شرکت های هرمی دولت را ساقط کردند
رویای شیرین پولدار شدن چهها كه نمیكند.دار و ندارمان را می دهیم تا دارا شویم.نقطه شروع فریب كاری شركتهای هرمی همین رویاها است.
شركتهای هرمی هم خیلی خوب این خواسته آدمی را درك كردند. خوب این رویا را شناختند، خوب فهمیدند چه بكنند، از كسانی كه رویایی جز پولدار شدن یك شبه نداشتند و حاضر بودند حتی جزیی از بدن خود ( كلیه شان ) را بدهند تا به این رویا برسند چگونه استفاده كنند تا خود به رویایشان برسند.این شركتها بلد بودند چگونه رویای شیرین دیگران را برای شیرین كردن رویای خود تلخ كنند.
ماجرایی است داستان این شركتهای هرمی.
*سقوط دولت آلبانی بخاطر شركتهای هرمی
شاید در باور انسان نگنجد كه كشوری همچون آلبانی به دلیل فعالیت این شركتها در سال 95 تا 97 با بحران مواجه شد و دولتش به دلیل بیتوجهی نسبت به فعالیت این شركتهای اغواگر سقوط كرد. اینقدر نسبت به این شركتها بیتوجه بودند كه دو سوم مردمشان آلوده و قربانی این شركتها شدند. آنقدر این شركتها بدهی بالا آوردند و مردم خود را مقروض كردند كه حجم آن نصف تولید ناخالص ملیشان شد. مردمشان در جریان شورشها 2 هزار نفر كشته دادند تا با همه وجود متوجه شوند چه اشتباه بزرگی كردند كه به دام این شركتها افتادند.
آنقدر این شركتها اغواگر بودند و مسوولین این كشور بیتفاوت كه 2 میلیون و 300 هزار نفر از جمعیت 5 میلیونی آلبانی مبتلا به ویروس هرمی شدند.
داستان به همین جا ختم نشده و نمیشود. ویروس هرمی به جان هر ملتی افتاده مشكلساز شده. كشورمان هم از این ویروس در امان نبوده و نیست
كلمبیاییها هم از این ویروس بی نصیب نماندند. سال 1987 طی 5 سال 200 میلیون دلار كلاهبرداری هزینه ای بود كه این كشور بابت بیتوجهی به شركتهای هرمی متحمل شد، آنقدر این ویروس بین مردم رسوخ كرد كه وقتی دولت خواست برخورد كند در مقابلش ایستادند. مردم كلمبیا فكر می كردند دولت می خواهد جلوی سودهای خیالی انها را بگیرد.
داستان به همین جا ختم نشده و نمیشود. ویروس هرمی به جان هر ملتی افتاده مشكلساز شده. كشورمان هم از این ویروس در امان نبوده و نیست. بالاخره مردم ما هم رویای پولدار شدن دارند، مثل همه مردم دنیا. شاید هم كمی پرحرارتتر و پرشورتر از بقیه. چرا؟ چون بیشترین جستجوگر شركت گلدكوئیست به عنوان سردمدار شركتهای هرمی در گوگل بین كشورهای دنیا بودیم بعد از ما اتیوپی و بعد هم سریلانكایها هستند كه دنبال پیدا كردن این شركت هرمی اند.
*وجود 110 شركت هرمی در ایران
گفته یكی از مقامهای آگاه و دستاندركار برخورد با این شركتها بیشتر عمق مسئله را روشن میكند. وقتی میگوید : امروز بیشتر از 110 شركت هرمی در كشور مشغول فعالیت هستند بیشتر احساس مسئولیت و ترس میكنی. میگوید: طبق بررسیهای صورت گرفته این 110 شركت بیش از 4 میلیون نفر در كشورمان را هرمی كردند. 4 میلیون نفری كه اگر بطور متوسط هر كدام هزار دلار به جیب این هرمیها ریخته باشد 4 میلیارد دلار از سرمایههای كشور را صرف تحقق رویای شیرین این شركتها و تلخ كردن كام خود و كشورشان كردند. اینقدر این پولها به مذاق صاحبان این شركتهای كاغذی مزه كرد و شیرین آمده كه وقتی بعد از چند سال با آنان برخورد شد و مجامع قضایی تمام تلاش خود را گذاشت تا جلوی فعالیتشان را بگیردبا شكل و شمایلی جدید و این بار بزك كرده تر و اغوا كننده تر از قبل وارد شدند.
*شكل و شمایل جدید شركتهای هرمی
دنبال كردن صحبتهای این مقام آگاه و مسئول كه مستقیما در جریان پشت پرده فعالیت این شركتها است واقعا شنیدینی است. میگوید: بعد از مرحله اول برخورد جدی با این شركتها در مرحله دوم با شناخت كامل از شرایط و وضعیت بازار كشورمان این بار به اسم شركتهای خارجی و به بهانه مشاركت در سرمایهگذاری وارد شدند. اسمهای خارجی برای خود گذاشتند و آدرسهای كذایی و دروغ سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد جهانی دادند.
*شاهنامه های هرمی
بعضی از این شركتها به بهانه فروش كالا بین مردم رسوخ كردند. شاهنامه 3 تا 4 هزار تومانی را 40 تا 50 هزار تومان به مردم فروختند و وعده دادند اگر آنها هم به دیگران به همین مبلغ بفروشند در كمترین زمان ممكن با زیاد شدن زیرشاخههایشان میلیاردر میشوند.
به قربانیان خود گفتند در خارج از كشور سرمایهگذاری كردهاند و ماهی 20 تا 30 درصد سود به دست میآورند. وعده دادند كه اگر در این سرمایهگذاری مشاركت كنند و افراد را بر این سرمایهگذاری ترغیب سودهای میلیاردی نصیبشان خواهد شد. مثل خوره به جان ذهن مردم ما افتادند و به اصطلاح روی مخشان كار كردند.
مسئولین این شركتها به قربانیانشان میگویند در بازار طلا، نفت، برنج و سایر محصولات و كالاها در خارج از كشور سرمایهگذاری كردند و سودهای آنچنانی می برند. استدلال میآوردند كه چون مالیات پرداخت نمیكنند سودشان بسیار بیشتر از سایر شركتها است. اینقدر روی ذهن و فكر مردم كار میكنند و از روشهای روانشناسی استفاده میكنند كه قربانیان حتی رسید هم برای پولهایشان كه به امید میلیاردر شدن به این شركتها میسپارند نمی گیرند .تازه از تمام توان و انرژی و اعتبار خود برای جذب دیگران هم استفاده میكنند. چقدر باید روی روح و روانشان كار كنند تا این افراد برای دادن دار و ندارشان حتی رسید هم نگیرند.
ما بیشترین جستجوگر شركت گلدكوئیست به عنوان سردمدار شركتهای هرمی در گوگل بین كشورهای دنیا بودیم بعد از ما اتیوپی و بعد هم سریلانكایها هستند كه دنبال پیدا كردن این شركت هرمی اند
* سایتهای اغوا گر هرمی
و باز می گوید: اولین كاری كه این شركتها برای جذب مخاطبین و مردم میكنند طراحی سایتهایی است كه به واسطه این سایتها بتوانند مردم را مجاب كنند كه با یك شركت خارجی طرف هستند.
روی سایتهای خود اطلاعات غیرواقعی و عكسهای فریبندهای قرار میدهند كه شكی برای مردم باقی نماند. اسمهایی برای شركتهای خود انتخاب میكنند كه حتی به مخیله مخاطبین ، تقلبی بودن آن خطور نكند. اینقدر روی این فاكتورها كار میكنند كه افراد به راحتی و بدون هیچ تشویش و نگرانی حتی صد میلیون از سرمایه خود را بدون اینكه حتی كوچكترین رسیدی دریافتكننده به امید پولدار شدن دو دستی تقدیم می كنند. میگوید سری به مجتمع قضایی برخورد با مفاسد اقتصادی بزنید. پای صحبت قربانیان بنشینید. ببینید چگونه و با چه شگردهایی اینان را گول میزنند و دار و ندارشان را می گیرند بدون اینكه از خود رد پایی بگذارند.
به مردم توصیه میكند به راحتی گول هر وعده وعیدی را نخورند. به راحتی به روشهای جدید سرمایهگذاری كه توسط این شركتها معرفی میشود اعتماد نكنند. به سودهای كذایی و فریبنده اعتماد نكنند، به سراب این شركتهای كاغذی اعتماد نكنند. با رویای یكشبه پولدار شدن خود را یكساعته به خاك سیاه ننشانند.
*تشویق به فروش كلیه در شیراز برای هرمی شدند
میگوید: در شیراز تبلیغ كردند كه یك كلیه خود را بفروشید، هرمی شوید تا بعد از مدت كوتاهی با پولی كه به دست میآورید صدها كلیه بخرید. به شركت جی ای جی اشاره میكند. داستان این شركت و شگردهای آن شنیدینی است.
میگوید: شركت جی ای جی كه تحت عنوان "راه آسمان " هم معروف است به وسیله 10 نفر جوان كم سن و سال ایجاد شد.
*ماجراهای این ده نفر
جوانانی كه برای فریب دادن مردم از همان ابتدا خود را دكتر و مهندس خطاب كردند، همدیگر را حاجی و بچه هیاتی خطاب كردند تا هیچ كس شك نكند. اینها جوانانی بودند كه در جریان پرونده شركت هرمی سویس كش محكوم شده بودند اما دوباره با تجدید قوا و روش جدید به اغواگری و فریب مردم پرداختند.
این ده جوان كم سن و سال اما كاملا آشنا به كامپیوتر و آی تی بعد از اینكه خودشان را دكتر و مهندس و حاجی و بچه هیاتی معرفی كردند با فریب برخی با دادن پولهایی آنچنانی آنها را سپاهی ومدیران رده بالای كشوری و لشگری معرف كردند تا به مخاطبین جدید خود نشان دهند با چه كسانی در ارتباط اند.
عنوان و مسئولیتهای مختلف لشگری و كشوری را جعل كردند و به جان باورهای مردم افتادند.حتی از نهادهای انقلابی هم مایه گذاشتند. فردی كه حتی پایان خدمت نداشت با دادن 60 ،70 میلیون تومان بچه هیاتی و بچه مذهبی معرفی كردند تا مخاطبین جدیدشان شك نكنند و به راحتی بدون هیچ تردید و نگرانی دار و ندارشان را بدون دادن رسید به آنان بدهند.
منبع: سایت الف
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور