاران سینمای ایران هیچگاه این سبک را جدی نگرفته و به ساخت کارهایی بسیار ضعیف -چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن- پرداختند.
این سینما در سال های دور وضع بسیار وخیمی داشته و در این میان تنها می توان به "الماس 33" ساخته داریوش مهرجویی و برخی ساخته های زنده یاد ساموئل خاچیکیان اشاره کرد که با نیم نگاهی به مجموعه فیلم های جیمز باند ساخته شده بود.
در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این ژانر محدود به فیلم های مواد مخدری و مبارزه پلیس با این پدیده شوم شد. این اتفاق در حالی روی می داد که سینمای پلیسی در جهان رشد و شکوفایی قابل توجهی داشت.
شخصیت پردازی در نمونه های ایرانی در سطح بسیار پایینی قرار داشته و کاراکترهای فیلم به خوب و بد مطلق تقسیم شده و به همین دلیل نیز مورد توجه عموم قرار نمی گرفتند. علاوه بر آنکه در بسیاری از فیلم های یاد شده ضعف تکنیکی شدیدی دیده می شد و بسیاری از صحنه های تعقیب و گریز با دور تند فیلمبرداری می شد!
در دهه 1360 فیلم "دست نوشته ها" ساخته زنده یاد مهرزاد مینویی نمونه آبرومندی از سینمای پلیسی بود که زحمات زیادی در ساختش اعمال شده بود.در واقع مینویی در اولین و آخرین ساخته خود ، تجربیاتش از دنیای مونتاژ را گردآوری کرده و با انتخاب فیلمنامه ای جذاب، فیلمی ساخته که هنوز هم می توان به تماشایش نشست و لذت برد.سکانس های تعقیب و گریز فیلم هم با الهام گرفتن از فیلم رابط فرانسوی بسیار جذاب و گرم از کار درآمده و حس تشویش و اضطراب را به خوبی به تماشاگر منتقل می کند.
در ابتدای دهه 1370 نیز "علی شاه حاتمی" با فیلم تعقیب سایه ها وارد این ژانر شد که متاسفانه با وجود موفقیت های همه جانبه فیلمش ،به سراغ سبک های دیگر رفت و دست آخر از ژانر بی سر و ته معناگرا سر در آورد!
شاه حاتمی در تعقیب سایه ها به درگیری عده ای بمب گذار با مامورین نظامی پرداخته بود که در آخر با تلفات سنگین از هر دو طرف ،قطب مثبت به پیروزی می رسد. این فیلم که با رعایت قواعد کلاسیک ژانر ساخته شده هیجان زیادی را به تماشاگر منتقل کرده و به تماشای ادامه آن ترغیب می کند.سکانس های مربوط به خنثی کردن بمب در ابتدا و نیمه فیلم بسیار خوب از کار درآمده و هیجان زیادی را به وجود آورده است.
"روزشیطان" ساخته بهروز افخمی نیز از معدود نمونه های ماندگار این گونه در سینمای ماست .فیلمی پلیسی با نیم نگاهی به ژانر نوآور که رگه های سیاسی دارد.در اینجا هم ماموری امنیتی با بازی خوب علی دهکردی رودرروی تروریستی بی رحم(میشل گنج بخش)با بازی خوب آتیلا پسیانی قرار گرفته و بازی موش و گربه ای میان آنها شکل می گیرد که در نهایت با مرگ میشل به پایان می رسد.
این فیلم که با نگاهی به رمان ویلیام فورسایت و فیلم روز شغال ساخته فرد زینه مان ساخته شده ، در گذر زمان تماشاگرانش را پیدا کرد و متاسفانه این تجربه موفق هیچگاه به یک جریان تبدیل نشد.
اما سینمای همیشه پیرو فیلم های پرفروش هیچگاه سینمای گیشه دارپلیسی را الگو قرار نداده و به فیلم های کمدی گرایش بیشتری نشان داده است که این امر باز می گردد به بنیه ضعیف اقتصادی تهیه کنندگان سینمای ایران که تمایل عجیبی به تولید فیلم های ساده و بی دردسر با سودهای تضمین شده دارند!
نگاهی به فیلم های اکران شده در یک سال اخیر گواهی براین مدعا است که در تمام سال های دهه 1380 جز کمدی های بعضا سخیف و مبتذل و بعضا تولید فیلم هایی که هیچ سینماداری حاضر به اکران آن نیست، در کشور تولید نشده است .
بسیاری از ژانرها در سینمای ایران بی استفاده مانده و در طرف دیگر برخی سبک ها از فرط تکرار به ابتذال کشیده شده است.
تنها جای امیدواری آن است که در مناسبت هایی مثل "هفته پلیس" ، سینمای ایران نیز همچون صدا و سیما نگاه صمیمانه تری به زحمات این قشر داشته و در این راستا با تولید آثاری حرفه ای و ارزشمند، بنیه اقتصادی خویش را نیز تقویت کند.
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی