تبیان، دستیار زندگی
لزوم سكوت در وقت تلاوت آیات قرآن تا بدانجا اهمیت دارد كه امیرمؤمنان علی«ع» در حال نماز با شنیدن آیات قرآن سكوت می نماید. آن حضرت مشغول نماز صبح بود ناگاه «ابن كوا» (منافق تیره دل با هدف اعتراض به علی«ع» در مورد حكمیت در جنگ صفین) در نماز این آیات را تلاوت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابعاد مهجوریت قرآن كریم

قرآن

مفهوم مهجوریت

پیامی كه در طول قرون اسلامی از آیه شریفه «وقال الرسول یرب ان قومی اتخذوا هذا القرءان مهجورا» (فرقان/30) برداشت شده است، بیان «نكوهش از مهجوركردن قرآن» است، كه به عنوان شكایت رسول خدا(ص) در روز قیامت به محضر پروردگار عرضه می گردد. در تفسیر مجمع البیان ذیل همین آیه آمده است: منظور از رسول در این آیه، محمد(ص) است كه از قوم خود شكایت می كند كه پروردگارا قوم من این قرآن را مهجور كردند! معنای «اتخذوا هذا القرءان مهجورا» این است كه قرآن را رها كرده و به دنبال شنیدن و فهمیدن آن نیستند.

نزدیك به همین معنا را می توان در دیگر تفاسیر و ترجمه ها مشاهده كرد: شكوه پیامبر(ص) به پیشگاه خداوند از مردم به خاطر متروك ساختن قرآن كریم بوده است. نكته قابل توجه این است كه گرچه مهجوركردن قرآن امری نكوهیده و مورد سرزنش و توبیخ است، ولی آیا پیام این آیه بیان كردن نكوهش مهجور كردن قرآن است، به تعبیر دیگر آیا «اتخذوا هذا القرءان مهجورا» دقیقاً به معنای «قرآن را مهجور كردند» می باشد؟

«هجر یهجر» با مصدر «هجر» یا «هجران» در مفردات راغب چنین معنا شده است: «مفارقه الانسان غیره اما بالبدن او باللسان او بالقلب»؛  یعنی «دوری كردن بدنی، زبانی یا قلبی از دیگری». بنابراین اگر خدای متعال در آیه مذكور از این فعل استفاده كرده بود معنای آن چنین می شد: قرآن را ترك كردند ولی كلمه «اتخاذ» كه به معنای اخذ (به دست آوردن و گرفتن) است، هنگامی كه با كلمه «مهجوراً» آمده است، معنای جدیدی را القا می كند، كه غیر از معنای مهجوركردن قرآن است، چرا كه استفاده از فعل «اتخذوا» (گرفتند، تحصیل كردند و...) نوعی توجه به مفعول و دست یافتن به آن را القا می كند.

علاوه بر آن چه گفته شد، برخی از لغت دانان نیز «هجر» را به معنای «ترك گفتن چیزی همراه با وجود نوعی ارتباط با آن» معنا نموده اند.

در آیه سی ام سوره فرقان، خداوند با استفاده از كلمه «اتخذوا» بیانگر این نكته است كه اتفاقاً قوم رسول اكرم(ص) نه تنها قرآن را وا ننهاده اند و ترك نگفته اند، بلكه آن را در اختیار گرفته و به آن دست یافته اند ولی تمام مسأله این است كه این بدست آوردن و در اختیار گرفتن قرآن به گونه ای است كه در اثر عدم درك صحیح و شناخت اصولی و استفاده شایسته و بایسته، قرآن در این میان عملاً مهجور و متروك مانده است. بنابراین معنای صحیح «اتخذوا هذا القرءان مهجورا» این است كه «قرآن را به مهجوریت گرفتند» مهجوركردن و به مهجوریت گرفتن مانند تعابیری چون مسخره كردن و به مسخره گرفتن، بازی كردن و به بازی گرفتن... تفاوت ظریفی با هم دارند. در اولی (بازی كردن، مهجوركردن، مسخره كردن) فعل، صریح و آشكار صورت می گیرد و فاعل نیز دانسته، ترس و ابایی ندارد كه فعل را صریح و بی پرده انجام دهد تا دیگران به واقعیت فعل وی پی ببرند، در حالی كه در دومی (به بازی گرفتن، به مهجوریت گرفتن، به مسخره گرفتن...) فاعل به هر علت (حتی جهل) صریحاً به انجام فعل مبادرت نمی ورزد، بلكه آن را در پرده ای از خفا و پوشش انجام می دهد، به گونه ای كه در ابتدا نمی توان به واقعیت فعل وی پی برد، بلكه شاید در ابتدا عكس آن هم به نظر برسد.

مهجوركردن قرآن یعنی روی گردانی و دوری از آن، در حالی كه مهجورگرفتن قرآن یعنی پرداختن به قرآن ولی به گونه ای كه اگر چه در ظاهر از این رویكردهای مختلف قرآنی بوی توجه و استفاده به مشام می رسد ولی حقیقت مطلب این است كه در همه این رویكردها قرآن بیگانه و ترك شده است

مهجوركردن قرآن یعنی روی گردانی و دوری از آن، در حالی كه مهجورگرفتن قرآن یعنی پرداختن به قرآن ولی به گونه ای كه اگر چه در ظاهر از این رویكردهای مختلف قرآنی بوی توجه و استفاده به مشام می رسد ولی حقیقت مطلب این است كه در همه این رویكردها قرآن بیگانه و ترك شده است.

در مهجور كردن قرآن، شخص به خانه قرآن قدم نمی گذارد ولی در به مهجوریت گرفتن قرآن، فرد به میهمانی صاحب خانه ای فاضل و حكیم نایل شده است ولی به جای توجه به میزبان و استفاده از محضر وی، گرفتار نقش و نگار در و دیوار خانه و گل ها و... شده است. در مهجوركردن قرآن، بیمار از آغاز به طبیب مراجعه نمی كند و به سراغ قرآن كریم نمی آید، در حالی كه به مهجوریت گرفتن قرآن، بیمار به طبیب مراجعه كرده و داروهای شفابخش وی را گرفته است ولی از آنها استفاده ای نمی كند تا به كام مرگ فرو می رود.

مهجوریت قرآن در تلاوت

مهجوریت قرآن در تلاوت را در دو بخش می توان بررسی نمود.

قرآن

1-تلاوت نكردن

دسترسی مردم به قرآن و سهل الوصول بودن آن جای تردید ندارد. شاید كمتر مكانی را بتوان یافت كه در آن قرآن كریم موجود نباشد، اما با این وجود اندك افرادی در برنامه زندگی خود زمانی را به تلاوت و انس با قرآن اختصاص می دهند و به رغم تأكید فراوان قرآن و توصیه پیشوایان دین درباره تلاوت، بسیاری از مردم از نعمت و تلاوت و آثار ارزشمند آن بی بهره اند.

قرآن كریم می فرماید: «فاقرء وا ما تیسر من القرءان؛ (مزمل/20) آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید.»

آیه شریفه همگان را به قرائت قرآن فراخوانده است زیرا؛ قرآن نور الهی است و خواندن آیات آن حتی بدون درك معانی عبادت است.

امام صادق(ع) می فرماید: قرآن عهدنامه خدا برای مردم است. شایسته است كه انسان مسلمان به آن عهدنامه نگاه كند و در هر روز پنجاه آیه بخواند.

2- رعایت نكردن آداب تلاوت

امام محمد غزالی می گوید: خداوند متعال در تورات می فرماید: ای بنده من! آیا شرم نمی كنی از این كه اگر نامه برادری به دست تو رسد در حالی كه تو در راه باشی، بایستی یا بنشینی و یكایك كلمات آن را با دقت و تأنی بخوانی در حالی كه كتابی كه من برای تو فرستاده ام تا آن را با تأمل بخوانی و دستورات آن را بكاربندی، از آن اعراض می كنی (و آن را نمی خوانی) و بكار نمی بندی و اگر بخوانی در آن تأمل و دقت نمی نمایی

برای آن كه از تلاوت قرآن بهره كافی برده شود و تلاوت قرآن، قاری را به هدف رهنمون شود باید آداب و شرایط تلاوت و حق تلاوت آن را به بهترین وجه رعایت نمود.

امام صادق(ع) می فرماید: قرآن عهدنامه خدا برای مردم است. شایسته است كه انسان مسلمان به آن عهدنامه نگاه كند و در هر روز پنجاه آیه بخواند

آداب تلاوت

امام صادق(ع) می فرماید: «قاری قرآن به سه چیز نیاز دارد: دلی خاشع، بدنی فارغ، جایی خالی، و چون دل او برای خدا خاشع گردید شیطان رجیم از او گریزان خواهد شد.»

برای تلاوت قرآن آداب فراوانی ذكر شده است كه به مهم ترین آن ها اشاره می شود.

1- تعظیم: قرآن كتاب خدا، كلام خدا و هدیه محبوب است كه برای بشر فرستاده شده است، همانگونه كه محبوب را باید محترم و بزرگ شمرد، هدیه او را نیز باید ارزشمند و عزیز دانست؛ پیامبر اكرم(ص) می فرماید: «قرآن پس از خدای متعادل از هر چیزی برتر است، هر كه قرآن را محترم و بزرگ شمرد، خدا را بزرگ شمرده، و هر كس قرآن را محترم و بزرگ نشمارد، حرمت خداوند را سبك شمرده است.» اولین شرط حضور در محضر قرآن، بزرگ شمردن، برخورد مؤدبانه و همراه با احترام است چرا كه قرآن تجلی خداوند متعال است. امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: فتجلی سبحانه لهم فی كتابه من غیر ان یكونوا رأوه؛ پس خدای سبحان، در كتاب خود، قرآن، بی آن كه او را ببینند خود را به ایشان آشكار گرداند.»

عظمت قرآن اقتضا می كند انسان، با تواضع و به قصد تأثیرپذیری در پیشگاه كتاب خدا حاضر شود و با وضو و حضور قلب و رو به قبله آیات آن را تلاوت نماید.

2- استعاذه: تلاوت قرآن، باید با پناه بردن از شر شیطان آغاز شود. قرآن كریم می فرماید: «فاذا قرات القرءان ان فاستعد بالله من الشیطن الرجیم» (نحل/98)

3- پاكیزگی: بهره مندی از قرآن مستلزم پاكیزگی ظاهری و باطنی شامل تطهیر دهان و زبان، استغفار از گناهان و تطهیر

قرآن

جسم و جان است چرا كه قرآن پاك و پاكیزه است و فقط پاكیزگان می توانند از آن توشه بردارند: «لایمسه الا المطهرون» (واقعه/79)

4- ترتیل: قرآن را باید شمرده همراه و توأم با تأمل تلاوت كرد: «و رتل القرءان ترتیلاً» (مزمل/4) تلاوت كننده قرآن نباید در اندیشه ختم سریع آیات و سوره ها باشد. رسول اكرم(ص) می فرماید: «همتتان این نباشد كه زودتر به آخر سوره برسید.» امام صادق(ع) می فرماید: «ترتیل آن است كه در قرائت تأمل و دقت كنی و آن را با صوت نیكو بخوانی».

5- تدبر: بدون تدبر در آیات قرآن، درك حقیقت كلام خدا دست یافتنی نیست. كتاب خدا باید با تدبیر و اندیشه قرائت شود: «كتب انزلنه الیك مبرك لیدبروا ءایته» (ص/29)؛ «افلا یتدبرون القرءان» (محمد/24)

در روایت آمده است اصحاب پیامبر اكرم(ص) ده آیه از قرآن را از پیامبر(ص) می آموختند و پس از فهمیدن آیات و عمل كردن به آن ها ده آیه دیگر را فرا می گرفتند.

6- حق تلاوت: تلاوت كننده هر آیه ای باید حق تلاوت آن را به جا آورد: «الذین ءاتینهم الكتب یتلونه حق تلاوته اولئك یؤمنون» (بقره/121)

امام صادق(ع) درباره حق تلاوت آیات می فرماید: آیات آن را با دقت بخوانند، حقایق آن را درك كنند و به احكام آن عمل نمایند، به وعده های آن امیدوار، و از وعیدهای آن ترسان باشند، از داستان های آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهی آن را بپذیرند، به خدا قسم منظور حفظ كردن آیات و خواندن حروف و تلاوت سوره ها، یادگرفتن اعشار و اخماس آن نیست.»

از آنچه گفته شد نتیجه می گیریم هر چند تلاوت به تنهایی دارای ثواب و فضیلت است ولی هدف مستقل به حساب نمی آید. هدف از تلاوت قرآن آشنایی با حق و بهره مندی از هدایت است؛ بنابراین رعایت آداب تلاوت زمینه ساز هدایت انسان و عمل به دستورات قرآن كریم می باشد.

امام صادق(ع) درباره حق تلاوت آیات می فرماید: آیات آن را با دقت بخوانند، حقایق آن را درك كنند و به احكام آن عمل نمایند، به وعده های آن امیدوار، و از وعیدهای آن ترسان باشند، از داستان های آن عبرت گیرند، به اوامرش گردن نهند و نواهی آن را بپذیرند،

مهجوریت قرآن در استماع

سخن گفتن و گوش نسپردن به آیات خدا در هنگام تلاوت قرآن از واقعیت های تلخ در میان مسلمانان می باشد. این درحالی است كه خداوند متعال از هرگونه سخن گفتن در وقت تلاوت نهی فرموده است: «واذا قری القرءان فاستمعوا له وانصتوا لعلكم ترحمون؛ (اعراف/204) هنگامی كه قرآن خوانده می شود گوش فرادهید و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت خدا شوید.»

پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید: «از شنونده قرآن شر دنیا رفع گردد، و از خواننده قرآن گرفتاری آخرت دور گردد، و كسی كه یك آیه قرآن گوش دهد برای او بهتر است از كوه «ثبیر» كه طلا باشد.»

قرآن كتابی است كه آیات آن را باید شنید و در آن اندیشه كرد و به كار بست. آنان كه ارزش سخنان خدا را می دانند در هنگام شنیدن قرآن، با گوش جان به آن گوش می سپارند. چرا كه قرآن كریم، خود ضرورت استماع و لزوم سكوت را یادآور شده و آن را شرط بهره مندی از رحمت خدا دانسته است.

چنانچه در مقام سخن گفتن باشیم و مستمع و مخاطب ما مشغول گفتگو با دیگران باشد و به سخنان ما بی اعتنایی كند و یا از ما رو برگرداند آیا آن را بی احترامی و حتی توهین تلقی نمی كنیم؟

قرآن

چه بسیار در مجالس ما مسلمانان، قرآن خوانده می شود در حالی كه مستمعین مشغول خوردن میوه و چای و... می باشند یا با یكدیگر به گفتگو می پردازند.

اگر باور داشته باشیم كه قرآن كلام خداست و خداوند در آن با ما سخن گفته است و خود را مخاطب آن قرار دهیم. هنگامی كه آیات آن به گوش ما می رسد به یقین بدون پرداختن به عملی كه منافی با گوش سپردن باشد، آن را با گوش جان خواهیم شنید.

لزوم سكوت در وقت تلاوت آیات قرآن تا بدانجا اهمیت دارد كه امیرمؤمنان علی«ع» در حال نماز با شنیدن آیات قرآن سكوت می نماید. آن حضرت مشغول نماز صبح بود ناگاه «ابن كوا» (منافق تیره دل با هدف اعتراض به علی«ع» در مورد حكمیت در جنگ صفین) در نماز این آیات را تلاوت كرد:«و لقد اوحی الیك و الی الذین من قبلك لئن اشركت لیحبطن عملك و لتكونن من الخسرین» (الزمر/65) حضرت به احترام قرآن سكوت كرد تا وی آیه را به پایان رسانید، سپس امام به ادامه نماز پرداخت، و «ابن كوا» مجدداً آیه را تكرار كرد. امام علی«ع» دوباره سكوت كرد و وی بار سوم آیه را تلاوت كرد علی «ع» مجدداً به احترام قرآن سكوت نمود. آنگاه حضرت این آیه را تلاوت فرمود:«فاصبر ان وعد الله حق و لایستخفنك الذین لایوقنون» (الروم/ 60) (اشاره به این كه مجازات دردناك الهی در انتظار منافقان و افراد بی ایمان است و در مقابل آن ها باید تحمل و حوصله به خرج داد) سرانجام امام علی«ع» سوره را تمام كرده و به ادامه نماز پرداختند.

مهجوریت قرآن در حفظ

همزمان با نزول آیات نورانی قرآن، اسلام باوران آغازین با سرمشق قرار دادن دستورالعمل های رسول گرامی اسلام «ص» اشتیاق فوق العاده ای نسبت به حفظ قرآن از خود نشان دادند. حافظان قرآن از سوی پیامبر اكرم«ص» همواره تشویق می شدند و در جامعه نیز از جایگاه بلندی برخوردار بودند. آنان تنها به حفظ آیات اكتفا ننموده و عمل به آیات را سرلوحه برنامه زندگی خود قرار داده بودند. بدین جهت هر یك از حافظان قرآن مبلغی توانا و اسلام شناسی برجسته به شمار می آمد. اعزام آنها به سرزمین های اسلامی از سوی پیامبر اكرم به عنوان معلم قرآن و مبلغ احكام و معارف اسلام گواه روشنی بر این مطلب می باشد.

در روایاتی كه از پیامبر اكرم «ص» نقل شده است حفظ قرآن بسیار مورد توجه واقع شده و برای آن ثواب و فضیلت فراوانی ذكر شده است. آن حضرت در روایتی فرموده اند:«عدد و درجه های بهشت، عدد آیه های قرآن است، و كسی كه همدم قرآن است چون وارد بهشت شود به او گفته می شود: بالا برو و بخوان، كه برای هر آیه ای درجه ای است، و بدین ترتیب بالاتر از درجه حافظ قرآن درجه ای نیست.»

عدد و درجه های بهشت، عدد آیه های قرآن است، و كسی كه همدم قرآن است چون وارد بهشت شود به او گفته می شود: بالا برو و بخوان، كه برای هر آیه ای درجه ای است، و بدین ترتیب بالاتر از درجه حافظ قرآن درجه ای نیست.»

كسی كه آیاتی از قرآن را در دنیا حفظ نموده و سپس فراموش كرده باشد با مشاهده چنین جایگاهی جز افسوس و حسرت چیزی عاید وی نمی شود.

در كشور ما هر چند پس از انقلاب اسلامی گام های مؤثری در جهت ترویج فرهنگ حفظ قرآن برداشت شده و روزنه

قرآن

نویدبخشی به وجود آمده است و اقبال مردم نسبت به حفظ قرآن رو به افزایش و امیدواركننده است ولی با این همه، درصد بسیار ضعیفی از هموطنان ما مفتخر به حفظ آیات الهی شده اند و هنوز سیاست گذاری نسبت به تشویق حفظ قرآن در مراكز علمی و آموزشی بویژه در آموزش و پرورش جایگاهی ندارد. به زعم برخی از مردم فقط نوابغ می توانند حافظ قرآن باشند و برخی دیگر نیز گمان می كنند دست یافتن به چنین مقام ارزشمندی تنها برای كودكان و نوجوانان میسر است و سالخوردگان و میان سالان نه فرصت پرداختن به آن را دارند و نه توانایی آن را.

دردمندانه باید گفت كه فرصت های ارزشمندی صرف حفظ مطالب و اطلاعاتی می شود كه نه دردی از دنیایمان را درمان می كند و نه مشكلی از مشكلات آخرتمان را برطرف می سازد. چه بسیارند جوانان و افرادی كه حجم وسیعی از اطلاعات مربوط به بازیكنان تیم های مختلف داخلی و خارجی فوتبال را در ذهن خود جای می دهند تعداد بازی های یك بازیكن، تعداد تیم هایی كه با آن ها قرارداد منعقد كرده، تعداد گل های زده و ... همه را به خوبی حفظ می نمایند و درباره آن ها به بحث می نشینند و ساعت ها وقت خود را صرف آن می نمایند اما از قرآن كمترین اطلاعاتی ندارد در نظر ایشان حفظ اطلاعات مربوط به بازیگران و ستاره های سینمایی و تلاش برای آشنایی با آنان به منظور الگوپذیری، بسیار مهم تر از شناخت كتاب خدا و حفظ آیات آن می باشد.

بدون شك تربیت حافظان قرآن و برنامه ریزی برای ترویج فرهنگ حفظ، امنیت، سلامت روانی، كاهش فحشا و منكرات را در كشور به ارمغان خواهد آورد. زیرا دلی كه جایگاه قرآن شود نه تنها گرد گناه نمی چرخد بلكه شعاع تأثیر آن اطرافیان را هم پوشش خواهد داد. پیامبر اكرم«ص» می فرماید:«قرآن را بخوانید و آن را حفظ كنید كه خداوند دلی را كه قرآن را حفظ كند عذاب نمی كند.»

حافظ قرآن، نه تنها خود عذاب نمی شود بلكه در پیشگاه خداوند متعال از مقامی برخوردار است كه در قیامت به وی اجازه شفاعت نیز داده می شود؛ در روایتی از رسول اكرم«ص» می خوانیم:«كسی كه قرآن را حفظ كند و حلالش را حلال و حرامش را حرام بداند، خداوند او را به بهشت می برد و شفاعت او را درباره 10 نفر از خاندانش كه آتش دوزخ به آن ها واجب گشته است می پذیرد.»

تنظیم برای تبیان: ابوذر سلطانی