حاجی! از مهمانی خدا چه آوردی؟
در روایت است كه پیامبر خدا (ص) با دو حولة یمانی محرم شدند و همان را كفن خود قرار دادند[1] شاید این عمل رسول خدا رمزی باشد از اینكه زائر خانة خدا باید برای آخرت خود كاری كند و چیزی بیاورد. البته نه فقط لباس آخرت و حولة یمانی، كه تهیه كردن آن سهل است، بلكه لباس تقوا و عمل صالح كه ذخیرة حقیقی آخرت است؛ «اِنّ خیر الزّاد التقوی» حج و عمره بازارند اما نه بازار دنیا، بلكه بازار آخرت. در این بازار باید در اندیشة سفر آخرت بود، چنانكه امام باقر(ع) میفرماید:
«الحج والعمر? سوقان من أسواق الاخر? اللازم لهما من أضیاف الله عزوجل إِن أبقاه أبقاه و لا ذنب له و ان أماته أدخله الجنه».[2]
«حج و عمره دو بازارند از بازارهای آخرت، كسی كه ملازم آن دو باشد، در زمرة میهمانان خداوند است، اگر او را زنده بدارد گناهش بخشد و اگر بمیراند به بهشت جای دهد».
بنابراین، آنچه حاجی به عنوان سوغات و هدیه برای دیگران میآورد. سوغات واقعی نیست او برای خود باید چیزی ارزشمند و ماندگار بیاورد و آن آمرزش گناه و تحصیل بهشت است و این را به ارزانی نمیدهند و برای هر كس فراهم نمیشود. در این بازار معنوی باید چنین كالایی را خریداری كرد و بهای آن نیت خالص، عمل صالح، قلب سلیم و تحول روحی و مال حلال است. اثر چنین تحولی را باید دیگران در سیمای ظاهری و سیرت و سیرة عملی زائر ببینند.
حج نورانیت خاص دارد و این نورانیت را زائر، باید حفظ كند
زائر در فكر این نباشد كه پس از اعمال با صورت و لباس آراسته جلو دوربین استقبال كنندگان ظاهر گردد و آنچه كمتر در سیمایش دیده میشود همان معنویت حج و رنگ و بوی مدینه و گرد عرفات و مشعر و منا باشد! چنین زائری در صحنة زندگی و معاشرت با مردم نیز نشانهای از حج نخواهد داشت و تنها نامش را سنگین كرده و غرورش را افزون تر! باید به خدا پناه برد، ان شاء الله كه زائران ما اینگونه نباشند وگرنه از حج تنها سیاحتی باقی میماند و بس كه جای دیگر نیز میسر بود.
باری، حج نورانیت خاص دارد و این نورانیت را زائر، باید حفظ كند. امام صادق(ع) میفرماید:
«الحاج لا یَزال علیه نور الحج ما لَمْ یُذنب».[3]
«حج گزار همواره نورانیت حج را با خود دارد، مادامی كه مرتكب گناه نشود.»
آری گناه نور ایمان را تحت الشعاع قرار میدهد و ظلمات مادیت را بر قلب سایه افكن میسازد.
بازگشت به وطن
از جمله آداب حج، مربوط به بازگشت مسافر است. همچنان كه پسندیده است، زائر قبل از عزیمت خود به دیگران اعلام كند و با آنان تودیع نماید، در بازگشت نیز حق زائر است كه دیگران به دیدن او بشتابند. پیامبر اكرم(ص) میفرماید:
«حق المُسلم علی المسلم اِذا أراد سَفَراً أن یُعلم اخوانه و حق علی اِخوانه اذا قدم أن یأتوه»[4]
«حق مسلمان بر گردن مسلمان این است كه هر گاه قصد سفر دارد، برادرانش را مطلع سازد و بر برادران اوست كه چون از سفر بازگردد به دیدنش بیایند.»
بدیهی است كه در سفر حج و عمره، این دیدار ارزش معنوی و پاداش اخروی دارد، تا بدانجا كه در برخی روایات به عنوان واجب از آن یاد شده است. حضرت علی بن الحسین(ع) میفرماید:
«ای كسانی كه موفق به حج نشدهاید، هنگامی كه حاجیان میآیند، به استقبال آنها بشتابید و با آنان مصافحه كنید و قدرشان را بزرگ شمارید كه این بر شما واجب است، تا در اجر و ثواب شریك آنان باشید.» (یا مَعشَر مَن لم یحج! استبشروا بالحاج اذا قدموا فصافحوهم و عظموهم فاِنّ ذلك یجب علیكم تشاركوهم فی الاجر).[5]
و نیز امام باقر(ع) میفرماید:
«زائر حج و عمره را احترام كنید كه این بر شما واجب است.» (وَقِّرُوا الحاج والمعتمر فان ذلك واجب علیكم)[6] همچنین امام صادق(ع) به دیدار و مصافحه و معانقة حجاج بیت الله هنگامی كه از گرد راه میرسند توصیه فرموده است:
«اگر كسی با حج گزاری كه از گرد راه میرسد، معانقه كند، گویی حجر الاسود را استلام نموده است». (مَن عانق حاجاً بغباره كان كانما استلم الحَجَر).[7]
در بازگشت به وطن، صورتی را كه به خانة كعبه تبرك شده و گرد منا و عرفات و بقیع و مدینه را با خود دارد و دیگران میخواهند بدان تبرك جویند، از سیمای زائر خانة خدا خارج نسازد
و نیز امام صادق(ع) از جد بزرگوار خود حضرت سید الساجدین(ع) نقل فرموده است كه:
«بر زائر حج و عمره سبقت گیرید و مصافحه كنید، پیش از آنكه به گناه آلوده شوند»؛
(بادِرُوا بالسلام علی الحاج والمعتمر و مصافحتهم مِن قبل أن تخالطهم الذنوب).[8]
از این روایات استفاده میشود كه زائر حرمین شریفین از مقام و منزلت والا برخوردار است؛ چرا كه مهمان خداوند بزرگ بوده و یك سفر روحانی پیموده و با بذل مال و رنج تن ره توشهای معنوی تحصیل كرده است و لذا زیارت او و مصافحه با او و سلام بر او، حقی است بر گردن دیگران.
بعلاوه چنانكه دیدیم، از نظر ثواب، دیدار زائر خانة خدا با همان گرد و غبار سفر به مثابة زیارت و استلام حجر و مشاركت در ثواب حج و زیارت اوست.
زائر باید خود این قدر و منزلت را بداند و بشناسد، و آن حالت معنوی را كه به دست آورده، با گناه از دست ندهد و همچنین در بازگشت به وطن، صورتی را كه به خانة كعبه تبرك شده و گرد منا و عرفات و بقیع و مدینه را با خود دارد و دیگران میخواهند بدان تبرك جویند، از سیمای زائر خانة خدا خارج نسازد. چه، ره آورد واقعی این سفر چنانكه مكرر گفتهایم، همانا منور شدن به نور ایمان و اتصاف به سیرت صالحین است كه برای حج گزار میماند و در دنیا و قبر و برزخ و آخرت او را همراهی میكند.
محمدتقی رهبر
پی نوشت ها:1. بحارالانوار، ج 21، ص 40.
2. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 143.
3. كافی، ج 4، ص 255.
4. وسائل، ج 8، ص 337.
5. كافی، ج 4، ص 264.
6. وسائل، ج 8، ص 337.
7. وسائل، ج 8، ص 328.
8. وسائل، ج 8، ص 327.